دولت افغانستان برای برخورد با این نوع حملات، نیروهای ویژه ای را در ساختار پلیس این کشور ایجاد کرده است. شمار این نیروها که از آموزش و تجهیزات پیشرفته برخوردارند، به ده هزار نفر میرسد.
آنان علاوه بر پاسخ دهی به حملات گروهی شورشیان، در عملیاتهای ویژه علیه تهدیدهای امنیتی و مبارزه با موادمخدر نیز مشارکت می کنند.
این نیروها هم اکنون در ۱۹ ولایت افغانستان مستقرند و قرار است تا پایان امسال در ۲۵ ولایت افغانستان مستقر شوند. بر اساس اظهارات مقامات افغان، با خروج سربازان خارجی در سال ۲۰۱۴ میلادی، این نیروها قادر خواهند بود خلأ امنیتی را در این کشور پر کنند.
حساسیت و اهمیت فعالیت این کماندوها باعث شده که هویت تمامی شان مخفی بماند. آنان ماسک به صورت و عینکهای سیاه به چشم دارند و به ندرت در رسانهها دیده میشوند. در میان این نیروها، یگان ۳۳۳ (مستقر در ولایت لوگر در جنوب شرق کابل) از شهرت زیادی برخوردار است. کماندوهای این یگان سال گذشته حملات گروهی مهاجمان انتحاری را در چند نقطه شهر کابل دفع کردند.
فرماندهان پلیس، از این نیروها با عنوان “سپاهیان گمنام” یاد میکنند؛ زیرا به باور آن ها، در عملیاتهای کوچک و بزرگ، نقش اصلی را این افراد دارند، اما هویتشان مخفی میماند.
داستان کشتن سه مهاجم انتحاری توسط یکی از این نیروها، در میان سربازان پلیس مشهور است. سال گذشته زمانی که شش مهاجم انتحاری، ساختمان نیمه کارهای را در کابل به منظور حمله به تأسیسات دولتی و غیردولتی اشغال کردند، یکی از این کماندوها (با نام مستعار قدرت) با استفاده از نردبان بالا رفت و سه مهاجم را از پا درآورد.
خود او میگوید: «تقریبا همه ناامید شده بودند. در طبقه هفتم ساختمان، سه مهاجم انتحاری زنده بودند و شش نفر از همکاران ما نیز جراحت داشتند. خون در رگ هایم به جوش آمد واز نردبان بالا رفتم. دیدم یکی از انتحاریها که لباس سفید پوشیده بود، از طبقه هفتم به طرفم شلیک کرد و در حالی که میخندید از پله ها پایین آمد. خشمگین شدم. با خودم گفتم آن ها از پاکستان به وطن و خانه من میآیند و به مردم حمله میکنند، پس سر من هم فدای وطنم. مقابلش ایستادم و به سویش شلیک کردم. دومین مهاجم هم سر رسید. به سینه اش شلیک کردم. از نردبان بالا رفتم که با مهاجم سومی مواجه شدم. به او نیز شلیک کردم و به فرمانده خبر دادم که ساختمان تصفیه شد.»
فرماندهان نیروهای ویژه، از میان افسران و سربازان همین واحدها انتخاب می شوند. آنان همراه با سربازان در عملیاتها شرکت می کنند. “میراحمد عظیمی” فرمانده یگان ۳۳۳، از افسران جوان پلیس است که آموزشهای نظامی را در آکادمی سلطنتی انگلیس فرا گرفته است. او درباره عملیات دشوار این سربازان برای مهار حمله انتحاری کابل میگوید: «وزیر کشور هر لحظه به من زنگ میزد که رئیس جمهور و مردم انتظار دارند در اسرع وقت این حمله مهار شود.»
عظیمی با نشان دادن عکس دو سرباز زخمی این یگان، می افزاید: «شش مهاجم در طبقههای بالایی ساختمان سنگر گرفته بودند. آنان مهمات و موادغذایی کافی داشتند که میتوانستند تا یک ماه بجنگند. از ده شب تا هشت صبح جنگیدم و در پایان، من و دو سرباز دیگر موفق شدیم از ساختمان بالا برویم. من در وسط، یک سرباز در پیش رو و دیگری در عقبم بود. مهاجمان به ما شلیک کردند. هردو سرباز از ناحیه پا به شدت زخمی شدند. یکی شان بعد فلج و دیگری هردو پایش را از دست داد. اما هردو با فریاد از من خواستند که پیش بروم و به فکر آن ها نباشم. آن ها می گفتند بگذار ما بمیریم، اما نگذار مهاجمان زنده بمانند.»
بی بی سی (BBC)