برای موهای سپید آمیخته به تجربه پدر و برای مادری که گرد پیری بر چهره مهربانش آذین بسته پر از دعای خیر و امید و سعادت برای فرزندان و پر از نگرانی و شادی برای آینده میوه زندگی شان است،سرشار از آرزوها ودور و نزدیک برای زوج جوانی که اولین سفره سبز هفت سین را کنار هم به جشن نشسته اند و برای کودکانی که سال های اول تجربه تحویل سالشان است پر از احساس خوب لباس نو، عیدی و پر از شادی و بازی کودکانه است.
جوانی برای باز گویی حس وحال این لحظه هایش خاطرات کودکی اش را ورق می زند، بچه که بودیم انگار لحظه ی تحویل سال همه چیز برایم دوباره متولد می شد، کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ داخل خانه های حیاط دارشان، عطر گل های تازه کاشته شده و دیدن باغچه های سبز حس بهار را القا می کرد.
مرد میانسالی نیز این چنین می گوید، هرگز یادم نمی رود که پسر بچه ای بودم با لپ های گلی و کله ای مخملی و کت شلوار نو اتو کشیده که انگار داخل آن معذب بودم اما حس خوبی از پوشیدن آن لباس به من دست می داد که به تحمل آن می ارزید.
دختری جوان می گوید، همیشه زمان سال تحویل را با کلی دعا و آرزو و شاید گاهی یک بغض کوچک اما پر ازحس امیدواری که امسال حتما زیباتر از سال پیش است آغاز می کنیم.
به هر حال لحظه ای است اما لحظه ای که لحظه ها می ماند.
پر از گذشت و بخشش برای آن خواهر و برادری که با هم چندی به قهر گذاشته اند، پر از فراموشی تلخی ها و ناکامی ها، پر از احساس خوب و امیدواری ،پر از تلاش و امید که در سینه حبس است و شاید باز هم هیچ چیزی بوی خوش عیدی که از لای قرآن پدر خارج می شود نیست.
لحظه ای پر از زندگی و محبت، پر از پاکی و دوست داشتن و پر از بهار و امید،
لحظه ای که می ارزد لحظه ها به شوق آمدنش انتظار کشید .
گزارش از نرجس رئیسی
yjc.ir