وب سایت “رادیوفردا” (radiofarda) ارگان رسانه ای سازمان مرکزی اطلاعات امریکا (سیا/CIA) با انتشار یادداشتی به قلم “حسین علیزاده” [۱] تلاش کرده است اعلام نامزدی آقایان “فلاحیان” و “پورمحمدی” برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را از رهگذر مرور سوابق سیاسی-امنیتی آن ها علت یابی کند.
در ابتدای یادداشت مورداشاره می خوانیم: «علی فلاحیان و مصطفی پورمحمدی، دو روحانی، دو اصولگرا، دو نامزد بیبرنامه و دوچهره امنیتی در میان نامزدهای انتخابات ۹۲ هستند. مزید بر این اشتراکات، ویژگیهای دیگری را میتوان یافت که این دو را به یکدیگر بسیار شبیه ساخته: نزدیکی به بیت رهبری و دو همکار پیشین در وزارت اطلاعات. با وجود این همه اشتراک، چرا هردوی اینها نامزد انتخابات شدهاند؟»
نویسنده ادامه می دهد: «پختگی و کارآزمودگی سیاسی همواره چنین اقتضا میکند که در نظامهای سیاسی مترقی، چهرههای امنیتی -چه در دوران تصدی و چه پس از آن- تا حد امکان دور از صحنه سیاسی باشند… اما اینکه همزمان دو چهره امنیتی که رابطه تنگاتنگ کاری با هم داشتند، هردو نامزد ریاست جمهوری شوند تا از “پرده” در آمده و به “عیان” در آیند، پرسشی کلیدی و درخور تأمل است… این پرسش آنگاه بهتآور است که به یاد آوریم عرصه انتخابات ریاست جمهوری، عرصه پرتو افکندن رسانهها و جریان رقیب بر زوایای شخصیتی و مدیریتی دیگر نامزدهاست. با نگاهی گذرا به پیشینه این دو، آیا این پرسش “تأملبرانگیز” نیست که کسانی با چنان پروندههایی، به جای آنکه در تاریکخانههای قدرت به تدبیر امور بپردازند، خود را بر پرده آفتاب افکندهاند تا اگر گذشت زمان غباری بر گذشته “مرموز” آنان پوشانده، خود به دست خود آن غبارها را بزدایند؟»
ارگان رسانه ای سازمان سیا سپس خاطرنشان می کند: «در زمانی که علی فلاحیان، چهره پرحاشیه دولت رفسنجانی در پست وزارت اطلاعات، سکان این وزارت را در دست داشت، مصطفی پورمحمدی معاونت برونمرزی او را عهدهدار بود. در وصف فلاحیان همین بس که به دلیل پرونده بمبگذاری در مرکز یهودیان آرژانتین (امیا) هم اینک تحت تعقیب پلیس بینالملل است. دست داشتن در ترور مخالفان در پرونده موسوم به “میکونوس” در آلمان و قتل روشنفکران دگراندیش موسوم به “قتلهای زنجیرهای” از دیگر اتهامات فلاحیان است. بدیهی است اگر باند احمدینژاد [تعبیر نویسنده] در صدد افشاگری علیه دیگر نامزدها برآید، در ظاهر امر فلاحیان میتواند قربانی سادهای باشد. آیا این فرض معقول است که فلاحیان، وزیر اطلاعات پیشین و عضو کنونی خبرگان، بدون محاسبه چنین مخاطرهای که نه تنها برای او بلکه برای نظام جمهوری اسلامی نیر خطیر میتواند باشد، به میدان آمده است؟»
(رستوران میکونوس در آلمان)
(یادمان انفجار در مرکز تجمع یهودیان آرژانتین؛ امیا)
این منبع همچنین می افزاید: «پرسش فوق برای پورمحمدی نیز به قوت خود باقی است؛ چراکه هرآنچه اتهام متوجه آقای وزیر در پروندههای برونمرزی از قبیل امیا و میکونوس است، ناگزیر متوجه پورمحمدی معاونت برونمرزی اطلاعات نیز هست. با این حساب چگونه است که این دو به تاریکخانه قدرت که نرفتهاند هیچ، به نفع یکدیگر از نامزدی دست نکشیدهاند هیچ، بلکه هردو به صحنه انتخاباتی پا نهادهاند که یک سوی آن باند احمدینژاد و یک سوی دیگرش اصلاحطلبان، جامعه روشنفکری ایران و رسانههای جهانی است؟ به واقع در پس ذهن این دو چهره امنیتی “کارکشته” چه میگذرد؟»
در ادامه یادداشت مذکور آمده است: «پورمحمدی با تشخیص اینکه “کشور دچار چالش شده و باید وارد صحنه شد” گفته که “برای زینت مجالس، گرم کردن بازی، گرفتن سهم و اینجور حرفها” نیامده و کشور نیازمند “تحول” است. اما او که پس از کنار گذاشته شدن از وزارت کشور در دولت اول احمدینژاد، به سازمان بازرسی کل کشور کوچ کرد تا با نظارت بر عملکرد دولت، شدیدترین حملهها را نثار رئیس[…] خود کند، در کمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، هیچ برنامهای برای تحولی که به دنبال اجرایش است، ارائه نکرده است. این فقدان برنامه برای تحول مورد نظر پورمحمدی در حالی است که متبخرانه [احتمالا مقصود نویسنده “متبخترانه” (متکبرانه) بوده است] مدعی است: “من خیلی کارها کردم… هر کار خوبی که به ذهن شما بیاید من دستی بر آن داشتم… من بیش از ۱۰ سال رئیس دیپلماسی پنهان کشور بودم و به همه عوامل و ابزارهای آن آشنایی دارم”…
فلاحیان -نیز- فقط با راهاندازی سایتی به نام “آمنون” با این ادعا که درخواستهای مردمی از او برای حضور در انتخابات به حدنصاب رسیده، نامزدی خود را اعلام کرده؛ بدون آنکه نامی از چهرههای سرشناس حامی خود ببرد.»
تحلیلگر رادیوفردا در پایان نوشتار خود، کاندیداتوری این دو سیاستمدار سابقه مند را نشانه تقسیم اصولگرایان به دو گروه “حامیان رهبری” و “حامیان احمدی نژاد” می انگارد و در راستای القای حاکمیت دوگانه در ایران، مدعی می شود آقایان فلاحیان و پورمحمدی برای تضعیف جبهه احمدی نژاد وارد کارزار انتخاباتی شده اند!
علیزاده همچنین خاطرنشان کرده است: «در حالی که هنوز از باند احمدینژاد هیچ کس رسماً اعلام کاندیداتوری نکرده و از چهرههای اصلاحطلب حتی از نوع بدلی مثل کواکبیان [تعبیر نویسنده] تاکنون اندکی اعلام نامزدی کردهاند، انبوه نامزدهای اصولگرای سنتی از جمله حدادعادل، ولایتی، قالیباف، رضایی، متکی، باهنر، فلاحیان و پورمحمدی، یا اشاره به پراکندگی شدید جبهه اصولگرایان سنتی دارد یا اشاره به حمله چندجانبه آنان به رقیبی (مشایی) که گفته او و احمدینژاد “آماده شهادت” اند. وجه مشترک این گروه از نامزدها آن است که هریک به نوعی بر ارتباط ولایی و فرمانبرداری از رهبر تأکید دارند…»
……………………………………………………………………………………………………………………..
[۱] دیپلمات خائن که همزمان با فتنه ۸۸ از محل خدمت خود در فنلاند به دشمنان ایران پیوست.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جام