تا حالا سبزه گره نزده ام
ـ از فیلم های ارائه شده در جشنواره، «گناهکاران» فرامرز قریبیان، «او خوب سنگ می زند» به کارگردانی محقق، «هیچ کجا هیچ کس» به کارگردانی شیبانی و «روز روشن» را دیده، گفت که از فیلم «روز روشن» خیلی خوشش آمده. او هنگام گفتگو در مورد حال و هوای فیلم هایش در جشنواره و به خصوص حضور در فیلم داریوش مهرجویی متذکر شد خوشحالم که سهمی در فیلم آخر مهرجویی دارم و کار کردن با مهرجویی خیلی دلچسب بود. در فیلم «دهلیز» به کارگردانی شعیبی ایفاگر کاراکتر معلمی هستم که بر اثر یک حادثه در شرایطی که همسر و یک پسر دارد به زندان می افتد و همسرش (هانیه توسلی) در طول سال هایی که او زندانی است، به سختی زندگی خود و پسرش را تامین می کند و… با توجه به جدی بودن نقش عطاران در فیلم دهلیز از وی پرسیدم، نگران نبودی در شرایطی که بیشتر به عنوان یک بازیگر و کارگردان کارهای طنز شناخته شده ای این نقش به شهرتت لطمه بزند؟ و عطاران گفت:
ـ من قبلاً هم کارهای جدی و غیر طنز داشته ام و تا حدی دلم برای کاراکتر جدی تنگ شده بود و خوشحالم دست به ریسک زدم و در «دهلیز» بازی کردم.
عطاران در مورد رودررویی هایش با هانیه توسلی در فیلم «دهلیز» گفت:
ـ خیلی خوب بود انتخاب بازیگران فیلم به خصوص رضا شیر خانلو، کودکی که نقش پسر مرا بازی کرد خیلی به دلم نشست و بده بستان های خیلی خوبی بین من، هانیه توسلی و رضا شیرخانلو اتفاق افتاد.
یک خاطره نوروزی برایمان بگویید
یکی از خاطرات نوروزی من مربوط می شود به دید و بازدیدهای ایام عید و آمدن عموها و دایی ها به خانه مان و عیدی گرفتن. آن زمان من بیشتر از طرف عموهایم تشویق می شدم. به خاطر دارم در یکی از عیدها عمویم کتابچه ای را که قصه کوتاهی در آن نوشته بودم از من گرفت، خواند و به من گفت دوست داری قصه هایت به چاپ برسد و من گفتم فکر نمی کنم قابل چاپ باشد، اما به لطف عمویم، قصه ام در روزنامه خراسان (چاپ مشهد) به چاپ رسید و وقتی قصه چاپ شده ام را در روزنامه دیدم خیلی روحیه گرفتم و همان تشویق موجب شد که وارد عرصه نویسندگی و بازیگری بشوم.
آخرین عیدی که گرفتی؟
اگر منظور عیدی های دوران کودکی باشد، بر می گردد به سال ها پیش و عیدی که از پدرم گرفتم.
بیشتر دوست داری عیدی بدهی یا عیدی بگیری؟
چون اخلاق انسانی دارم! بیشتر علاقمندم عیدی بگیرم (باخنده)
آخرین بار که از روی آتش چهارشنبه سوری پریدی؟
پارسال بود، خیلی هم خوش گذشت.
در دوره کودکی، به قاشق زنی رفته بودی؟
یادش بخیر
هنگام تحویل سال ۱۳۹۲ چه نیتی برای خانواده ات و مردم خواهی کرد؟
اینکه شرایط زندگی مردم به خصوص شرایط اقتصادی بهتر از سال ۱۳۹۱ باشد.
از بین سنت های نوروزی کدام را بیشتر دوست داری؟
تمام سنت های نوروزی از چهارشنبه سوری، انداختن سفره هفت سین و رفتن به سیزده بدر و… همه را دوست دارم.
سیزده بدرها به طور معمول به کوه و دشت می روم، اما هیچ سالی سبزه گره نزده ام.
فقط سالی یک بار چلو مرغ می خوردیم
رضا ناجی، برنده خرس نقره ای، امسال در جشنواره فیلم فجر با بازی در فیلم سینمایی ترنج به کارگردانی مجتبی راعی حضور داشت. او در ارزیابی فیلم های جشنواره سی و یکم عنوان کرد:
ـ از بین فیلم هایی که دیده ام اغلب شان را نپسندیده ام. اکثر فیلم ها فاقد محتوا و بازی های خوب است. او در مورد فیلم خودش، ترنج که در روز آخر جشنواره به نمایش در آمد، اظهار داشت:
ـ از کاراکتری که در این فیلم بازی کرده ام خیلی راضی هستم. من در این فیلم نقش یک مینیاتوریست تبریزی را دارم که طرح هایش به طور معمول در بافت فرش های نفیس به کار می رود و نوه ای دارد که استعداد نقاشی او خوب است و سعی دارد آموخته هایش را به او انتقال بدهد.
رضا ناجی که در این فیلم با گریم، ریش هایش کاملاً سفید شده، کلاه شاپو و عینک طبی دارد و به لهجه آذری حرف می زند در پاسخ به این پرسش که تا چه حد با نقاشی و مینیاتور آشنایی دارد، توضیح داد:
ـ در گذشته با رنگ و بوم و قلم سروکار داشتم، برای این فیلم هم مدتی نزدیک استاد مینیاتوریست، تا حدودی با الفبای مینیاتور آشنا شدم و در فیلم همه طرح هایی که می کشم، به نمایش در می آید. رضا ناجی توضیح داد که در فیلم ترنج با استاد محمود نظرعلیان، حسین محجوب، محمود پاک نیت بده بستان دارم و نقش مقابلم، هنرمندی تبریزی به نام حمیده مقدس زاده است.
نوروز کودکی های شما با نوروزهای امروز چه تفاوت هایی داشت؟
نوروز کودکی های من خیلی دلنشین تر از نوروزهای الان بود. به خاطر دارم در آن دوران مردم سالی یکی دو بار بیشتر برنج و مرغ نمی خوردند، اما عید که می شد مادرم برنج را با رشته پلویی می پخت که خیلی خوشمزه بود. به این شکل که رشته را سرخ و با برنج مخلوط می کرد، همراه با گوشت ریز ریز شده، که خیلی خوشمزه بود. آن موقع، من عاشق شیرینی های پولکی و تخم مرغ های رنگی بودم. پدرم در خانه فرش می بافت و اقوامی که به منزل ما می آمدند به من تخم مرغ های رنگی عیدی می دادند.
اولین عیدی که در آن دوران گرفتی و الان به خاطر می آوری، چه بود و از چه کسی گرفتی؟
محبت مادر و پدرم، بهترین عیدی همه ساله ام بود به اضافه تخم مرغ های رنگی که از فامیل عیدی می گرفتم و در دوره کودکی من پول به عنوان عیدی نقش مهمی نداشت.
از سنت های قبل از نوروز مثل سمنوپزان، چهارشنبه سوری و قاشق زنی برایمان بگو.
به طور معمول یکی از بزرگان فامیل سمنوی سفره هفت سین تمام اقوام را تامین می کرد و در شب های چهارشنبه سوری با رفتن به بیابان های اطراف بته تهیه می کردیم. من فقط یک بار در هفت سالگی با دوستانم چادر سر کردم و به قاشق زنی رفتم در خانه ای را زدیم، زنی در را باز کرد و با خوشحالی شوهرش را صدا زد که بیا ببین، چند بچه قاشق زن آمده اند، قدری شیرینی و شکلات برایشان بیاور. من و دوستانم کلی ذوق کردیم که بالاخره کمی شکلات در کاسه مان می ریزد، اما شوهر آن زن با یک کاسه آب آمد. آب را بر سرمان ریخت و گفت عافیت باشد! این اولین و آخرین قاشق زنی من در دوره کودکی بود. رضا ناجی گفت که هنگام سال تحویل مقید انداختن سفره هفت سین و بیداری در موقع سال تحویل (در هر ساعت از شبانه روز) است و از دوره کودکی او سنت کهن در خانواده اش اجرا شده و تحت هر شرایطی سال تحویل را در کنار خانواده گذرانده است.
کدام سنت نوروز را بیشتر می پسندی؟
دید و بازدید. زدودن کدورت ها و تبدیل قهرها به آشتی.
بیشتر علاقمندید عیدی بدهید یا عیدی بگیرید؟
عیدی دادن در این ایام را خیلی دوست دارم.
بیشتر چه چیزی عیدی می دهی؟
بیشتر پول و لباس را برای عیدی دادن به اعضای خانواده و دوستانم در نظر می گیرم.
عید امسال کجا هستی؟
در تهران.
سیزده بدر کجا می روی؟
به احتمال قوی، تبریز.
آخرین بار که سبزه گره زدی، کی بود؟
حدود سه سال پیش.
با چه نیتی؟
(با خنده) من دو تا دختر در خانه دارم…
بارها به قاشق زنی رفتم
محمد زرین دست نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت سینمای کشور در جشنواره فجر فیلمی نداشت، اما هر روز با عشق به دیدن فیلم ها همراه با خبرنگاران در سالن سینما رسانه حاضر بود. با او نیز گپ و گفتی داشتیم. او در رابطه با مقایسه امسال با سال های قبل گفت:
ـ در جشنواره فیلم کارتونی را دیدم که معتقدم در مقایسه با کارهای شصت سال پیش والت دیزنی هم کار بسیار ضعیفی بود، اما فیلم «جیب بر خیابان جنوبی» به کارگردانی اسدی را خیلی پسندیدم، به خصوص بازی درخشان نورا هاشمی دختر مهدی هاشمی و گلاب آدینه واقعاً قابل تحسین بود. ضمن اینکه بازی مصطفی زمانی هم در این فیلم فوق العاده بود.
محمد زرین دست، در پاسخ به این پرسش که نوروز امروز و دیروز چه تفاوتی کرده، اظهار داشت:
ـ خیلی تفاوت کرده. من در دوره بچگی تبریز بودم و به خاطر دارم قبل از آغاز سال نو پدرم من و برادرانم را به کفاشی ها و خیاطی های تبریز می برد و هر سال کت شلوار برایمان سفارش می داد چه کیفی داشت پوشیدن لباس و کفش نو. در آن دوران تبادل عکس های بازیگران نامدار بین بچه ها رواج داشت و خیلی هم لذت بخش بود.
با این توضیح معلوم می شود شما در آن سال ها هم افکار سینمایی داشتی؟
بله، من از دوره کودکی ام به سینما انس داشتم.
یک خاطره نوروزی برایمان بگویید
به خاطر دارم همراه پدرم به منزل یکی از اقوام که شیرینی های خامه ای او عجیب جلب نظر می کرد و من و برادرانم همگی خیره شده بودیم به شیرینی ها و اینکه کی و چگونه می توانیم آنها را بخوریم، اما صاحبخانه فقط شیرینی پولکی تعارف می کرد که زنگ در خانه به صدا در آمد و صاحبخانه تا رفت ببیند چه کسی زنگ می زند پدرم با حرکت چشم دستور حمله به نان خامه ای ها را صادر کرد و من و برادرانم حمله کردیم به شیرینی ها و وقتی صاحبخانه به اتاق برگشت خبری از نان خامه ای ها نبود. این اتفاق در سن چهار سالگی من افتاد و هرگز خاطره شیرین آن را فراموش نمی کنم.
کدام سنت نوروزی را بیشتر می پسندی؟
تمام سنت های نوروزی را دوست دارم.
آخرین باری که روز چهارشنبه سوری از روی آتش پریدی کی بود؟
در دوره جوانی ام بود.
شب های چهارشنبه سوری قاشق زنی هم می رفتی؟
بارها چادر سر کردم و به قاشق زنی رفتم.
به طور معمول هنگام سال تحویل مقید هستی که پای سفره هفت سین بنشینی؟
همه لطف سال تحویل، به نشستن کنار سفره هفت سین و بیدار بودن در موقع سال تحویل و نیت هایی است که آدم می کند.
موقع سال تحویل امسال چه نیتی خواهی کرد؟
من با اینکه سال ها مقیم آمریکا بوده ام، عاشق وطنم هستم و تصمیم دارم باقیمانده عمرم را در خاک پدری سپری بکنم. امیدوارم همه غم های مردم به امید و همه نداری هایشان به دارایی تبدیل شود، سال ۹۲ سال صلح، خیر و برکت باشد.
عید امسال کجا هستی؟
به احتمال زیاد در تهران.
و سیزده بدر؟
شاید شمال.
منبع: مجله خانواده