حسن فتحی از جمله کارگردانانی است که تا به حال سریال های قابل قبولی را از جمله «شب دهم»، «مدار صفر درجه» و «میوه ممنوعه» را از او شاهد بودیم و در زمان خودشان مخاطبان نسبتا بالایی داشتند؛ بطوریکه چندین بار روی آنتن رفتند. این مجموعه ها از آن سریال هایی شدند که می توانند هر از گاهی روی آنتن خودنمایی کنند.
وی در سریال های قبلی خود بیشتر به صورت درام هنری کار می کرد؛ اما این بار به قول خودش خواسته یک دارم اجتماعی که ریشه در واقعیت ها دارد را به مخاطب ارائه کند؛ اما این کارگردان حقیقتا توانسته به درستی آنچه را که در روال زندگی افراد جامعه می گذرد، به تصویر بکشد؟ در این گزارش به نحوه پرداخت داستان این سریال نگاهی خواهیم داشت.
بر اساس این گزارش، داستان «زمانه» در مورد اتفاقاتی است که ممکن است در روابط دخترها و پسرها بیفتد. در این میان گره ها و مشکلاتی برای آنها پیش می آید و این مشکلات به خانواده های آنها هم تسری پیدا می کند. باید دید پرداخت فیلمنامه نویس و اجرای کارگردان با واقعیت های جامعه سنخیت دارد یا نه؟ در واقع کارگردان در این مجموعه طبق ادعای خود به واقعیت ها پرداخته یا به یک سری داستان های سرهم بندی شده که فیلمنامه نویس بر اساس ذهنیت خود نوشته، اکتفا کرده است؟
* دور از واقعیت و بدون منطق
در این مجموعه داستان دختری به نمایش گذاشته می شود که پنهان کاری داشته یا اینکه در انتخاب روال زندگی خود طبق اصول و ضوابط نانوشته جامعه عمل نکرده است. در این سریال دختر و پسر عاشق هم می شوند و در سنی هم هستند که می توانند انتخاب های صحیحی برای ازدواج داشته باشند. در این مجموعه شخصیت های اجتماعی به بیننده معرفی می شود که اشتباه های آنها دور از انتظار به نظر می رسد. ببه عنوان مثال کاراکتر ارغوان یک وکیل است و تجارب بسیاری در رابطه با چنین مشکلاتی دارد یا بهزاد هم همینطور؛ اما در میانه راه این کاراکترها طوری داستان را رقم می زنند و بدون دلیل قانع کننده به مشکلاتی برمی خورند که در حقیقت می توانستند به راحتی آن را حل کنند تا به جدایی این دو نینجامد اما کارگردان اینطور به ماجرا نمی پردازد بلکه با گره افکنی های ناچیز جدایی آن دو را بلامنازع می کند.
این سریال می خواست ازدواج دو فرد را با وجود خواسته و منطق دو آدم بالغ به چالش بکشد؛ بیشتر به این دلیل که آنها از روی اصول معمول جامعه عمل نکرده و طبق رسوم و موافقت خانواده دست به عمل نزدند. بنابراین در نهایت باید شکست بخورند.
در این میان بهزاد با دختر عموی خود که در ابتدای فیلم نشان می داد نه تنها علاقه ای به او ندارد؛ بلکه این بی علاقه گی به گونه است که هیچ وقت به هر دلیلی به علاقه ختم نخواهد شد و اگر هم با او ازدواج می کرد، دلیل مالی خواهد داشت، در نهایت یک انتخاب عقلانی نه احساسی برای او خواهد بود اما در ادامه داستان با صحنه هایی روبرو می شویم که خلاف پیش پرداخت های فیلمنامه است. درحقیقت نتیجه گیری های این سریال بسیار بی منطق است؛ مخصوصا زمانی که قصد داریم به واقعیت های جامعه بپردازیم، نه تخیلات یک نویسنده.
* سریالی برای ازدواج های متعدد!
از نکات دیگر این مجموعه ازدواج های متعدد ارغوان است. شخصیت این قصه را طوری چیده اند که با هر مواجهه با مردها، در نهایت با آنها ازدواج کند. حالا موارد انتخابی ارغوان هر کسی و در هر سنی که می خواهد باشد؛ کما اینکه می بینیم حتی با مردهای بزرگتر از خود از نظر سنی هم تن به ازدواج می دهد. نکته قابل توجه اینجاست که ارغوان بنا به دلایل این داستان تمایل به ازدواج با همه آنها می کند!
از نکات دیگر این مجموعه نوع پایان بندی، با سرعت بالا جمع شدن قصه و استفاده از موسیقی بی ربط به سریال است که در نوع خودش می تواند خیلی هم مجاز نباشد.
به طور کلی می توان گفت که اگر پوشش اسلامی طبق مقررات صداوسیمای کشور رعایت نمی شد، می توانستیم این مجموعه را هم در زمره آثار شبکه فارسی وان و … قلمداد کرد.