منطقه عملیاتی « خیبر» در شرق « دجله» و در داخل «هور الهویزه» واقع شده است. این منطقه از شمال به «العزیز» و از جنوب به «القرنه»، «طلاییه» و نیز در یک محور به « زید» محدود می گردد.
منطقه عملیاتی خیبر دارای دو نوع طبیعت متفاوت (هور و خشکی) می باشد. بخش خشکی به عرض ۸ تا ۱۰ کیلومتر توسط هورالهویزه در شرق و «هور الحمار» در غرب احاطه شده است. رودخانه دجله این منطقه را به دو قسمت شرق و غربی تقسیم می کند. بطوری که ۴/۳ آن در شرق این رود و جاده مواصلاتی العماره – بصره در غرب آن قرار می گیرد. هورالهـویـزه از رودخـانه های «دجله»، «کرخه» و «میمه» تغذیه می شود، ولی عمق آن از شمال به جنوب کاهش پیدا می کند. از آنجا که «هورالعظیم» قسمتی از دریای کم عمق خلیج فارس بوده و توسط رودخانه های فوق تغذیه می شود، بطور دائم تحت تاثیر رسوب گذاری های بدون وقفه قرار می گیرد .
حداکثر عمق آب در هور العظیم در مواقع طغیانی رودخانه ها به هشت متر می رسد، ولی کرانه های شرقی به خاطر شیب بسیار ملایم آن، کمترین ژرفا را دارند. بطور کلی می توان گفت که حدود صد کیلومتر مربع از هور دارای عمقی بیش از چهار متر، دویست و پنجاه کیلومتر مربع از آن دارای عمقی معادل سه تا چهار متر مربع، آن عمقی برابر دو و نیم متر و بقیه آن که حدودا یک هزار و هفتصد و پنجاه کیلومتر مربع است دارای عمقی کمتر از دو متر است. پوشش گیاهی هور را «نیزار»، « بردی»، «چولان»، «گاله» و «شبلان» تشکیل می دهد و مه معادل ۹۰% سطح آن را شامل می شود.
«جزایر مجنون» در یک کیلومتری مرز ایران و عراق در داخل هور الهویزه قرار دارد و از شمال به جنوب کشیده شده است. جزیره جنوبی مجنون که البته به خشکی متصل است حدود ۳۰% از جزیره شمالی آن بزرگتر است.
مهندس حاج بهروز پورشریفی(فرمانده مهندسى رزمی جهاد سازندگى)، در سفرهای متعددی که همواره برایش پیش می آمد، از این منطقه بازدید کرده و از همان ابتدا سوالی به ذهنش خطور کرده بود. سوالی که پاسخ آن پل حماسه ساز خیبر است.
سوال این بود: اگر قرار باشد که روزی رزمندگان اسلام از این آبگیر بزرگ عبور کنند، چه باید کرد؟
حاج بهروز برای این سوال جوابهای متعددی یافت که از این جواب ها دو مورد آن در همین منطقه به اجرا در آمد. رسیدن به این پاسخ ها چندان هم آسان نیست، ولی می دانیم که حاج بهروز، بالاخره بهترین پاسخ را یافته است.
در اواخر تابستان سال هزار و سیصد و شصت و دو با دعوت فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از برادران مهندسی جنگ جهاد سازندگی به منطقه عملیاتی جنوب اعزام و در قرار گاه لشکر ۷۷ خراسان، با فرماندگان نیروی زمینی جلسه ای تشکیل دادند. فرمانده نیروی زمینی پس از مقدمه چنین برای عبور از اروندرود، درخواست ساخت پلی را کرد که بتواند گذر ۶ تن بار را از روی رودخانه ممکن نماید.
حاج بهروز، بارها چنین پیشنهاداتی را شنیده بود، ولی این بار پیشنهاد یک ویژگی غیرمعمولی داشت و آن این بود که معمولا به هنگام پیشنهاد ساخت چنین پلی، فقط مشخصات مورد نیاز ارائــه می شد و برای حفظ اطلاعات از خطر لو رفتن، هیچگاه محل استفاده از طرح بیان نمی گردید. اینکه فرمانده نیروی زمینی وقت، برای عبور از اروند، پیشنهادی مطرح می کرد، خود نشانه این بود که اروندی در کار نیست. مهندس پورشریفی با توجه به شرایط موجود جنگ، طرحش را بر مبنای حدسی که زده بود تهیه نمود.
جهادگران پس از دریافت ماموریت جهت مشاوره و تحقیق به تهران بازگشتند و پس از چند جلسه تبادل نظر و مشورت درباره پل های شناور، چند قطعه آزمایشی از پل خواسته شده را جهت استفاده در آب جاری طراحی کردند. البته این پل ها، با پلی که در خیبر مورد استفاده قرار گرفت کاملا متفاوت بود. پل خیبر برای استفاده در آبهای راکد تهیه شده بود و ویژگی های مخصوص خود را داشت.
حاج بهروز در تمام این جلسه ها شرکت می کرد. ولی اغلب ضمن اینکه متوجه نظرهای دوستانش بود، در سکوتی راز آمیز، این دیدگاهها را درهم میآمیخت و با افکار خود کامل می کرد. بالاخره او هم نظرش را گفت و طرحش را ارائه نمود.
قرار شد که همه پیشنهادات موجود به کناری نهاده شوند و از این طرح بهره ببرند؛ طرح تلفیق فوم و فایبر گلاس که توانایی و استحکام پل را در مقابل حملات بی وقفه و بی امان دشمن بالا می برد، مورد تایید قرار گرفت و پل های نمونه در یکی از کارگاههای متعلق به کمیته فنی دفتر مرکزی جهادسازندگی ساخته شد. این در حالی انجام شد که هنوز بسیاری از مسئولان با بی اعتمادی و نگرانی به اجرای کار می نگریستند.
قطعات ساخته شده برای گذراندن مرحله آزمایشی خود، به دریاچه آزادی واقع در مجموعه ورزشی آزادی تهران انتقال داده شد برای نصب این قطعات در دریاچه آزادی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش و سپاه و همچنین معاونت صنایع خودکفایی سپاه با حضور در مجموعه آزادی، از نزدیک با نحوه طراحی، ساخت و کارآیی پل آشنا شدند. دو روز بعد، از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از برادران جهاد سازندگی جهت تشکیل جلسه مشاوره ای درباره همین طرح دعوت به عمل آمد و در نهایت، سپاه پاسداران سفارش ساخت ۳۰ کیلومتر از این پل را در زمان دو و نیم ماه به برادران جهاد ابلاغ نمود.
اکنون دیگر کاملا روشن بود که ۳۰ کیلومتر پل برای استفاده در اروند نیست. به هر حال لازم بود که همه امکانات کشور برای اجرای این طرح بسیج شوند. به همین منظور، موضوع اجرای طرح در جلسه ای به اطلاع دولت رسید. پس از آن دولت با کمال ناباروری و غیر قابل اجرا دانستن این پروژه از طرف برخی از وزراء، دستور هماهنگی وزارتخانه های صنایع سنگین، صنایع، بازگانی، جهاد، سپاه را صادر نمود.
بدین ترتیب پل خیبر در قطعاتی به ابعاد ۵×۳ با سطحی مقاوم از پروفیل و محفظه ای از پلی اورانان فوم که فایبر گلاس پوشیده بود، برای آبهای با سرعت حداکثر ۲ متر بر ثانیه، با تناژ ۶ تن ساخته شد. هر قطعه این پل ۱۲۰۰ کیلو گرم وزن داشت. سبک بودن پل، ویژگی مهمی بود که در لحظات بحرانی جنگ قابل توجه بود. مهندس حاج بهروز همه محاسبه های لازم را از قبیل نیروهای وارد بر پل و اتصالها را خود به اتمام رسانید و برای دفع نیروهای خطرآفرین احتمالی، پیش بینی های مقدور را انجام داد. پل های خواسته شده در مدت لازم ساخته شد و به هنگم اجرای عملیات عظیم خیبر مورد بهره برداری قرار گرفت.
هدف این عملیات که با رمز «یا رسول الله» در تاریخ ۳/۱۲/۶۲ ساعت ۵/۸ بعد از ظهر آغاز گردید، تصرف و تامین جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه بود. نتیجه عملیات، آزاد سازی جزایر مجنون و چندین روستای منطقه و تصرف حداقل ۵۰ حلقه چاه نفتی بود.
مشرق