لعیا زنگنه باز هم در نقش یک فرد آراسته با شخصیتی محکم و با وقار یک بازی قابل قبولی را ارائه می کند و او که یکی از اعضای خانه همدلان است در نقش یک فرد تحصیلکرده و با سواد سعی در راهنمایی کردن درست دانشجویان را دارد و به خوبی نیز از آن نقش برآمده است.
“راستش را بگو” به کارگردانی محمدرضا آهنج، تهیه کنندگی فاطمه ثمرقندی و قلم توانای مصطفی رستگاری در ۳۰ قسمت هر شب ساعت ۲۲از شبکه یک به روی آنتن می رود. این مجموعه که روایتگر داستان چند جوان دل شکسته از ظواهر دنیای امروز است ماجراهایی را به تصویر می کشد و قابلیت و توانایی جوانان امروز را در چارچوب تلویزیون به نمایش در می آورد.
لعیا زنگنه در این میان در نقش دکتر مستور به عنوان یک بزرگتر و استاد بازی باورپذیری را از خود به نمایش می گذارد و مخاطب به راحتی توانایی برقراری ارتباط و همذات پنداری با او را دارد دکتر سارا مستور با آن صدای خاص و دلنشین خود همچنین چنین حالت چهره اش در هر سکانسی متناسب با حال و هوای قصه حس را به خوبی به مخاطب منتقل می کند.
لعیا زنگنه اولین بار در سال ۱۳۷۴ در مجموعه ماندگار و خاطره ساز “در پناه تو” در نقش مریم کار خود را آغاز کرد و آنقدر خوب درخشید که هنوز بعد از سال ها همه مریم افشار و این اثر را در ذهن خود دارند. این قصه روایتگر داستان دختری است که عنوان تنها فرزند خانواده طبقه متوسط و فرهنگی که نقش پدرش را ایرج راد و نقش مادر آزیتا لاچینی بازی می کرد در رشته طراحی صنعتی دانشگاه تهران تحصیل می کرد.
مریم به دلیل داشتن شخصیت باوقار و محکم و همچنین استواری سخن مورد توجه ۳ نفر از همکلاسی هایش قرار می گیرد که این ۳ شخصیت متفاوت هر کدام نماینده یک جوان آن دوره به حساب می آید رامین (رامین پرچمی) با شخصیتی متزلزل و بی ثبات، محمد (حسن جوهرچی)یک بچه مذهبی مثبت با اخلاق، فداکار و سالم و پارسا (پارسا پیروزفر) با شخصیتی طناز و درواقع همان سه همکلاسی علاقه مند به مریم افشار بودند.
مریم به دنبال پاره ای از حوادث با رامین به عنوان فردی بی اراده و تحت نفوذ مادر ازدواج می کند و به دنبال بچه دار نشدن مریم، از هم جدا می شوند و حال محمد با یک فداکاری به خواستگاری مریم می آید و در نهایت نیز سرپرستی بچه ای را قبول می کنند.
“در پناه تو” یکی از سریال های موفق رسانه ملی بود که مسائل جدیدی از جامعه را بازگو می کرد. حمید لبخنده کارگردان سریال به دلیل برخورداری از یک فیلمنامه قوی کارگردانی صحیح و بازی گرفتن خوب از بازیگران جوان نگاه مخاطبان زیادی را به سمت خود جلب کرد.
“در قلب من” مجموعه دیگری از حمید لبخنده است که لعیا زنگنه این بار در کنار پارسا پیروزفر نقش یک خواهر و برادری را به نام لیلا و رضا ایفا می کنند این داستان روایتگر زندگی دو خانواده از قشر فقیر و ثروتمند است که دختر خانواده ثروتمند یعنی سارا به رضا و دایی سارا به لیلا علاقه مند بوده و در این رابطه دراماتیک پاره ای از مسائل اجتماعی نیز به خوبی به تصویر کشیده می شود.
این کارگردان در این مجموعه هم مانند اثر قبلی خود کار بازی گرفتن از بازیگران حرفه ای را به همان ظرافت انجام می دهد که به سراغ بازیگران غیر حرفه ای می رود و آن ها را وارد عرصه بازیگری می کند در این سریال که سال ۷۷ به نمایش درآمده است. بازیگرانی چون ثریا قاسمی، ایرج راد، پویا امینی، علی دهکردی، فریده صابری و رضا اجلالی به ایفای نقش می پردازند.
“تولدی دیگر” ساخته داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۸ در حالی بر روی آنتن رفت که روایتگر داستان زن و شوهری به همراه ۳ فرزند بود که با هم اختلافات زیادی داشتند و بر اثر یک حادثه از ماشین به بیرون پرتاب و چهره او عوض می شود و حال با نام مستعار مهربان برای پرستاری بچه هایش به خانه خود برمیگردد وطی اتفاقاتی همه این مشکلات حل می شود در این مجموعه تلویزیونی جمیله شیخی، فرهاد جم،عبدالرضا اکبری، محمود عزیزی به ایفای نقش میپردازند.
مهربان که نقش آن را لعیا زنگنه بازی می کند آشفتگی درونی اش در حالت چهره و رفتار او به خوبی نمایان می شود و مخاطب این نگرانی و تشویش را به خوبی از بازی او حس می کند رفتار با بچه ها صدای گرم و دلنشین، لحن بیان ، زیرکی، هوش او باورپذیر و ملموس است البته کودکان هنرمند در این مجموعه نیز همپای بزرگترها بازی خوبی را از خود ارائه کردند و همین سبب شده تا علاوه بر مخاطب بزرگسال این سریال مخاطب نوجوان و کودک را به همراه خود بکشاند.
لعیا زنگنه در نقش زینت الملوک جهانبانی “مدار صفر درجه” ساخته حسن فتحی در سال ۱۳۸۶ نیز ظاهر شد کاری که از شبکه یک سیما به روی آنتن می رفت. این اثر ماجرای سفر دانشجوی ایرانی به نام حبیب پارسا (شهاب حسینی) به فرانسه به خاطر تحصیل در رشته فلسفه دانشگاه پاریس را نشان می دهد ماجرا بر بستر جنگ جهانی و شکل گرفتن صهیونیسم و تسلط تدریجی بر فلسطین میگذرد که طبیعتاً فضای داستان متاثر از این واقعه مهم تاریخی است.
در ادامه داستان و در اثنای اعزام دانشجویان ایرانی به فرانسه و همچنین تحصیل آن ها در دانشگاه پاریس جنگ جهانی دوم نیز در حال آغاز است حبیب پارسا با دختر یهودی به نام سارا استروک (ناتالی متی) آشنا می شود که اوایل در کلاس با یکدیگر به مخالفت میپردازند که به صورت تدریجی این مخالفت و سرکشی به عشق و تمایل به این دو نفر مبدل می شود ترور یهودیان به دست صهیونیست ها در ایران و اروپا دنبال کردن سرنوشت دانشجویی ایرانی در فرانسه و رابطه عاطفی او با دانشجویی یهودی با سلسله حوادثی با یکدیگر مرتبط می شدند.
جان سارا آستروک و خانواده اش به دنبال فتج پاریس توسط آلمان های فاشیستی به خطر می افتد زیرا دولت آلمان با یهودیان مخالف است و پس از این وقایع مشکلات فراوانی برای حبیب که پس از مدتی به ایران باز می گردد از جمله از دست دادن پدر و خانواده اش، زندانی شدن او روی میدهد ولی در آخر پس از رهایی از زندان به معشوق خود میرسد.
در “اغما”ی سیروس مقدم باز هم لعیا زنگنه در مجموعه ای که ایام ماه مبارک رمضان پخش می شود به ایفای نقش دکتر سیمین بردیا به ایفای نقش میپردازد و این بار به دلیل ارائه نقشی زیبا و فیلمنامه قوی مورد توجه قرار می گیرد. بازی تاثیرگذار همراه با سرسختی او سبب می شود که شخصیت دکتر بردیا بر دل مخاطب می نشیند. زنگنه این بار در نقش یک دکتر باهوش و فداکار ظاهر میشود و در راستای کمک به پری و دکتر طاها پژوهان برمی اید و در این میان نیز آسیب و صدمه می بیند. اغما داستان دکتر طاها پژوهان (امین تارخ) را دنبال میکند یک پزشک فوق تخصص جراحی مغز و اعصاب است او به دلیل جراحیهای موفقیت آمیزش بر روی رزمندگان در جبهه ها به پنجه طلایی مشهور است.
این دکتر اکنون به دلیل بیماری حاد همسرش مولود (شیرین بینا) بر سر دوراهی قرار دارد از طرفی عرف پزشکی مانع جراحی همسرش توسط اوست ولی مولود اصرار دارد که فقط توسط پژوهان جراحی شود از سویی تنها دختر آنان پری نیز با عمل مادرش توسط پدر مخالف بوده است و در نهایت امر پس از جراحی مولود می می رد.
مرگ مولود شرایط را برای دکتر پژوهان سخت می کند و آن ها فردی به نام الیاس یکی از بیماران قبلی دکتر وارد زندگی او می شود و سعی میکند او را به کارهای خلاف وادارد کند دکتر بردیا به بازگشت دوباره الیاس مشکوک است و در نهایت مشخص می شود که این فرد به ظاهر انسان همان شیطان بوده که برای گمراهی دکتر طاها خود را به این شکل درآورده و در نهایت موفق به پیروزی بر این دشمن قسم خورده انسانها میشود.
لعیا زنگنه متولد سال ۱۳۴۴ در تهران و دارای مدرک کارشناسی تئاتر از دانشکده هنر علاوه بر گذراندن یک دوره کلاس آموزش نقاشی در دوران دانشجویی در چند نمایش از جمله پارانویا، یادگار، خال خالی عروسکی، نیز در فیلم کوتاه دانشجویی در کنج تنهایی بازی کرد.
بازی در نمایش یادگار سال های شن علی رفیعی در سال ۱۳۷۱ نخستین کار حرفه ای او در تئاتر بود او بازی در سینما را با راز مینا این کارگردان در سال ۱۳۷۵ شروع کرد و شیفته (محمد علی سجادی ۱۳۷۸) تکیه بر باد (داریوش فرهنگ ۱۳۷۸)، رنگ شب (محمد علی سجادی ۱۳۷۹)، مزاحم (سیروس الوند ۱۳۸۰)، هفت ترانه (بهمن زرین پور ۱۳۸۰، تب (رضا کریمی ۱۳۸۱) رئیس (مسعود کیمیایی ۱۳۸۵) خیابان های آرام (کمال تبریزی ۱۳۸۹)، جرم (مسعود کیمیایی ۱۳۸۹)، خصوصی( ۱۳۹۰)، خود زنی ۱۳۹۰ کارنامه سینمایی این بازیگر را تشکیل می دهد.
لعیا زنگنه در تله فیلم های نام دیگر عشق( ابوذر نوروز پور ۱۳۹۱)، زمزمه (مسعود آب پرور ۱۳۹۰) و رایزن عشق( جواد افشار ۱۳۹۱) به ایفای نقش پرداخته است.
yjc.ir