هوگو چاوز سرانجام بعد از دو سال دست و پنجه نرم کردن با سرطان، ۵ مارس مغلوب این بیماری شد. ۱۴ سال حضور جنجالی وی در راس قدرت در ونزوئلا سکویی شد برای تشکیل دولتهای چپ گرا و حامی اندیشههای ضداستعماری.
پیش از چاوز، البته، حکومتها در ونزوئلا و به طور کلی در آمریکای لاتین بیش از شش ماه دوام نمیآوردند، به این معنی که این منطقه پیش از او، از نوعی بیثباتی رنج میبرد و این بیثباتی تبدیل به فرهنگ سیاسی غالب در آمریکای لاتین شده بود. بنابراین اولین میراثی که چاوز از خود بر جای گذاشت، پایان دادن و از بین بردن این بیثباتی بود.
علاوه بر این، میتوان چاوز را پایه گذار همگرایی سیاسی در آمریکای لاتین دانست. همین همگرایی سیاسی که یکی از محورهای آن اندیشههای ضداستعماری بود، به یک هژمونی حاکم در منطقه آمریکای لاتین تبدیل شد.
اکنون با مرگ چاوز، همه طرفها به ویژه جناحهای مقابل و مخالف چاوز در داخل ونزوئلا از یک سو و سایر کشورها به خصوص، آمریکا در انتظار آن هستند تا ببینند ونزوئلای بدون چاوز چه فضایی را تجربه خواهد کرد.
البته آمریکاییها در این میان بیکار ننشستهاند. شاهد این مدعا، مطلبی است که اندیشکده «امریکن اینترپرایز» پیش از مرگ چاوز منتشر کرد و نوشت: «در حالی که رئیس جمهور ونزوئلا با مرگ دست و پنجه نرم میکند، سیاستمداران آمریکایی نیز باید دست به کار شده و از طریق گفتوگویی آرام با قدرتهای اصلی منطقه از به قدرت رسیدن حکومتی مشابه حکومت قبلی در ونزوئلا جلوگیری کرده و نفوذ ایران و حزبالله لبنان را در این کشور از بین ببرند.»
در ادامه این مطلب آمده: «اکنون زمان آن است که دیپلماتهای آمریکایی گفتوگویی آرام را با قدرتهای اصلی منطقه آغاز کنند تا هزینه بالای حکومت چاوز را برایشان توضیح دهند، از جمله همکاری آن با قاچاقچیان مواد مخدر که منجر به ایجاد خشونت در کلمبیا، آمریکای مرکزی و مکزیک میشود. احتمالا پس از آن خواهیم توانست رهبران منطقهای را به همبستگی با دموکراتهای ونزوئلا متقاعد کنیم که خواستار احیای تعهد به حکومت قانون و بازسازی اقتصادی هستند که میتواند همانند موتور رشد در آمریکای جنوبی عمل کند.»
امریکن اینترپرایز نوشت: «ما باید از حق ونزوئلاییها در مبارزه دموکراتیک به منظور در دست گرفتن کنترل کشور و آیندهشان دفاع کنیم. تنها واشنگتن میتواند این مسئله را برای رهبران چین، روسیه، ایران و کوبا روشن کند که اگر آنها تلاش کنند حکومتی غیردموکراتیک و متخاصم را در ونزوئلا حفظ کنند، آمریکا با این مسئله برخورد خواهد کرد. هرگونه تلاشی برای سرکوب کردن روحیات مردم ونزوئلا برای تصمیمگیری درباره سرنوشتشان با پول چینیها، تسلیحات روسها، عوامل ایرانیها یا قاتلان کوبایی با پاسخ منطقهای هماهنگ روبرو خواهد شد. نیروی انتظامی و دادستانهای آمریکایی نیز میتوانند با زندانی کردن دولتمردان ونزوئلایی دستکم از تهدید مردم یا تضعیف دستور کار اصلاحات بدست آنها جلوگیری کنند.»
این مطالب و توصیهها به وضوح نشاندهنده میزان اهمیت ونزوئلا برای کشوری چون آمریکاست. نخست به خاطر نفت، معادن و مواد معدنی غنی این کشور و دوم به دلیل نگرانی از نفوذ ایران در این کشور که حیاط خلوت آمریکا به شمار میآید. آمریکاییها امیدوارند با رفتن چاوز تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اجتماعی ونزوئلا رخ دهد چراکه آنها بر این باورند، این تغییرات میتواند بر کشورهای همسو با ونزوئلا از جمله بولیوی و اکوادور اثرگذار باشد.
در واقع، باید گفت، همواره غرب و در راس آن آمریکایی ها به دنبال فرصت مناسبی برای کودتا علیه دولت چاوز بودهاند کما اینکه در دوره اول ریاست جمهوری چاوز نیز کودتایی از سوی غربگرایان علیه او شکل گرفت که به دست مردم ونزوئلا خنثی شد. به نظر میرسد مرگ چاوز فرصت مناسبی برای آمریکاییها باشد که حیاط خلوت خود را در غالب یک کودتا از جبهه ضدامپریالیسم، باز پس گیرند.
به نظر می رسد سه امکان در مورد آینده سیاسی این کشور وجود داشته باشد؛ اول آنکه احتمال روی کار آمدن مردی از کابینه چاوز مانند آقای مادورو وجود دارد. گفتنی است وی نسبت به چاوز علاقه شدیدتری نسبت به ایران و خصوصا سوریه و شخص بشار اسد دارد. در درجه دوم احتمال روی کار آمدن فردی با رویکرد میانه مانند مدل کشور کوبا وجود دارد؛ کشوری که در آن، پس از فیدل کاسترو، برادر او رائول با رویکردی میانه رو تصدی ریاست جمهوری را بر عهده گرفت و سوم، برنده شدن فردی راستگرا مانند کاپرلیس، رقیب شکست خورده چاوز در انتخابات اخیر که ظاهرا فردی با چنین روحیهای مدنظر آمریکاییهاست.
البته توجه به محبوبیت چاوز در بین مردم و مقبولیت سیاستهای خارجی او احتمال پیروزی مادورو بسیار قویتر است، به ویژه اینکه چاوز خود پیش از مرگ از مردم کشور خود خواست بعد از فوت یا ناتوانی او در اداره امور کشور از نیکلاس مادورو تبعیت کنند و در انتخابات نیز او را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنند. مادورو نیز اخیرا تاکید کرده سیاستهای چاوز را ادامه خواهد داد.
به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید آیا ونزوئلا بعد از چاوز میتواند بدون حوادث امنیتی ادامه دهنده راه چاوز باشد و راه استقلال از آمریکا و حتی ایستادگی در مقابل او را پیش گیرد یا خیر؟