ازدواج شیخ حمد با «شیخه موزه مسند» انقلابی در زندگی شیخ حمد و شیخه موزه به شمار می رود. ازدواج میان آل ثانی و آل مسند در درجه اول یک توافقنامه سیاسی بود که قصد داشت تا مانعی برسر راه خواسته ها و چشم داشت های بیش از حد آل مسند قرار دهد. اما شیخ خلیفه نمی دانست که دختر دشمنش «ناصر مسند» به نام «موزه» می تواند آخرین میخ را به تابوت خلیفه بکوبد.
مرکز اطلاعات شتات گزارش مفصلی را با عنوان اسرار پرونده «فسق و فجورهای سیاسی» و این که چگونه موزه ازدواج با حمد آل ثانی را پذیرفت؟ را منتشر کرد. با توجه به اهمیت این گزارش و مطالب نوشته شده در آن مشروح گزارش فوق را منتشر می کنیم؟
موزه بخش مهمی از کتاب “اسامه فوزی” با عنوان «حکام و زنان» را به خود اختصاص می دهد. وی می نویسد که اگرچه موزه و همسرش تلاش دارند، قطر را به کشوری مدرن و پیشرفته تبدیل کنند، اما حقایق تاریخی وجود دارند که هیچ گاه اجازه نخواهند داد، شیخ حمد و شیخه موزه بتوانند این نقش را ایفا کنند. رفتارهای این دو گواهی بر رسوایی های اخلاقی، مالی، جنسی و جنگ برسر قدرت میان افراد خاندان حاکم در قطر است.
شیخ حمد بزرگ، بنیانگذار قطر در زمان حاکمیت خود تلاش کرد، با بستن راه نفوذ سعودی ها به قطر تلاش کرد، استقلال این کشور را به دست آورد. وی برادری داشت که او را به عنوان جانشین خود منصوب کرد، چون به اعتقاد شیخ حمد بزرگ او اصلح تر از پسرش «خلیفه» برای رسیدن به قدرت بود. اما بردارش بنا به دلایلی ولی عهدی را پسر خود سپرد و این بذر اختلافات و شکاف های بسیاری را در آل ثانی موجب شد که وقوع کودتاهای مختلف خانوادگی در این کشور را درپی داشت که برخی از آنها خونبار نیز بودند. برخی دیگر نیز از نوع انقلاب هایی بودند که جز رسوایی رهاوردی برای آل ثانی در قطر به همراه نداشتند، مثل کودتای شیخ حمد، امیر کنونی قطر علیه پدرش که در سال ۱۹۹۵ میلادی صورت گرفت. در ادامه نگاهی به مهمترین این اختلافات و کودتاها خواهیم داشت.
هنگامی که قطر در سال ۱۹۷۱ میلادی از انگلیس مستقل شد، حاکمیت شیخ «احمد بن علی آل ثانی» در اثر کودتای نظامی پسر عمویش شیخ «خلیفه بن حمد آل ثانی» سرنگون شد. پس از کودتا شیخ خلیفه اقدام به تحکیم پایه های حکومت خویش از طریق واگذاری مناصب مهم و حساس حکومتی به فرزندانش کرد. اما او نمی دانست از جایی ضربه خواهد خورد که فکرش را نمی کند، یعنی پسر «حمد».
شیخ حمد بزرگترین پسر شیخ خلیفه، امیر سابق قطر بود. او در تمام دوران تحصیلش شاگردی ضعیف بود و این موجب شد تا پدرش او را قبل از اتمام مرحله متوسطه از مدرسه خارج و به دانشکده نظامی «ساند هرست» در انگلیس بفرستد. اما شیخ حمد در آنجا هم نتوانست تحصیلات خود را به پایان برساند. به همین دلیل پس از گذشت تنها ۹ ماه از تحصیل از دانشکده نظامی ساند هرست جدا شد و با درجه فرمایشی ژنرالی به قطر باز گشت تا در سال ۱۹۷۱ میلادی به سمت فرمانده ارتش و ولی عهد قطر انتخاب شود.
«شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی»، پسر حاکم سابق قطر بود که گرایشات او به زنان قبل از کودتا علیه پدرش به تشویق موزه زبان زد خاص و عام بود. او در هوس بازی و لهو ولعب در قطر معروف و بی همتا بود، همانگونه که پدرش در غارت ثروت های نفت و گاز کشور بی مانند بود و این عاملی شد تا پسر با سوء استفاده از نقطه ضعف پدر او را به سرقت و اختلاس متهم کند.
شیخ حمد در ابتدا با دختر عمویش ازدواج کرد و از وی صاحب «شیخ مشعل» شد. شیخ مشعل ۲۸ ساله بود که پسر دوم شیخ حمد به نام «شیخ فهد» از همسر اولش متولد شد.
پس از شیخ حمد با دختر عموی دیگرش یعنی دختر «شیخ خالد بن حمد آل ثانی» ازدواج کرد تا از وی صاحب شیخ خالد، شیخ عبد الله، شیخ محمد و شیخ خلیفه شود.
اما همسر سوم شیخ حمد موزه مسند بود که اگرچه خانواده اش از شیوخ نبودند، ولی به کرسی حکومت چشم داشتند. اما پدر موزه برای رسیدن به قدرت هیچ گاه نقش مخالف نظام را بازی نکرد، بلکه تلاش کرد از طریق موزه وارد قصر حکومتی شود و همسرش را تشویق به کودتا علیه پدر کند و تا حکومت را به دست گیرد و سپس ولایت عهدی را به پسرش جاسم بسپارد.
با اینکه تاریخ قطر بر پایه کودتاها، خیانتها و فریب کاری ها استوار است، اما آنچه شیخ حمد، حاکم فعلی قطر انجام داد، باید در تاریخ این کشور به عنوان بارزترین نمونه حرص و ولع رسیدن به حکومت و قدرت ثبت شود.
ازدواج شیخ حمد با موزه اندکی رفتارهای او را تغییر داد تا شیخ حمد هوس باز به مردی طالب حکومت و قدرت تبدیل شود. به همین دلیل با اینکه ولی عهد کشور بود و عملا حکومت و قدرت را در اختیارش داشت، اما علیه پدر کودتا کرد و به جای اینکه با افراد خانواده اش از جمله پسر عموهایش در قدرت و حکومت کنار بیاید، به ویژه آنان که در کودتا علیه پدرش به او کمک کرده بودند، راه سرکوب آنها را پیش گرفت.
ازدواج شیخ حمد با «شیخه موزه مسند» انقلابی در زندگی شیخ حمد و شیخه موزه به شمار می رود. ازدواج میان آل ثانی و آل مسند در درجه اول یک توافقنامه سیاسی بود که قصد داشت تا مانعی برسر راه خواسته ها و چشم داشت های بیش از حد آل مسند قرار دهد. اما شیخ خلیفه نمی دانست که دختر دشمنش «ناصر مسند» به نام «موزه» می تواند آخرین میخ را به تابوت خلیفه بکوبد.
موزه به عنوان همسر چهارم شیخ حمد بن خلیفه وارد آل ثانی شد و به جای اینکه او بر اساس برنامه ریزی های انجام شده در حاشیه به سر برد و به زندگی خود ادامه دهد، توانست شیخ جوان عقب مانده و بی سواد را تحت سلطه خود درآورد که چشم به خلافت پدر دوخته بود.
شیخ خلیفه نمی دانست مراسم خداحافظی برگزار شده برای او در فرودگاه بین المللی دوحه که برای سفرهای تابستانی خود راهی اروپا می شد، می تواند آخرین جشن برپا شده برای وی باشد و نمی دانست پسری که در برابر دوربین های تلویزیونی دستش را می بوسد، برای وی تدارک کودتایی را دیده بود که به برکناری پدر از قدرت میا نجاند.
فردای آن روز یعنی ۲۳ ژوئن ۱۹۹۵ و در اولین ساعات صبح تلویزیون رسمی قطر پس از پخش اعلامیه شماره یک شروع به نشان دادن شیوخی از آل ثانی و دیگر قبایل قطر کرد که با شیخ حمد به عنوان جانشین خلفیه که به جای پدر بر قدرت نشسته بود، بیعت می کردند. بعدها گفته شد، تصاویر بدون صدا نشان داده شده، جعلی بوده و منابع نزدیک به شیخ خلیفه افشا کردند که این فیلم واقعی نبوده و پیشتر فیلمبرداری شده و به زمانی باز میگردد که شیخ حمد از شیوخ سرشناس قطر دعوت و اقدام به فیلمبرداری از آنها به ویژه درحال دست دادن و سلام کردن با خود کرده بود و پس از کودتا علیه پدرش شیوخ قطر هیچ گاه با وی چنین بیعتی نداشتند و همین موجب شد تا برخی رسانه ها این کودتای شیخ حمد را «کودتای تلویزیونی» و برخی دیگر «کودتای سفید» بنامند.
اما هنوز یک سال از کودتای شیخ حمد بر پدرش نگذشته بود که شیخ حمد مدعی شد کودتایی علیه وی شده است. کودتای جدید به دنبال خود بازداشت ۳۶ نفر از نزدیکان به شیخ خلیفه و زندانی شدن آنها در زندان «بوهامور» در دوحه را به دنبال داشت و این به اعتقاد بسیاری از ناظران سرآغاز فروپاشی خاندان ثانی بود.
کودتای جدید به رهبری پسری عموی شیخ خلیفه تدارک دیده شده بود و اینکه در این توطئه پسران شیخ حمد نیز مشارکت داشتند. به همین منظور «شیخ فهد بن حمد» از یگان زرهپوش که مسئولیت آن را برعهده داشت، طرد و به اسلامگرایی افراطی متهم شد. همچنین «شیخ مشعل بن حمد»، فرزند شیخ حمد امیر قطر که از جمله افراد شرکت کننده در این توطئه بود، از کشور تبعید شد. در آن زمان گفته شد که متهم کردن شیخ مشعل بن حمد به عمد توسط موزه صورت گرفت تا با دور کردن وی از قدرت زمینه ولایت عهدی را برای دو پسرش «جاسم» و «تمیم» فراهم کند.
چون پس از این حادثه بود که در اکتبر سال ۱۹۹۶ میلادی «شیخ جاسم بن حمد» به عنوان ولی عهد قطر انتخاب شد. او پسر بزرگ موزه بود و همانند پدر و سایر فرزندان حکام منطقه خلیج فارس از دانشکده نظامی ساند هرست انگلیس فارغ التحصیل شده بود، بدون آن که دوره متوسطه خود را به پایان برساند.
همین موجب شد تا منابع آگاه قطری موزه را عامل اصلی این کودتا در آل ثانی بدانند. در واقع موزه نوک پیکان این انقلاب بود و با استفاده از افراد آل ثانی آن را به اجرا گذاشت. این منابع پس از موزه از «شیخ حمد بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر نیز یاد می کنند که در این کودتا شرکت داشت.
باید گفت که امیر سابق قطر «شیخ خلیفه» دایی «شیخ حمد بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر است و هنگامی که مادرش یا همان خواهر شیخ خلفیه از موضوع مطلع شد با انتشار بیانیه ای در داخل آل ثانی برائت خویش از شیخ حمد و دو فرزند خود شیخ عبد الله و شیخ محمد را اعلام کرد که در انقلاب علیه شیخ خلیفه به شیخ حمد پیوسته و شیخ حمد پس از رسیدن به قدرت پست نخست وزیری را به شیخ عبد الله و پست نخست وزیری امور خارجه را به شیخ حمد سپرد تا پس از آن پست نخست وزیری هم به شیخ حمد سپرده بود و او هم نخست وزیر و و هم وزیر خارجه قطر باشد.
اگرچه کودتای شیخ حمد در قطر موفقیت آمیز بود و او را در این کشور به قدرت رساند، اما پدرش شیخ خلیفه هیچ گاه به این امر تن نداد و همین منجر به افشای بسیاری از اسرار حکومتی شیوخ قطر و روابط بین المللی و منطقه ای آنها شد.
از جمله مهمترین افشاگریهای شیخ حمد آن بود که درباره درآمدهای نفتی کشور قطر گفت که این درآمدها به طور کامل به حساب شخصی امیر ریخته میشود که درآمدی که بالغ بر بیش از سالیانه ۱۰ میلیارد دلار است. همچنین وی گفت که ۲۰ درصد از این درآمدها صرف شیوخ قطر و دستگاههای خدماتی آنها میشود.
دیگر آنکه امیر قطر سهم مشخصی در تمامی شرکت ها و موسسات حکومتی و خصوصی دارد و تمامی رشوه ها و مبالغ مربوط به توافقنامه های بهداشت و درمان کشور و خریدهای تسلیحاتی نیز به حساب امیر قطر و فرزندانش واریز می شود.
این اسرار زمانی علنی تر شدند که شیخ حمد به صورت رسمی از بانک های سوئیس خواست اموال پدرش، شیخ خلیفه را از بیم برداشت توسط وی توقیف کنند. اما مشکلات میان پدر و پسر توسط میانجی های منطقه حل و فصل شد و پدر متعهد شد، از هرگونه اقدام مشکوک و برقراری ارتباط با مخالفان حکومت قطر و همچنین هواداران خویش در داخل خودداری کند. همچنین او متعهد شد که معاونان ارشدش را که در آن زمان در هتل هیلتون ابوظبی اقامت داشتند، تحویل حکومت قطر دهد.
وزه با نقشی که ایفا کرد، ثابت کرد که مغز متفکر کودتا بوده است. موزه به خوبی می دانست که دو هوویش از شیوخ آل ثانی هستند و آن دو تلاش بسیار دارند تا شیخ خلیفه را قانع کنند، شیخ مشعل، پسر بزرگ شیخ حمد را به عنوان ولی عهد و امیر آینده قطر برگزیند، به ویژه آنکه شیخ حمد به شدت از بیماری کلیوی رنج می برد و هر لحظه ممکن بود جانش را از دست بدهد، اما بعدها با گرفتن یک کلیه از یکی از دخترانش این خطر را از خود دور کرد. به همین دلیل موزه به سرعت عملیات کودتا علیه شیخ خلیفه را ترتیب داد و پس از آن شیخ مشعل، پسر بزرگ شیخ حمد از همسر اولش را به همراه شیخ خلیفه به توطئه علیه شیخ حمد در سال ۱۹۹۶ میلادی متهم کرد تا به این ترتیب تمام مناصب نظامی وی از او گرفته شود و او را تحت نظر پسرش، جاسم از قطر تبعید کند تا جاسم علاوه برعهده گرفتن مسئولیت امور امنیتی، از جمله ریاست دستگاه اطلاعات قطر پست ولی عهدی را نیز از آن خود کند.
سرنوشت پسر دوم شیخ حمد، همچون بردارش شیخ مشعل بود. اما این بار «شیخ فهد» همانند برادرش به کودتا علیه پدرش متهم نشد، بلکه اتهام او ابتلا به جنون و حمایت از افغان های عرب به دلیل روابط مستحکمش با «اسامه بن لادن»، رهبر وقت سازمان تروریستی القاعده بود.
شیخ فهد در روزهای آخر عمرش به دینداری تمایل نشان داد و پس از تلاش شکست خورده او برای کودتا علیه شیخ حمد از قطر تبعید شد. او همچنین به برقراری روابط سری با شیخ خلیفه، امیر سابق قطر و پدر شیخ خلیفه متهم شد، به خصوص در زمانی که شیخ خلیفه در امارات اقامت داشت و پناهنده این کشور شده بود و قصد داشت تا نظر خانواده های قطری مقیم ابوظبی را به خود جلب و آنها را با خود همراه کند. او پیشتر و در دهه های چهل و پنجاه قرن بیست پس از اختلاف شدید با آل ثانی مدتی را در ابوظبی اقامت کرده بود.
به این تریتب موزه موفق شد، پس از انقلاب ۱۹۹۶ پسرش شیخ جاسم را به عنوان ولی عهد منصوب کند. اما این امر مانع از توسعه روابط و ایفای نقشش در محافل خاندان حاکم نشد، حتی موزه متعهد به حمایت از پسرش پس از مرگ همسرش نیز شد. این درحالی بود که شیخ کوچک دشمنان متعددی داشت. برادران ناتنی اش که از زنان دیگر شیخ حمد بودند، درپی کسب قدرت بودند و شیخ عبدالله عمویش نیز خود را بیش از او و هرکس دیگر در قطر شایسته ولی عهدی می دانست.
این موجب شد تا موزه روابط خود با آمریکا را تقویت کند، به همین دلیل پسر را برای اولین بار پس از رسیدن به ولی عهدی راهی آمریکا کرد. روز قبل از این سفر موزه تلاش بسیار کرد تا خود را فردی دوستدار دمکراسی و آزادی نشان دهد و آزادی و دمکراسی را در به پا کردن شلوار کابوی و حضور بدون حجاب و نقاب در محافل ملاحظه می کرد.
سفر پسر موزه به آمریکا با توجه بسیار توسط رسانه ها پوشش داده شد، چون آنها تمایل بسیاری داشتند تا هرآنچه را که نمی دانستند از وی دریابند. به ویژه نقشی که وی و پدرش در کودتا علیه شیخ خلیفه ایفا کردند و اینکه وی چگونه توانست با کمک مادرش برادران بزرگتر خود را از ولی عهدی محروم کند و پس از متهم کردن آنها به کودتا علیه پدرش آنها را تحت اقامت اجباری قرار دهد و آنها را به دقت زیر نظر داشته باشد.
سفر شیخ جاسم پسر موزه به آمریکا در چارچوب تلاش شیخ حمد برای بخشیدن وجهه مناسب به پسرش به عنوان ولی عهد جدید انجام می شد. این در حالی بود که شیخ حمد می دانست اوضاع داخلی قطر هر لحظه رو به انفجار می گذارد. چون در کنار نارضایتی افسران از شرایط حاکم که آنها را به انتشار بیانیه ای تحت عنوان «افسران آزاد» واداشت، درگیری هایی نیز میان پسران شیخ حمد مشاهده می شد. در این میان شیخ مشعل و شیخ فهد بیش از دیگر پسران شیخ حمد مورد حمایت و تایید قبایل قطری بودند و از حمایت و پیشتیبانی شیخ خلیفه، پدر بزرگشان و برخی شیوخ خلیج فارس بهره مند بودند.
بنا به اظهار یکی از معارضان قطری سفر شیخ جاسم به آمریکا و پیش از آن سفر موزه، مادرش به واشنگتن با هدف دستیابی آنان به تضمین هایی از سوی آمریکا برای حمایت سیاسی و نظامی از نظام فعلی حاکم بر قطر صورت می گرفت، به ویژه آنکه آمریکا حضور نظامی فعالی را به خاطر پایگاه های نظامی اش در قطر داشت.
منابع آگاه حاضر در دوحه تأکید می کنند که حاکم فعلی قطر در برابر دریافت تضمین هایی از آمریکا جهت حمایت از حکومت وی وعده عادی سازی روابط قطر با رژیم صهیونیستی و تبدیل حضور نظامی موقت آمریکا در قطر به حضور دایمی به همراه افزایش تعداد نظامیان و امکانات آمریکا در پایگاه های نظامی این کشور و همچنین بهره مندی غرب از منابع گاز قطر را داد.
براساس گزارش منتشره در روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» باند فرود هواپیماها در پایگاه نظامی آمریکا در قطر از باند تمام فرودگاه های خاورمیانه طولانی تر است و طول آن به ۴۵۰۰ متر می رسد، همچنین آشیانه هواپیماها در آن به قدری بلند است که همچون کوه می نماید. هزینه ساخت این فرودگاه از یک میلیارد دلار برای قطر بیشتر بود، درحالی که قطر در آن زمان بیش از ۱۲ هواپیمای جنگی نداشت، اما بیش از ۳ هزار نظامی آمریکایی در آن مستقر بودند و از این فرودگاه جنگنده های و هواپیماهای شناسایی و جاسوسی به سمت افغانستان حرکت می کردند. همچنین در این پایگاه هوایی بود که نسخه جدید فیلم «جنگ ستارگان» فیلمبرداری شد.
در همین راستا «شیخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در توجیه حضور نظامیان آمریکایی در قطر و حمایت نظامی آمریکا از این کشور می گوید: «اگر قدرت بزرگی به ما حمله کند، ما نمی توانیم از قطر دفاع کنیم. ما به حضور نظامیان آمریکایی در قطر نیاز داریم».
افزون بر پایگاه نظامی که قطر برای آمریکا در این کشور احداث کرد، امیر قطر مجتمع دیگری متشکل از ۲۷ سوله احداث کرد که علاوه بر جای دادن نظامیان آمریکایی و فراهم کردن جای استراحت و خواب آنها، انبار تانک ها و خودروهای نظامی و زره پوش های آمریکایی نیز به شمار می آمد و تمامی آنها طی جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و اشغال نظامی این کشور به کار گرفته شدند.
روزنامه وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود می نویسد: هر کدام از کشورهای حوزه خلیج فارس دلایلی برای استقبال از حضور نظامی آمریکا در کشورشان دارند. آمریکا به عمان برحسب معیارهای موجود در خلیج فارس که یکی از کشورهای فقیر محسوب می شود، سالیانه مبلغی در حدود ۵۰ میلیون دلار کمک می کند. در بحرین که دارای منابع نفتی زیادی نیست، همزمان با افزایش خدمات بانکی، جذب سرمایهگذاری خارجی در این کشور از اولویت برخوردار شد و شیخ حمد حضور نظامی آمریکا در قطر را به عنوان تلاش برای حفظ امنیت بحرین و تضمین کننده ثبات و استقرار در این کشور بیان کرد.
قطر به دلیل داشتن منابع نفتی از همسایه اش بحرین غنی تر نشان می دهد و کارشناسان تاکید می کنند که این کشور به لطف منابع نفت و گاز خود توانسته است، بیشترین درآمد سرانه جهان را داشته باشد و امیر قطر بگوید که کشورش آماده است، پذیرای ۱۰ هزار نظامی آمریکایی باشد تا به طور دایمی در پایگاه هوایی «العدید» باشد.