انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ شاید از بسیاری جهات درباره انتخاب رئیس جمهور آینده مهم باشد اما به موازات این اهمیت باید پالایش دقیق استراتژی مولد گفتمان اصولگرایی که همان مانیفست اصولگرایی است نیز مورد توجه قرار گیرد. به بیانی واضح تر انتخابات یازدهم ریاست جمهوری که به عرصه عینی و مشهود چالش نهانی میان اصولگرایان تبدیل شده است ، نقطه عطف وحدت و یا از هم گسیختگی اصولگرایان می باشد.
جبهه متحد اصولگرایی که پس از تجربه تلخ انتخابات پنجم و ششم ریاست جمهوری و به خصوص مجلس ششم ودور اول شوراهای اسلامی شهر و روستا با یک بازنگری شجاعانه در رویکردها و اتخاذ استراتژی مدرن و به کارگیری تاکتیک های موثر مولد شوراهای اسلامی شهر و روستای دوم و سوم و مجالس هفتم و هشتم و نهم و ریاست جمهوری نهم و دهم بود امروزه مبدل به تکه هایی شده اند که بررسی مواضع و دیدگاه های تک تک آنها نشان از دوری آنها از یکدیگر دارد و تنها نقاط کمی برای تلاقی گفتمان اصولگرایی در میان آنها به چشم می خورد.
تعدد و تکثر نامزدهای انتخابی اصولگرا زمینه تحلیل محتوای عملکرد جریان راست یا همان جریان ارزشی و اصولگرا را به طور جدی پیش پا نهاده است چرا که نمی توان از نظر دور داشت تاریخ انقلاب اسلامی و عملکرد آن بدون در نظر داشتن استراتژی و تاکتیک های به کار گرفته از سوی کلیت این جریان در تمامی شئون تصمیم گیری های کلان اعم از اجرا ، تقنین و قضا در تمامی حوزه ها قابل ارزیابی نیست .
جریان اصولگرایی باید این واقعیت را بپذیرد که تنوع و تعدد نامزدهای منتسب به این جریان نشان از دمکراسی و رفتار آزاد منشانه و نهایتا بلوغ در یک جریان سیاسی به شمار نمی رود ، بلکه در ادبیات سیاسی گواهی مشهود بر اختلاف و تفرقه تلقی می شود. زمانی رقابت درون گروهی در یک واحد سیاسی ،سالم و سازنده است که برون داد این رقابت برای انتخاب عموم واحد بوده و تمامی مدعیان بدون بحث و چشم داشتی تمام قد در حمایت و پشتیبانی از گزینه واحد، منسجم و یکپارچه باشند همانند بلوغی که در دهه اول و دوم انقلاب از سوی دو جریان اصلی کشور اتفاق افتاد و منجر به حماسه های تاریخی و افتخار آفرین شد.
بخش قابل توجه و موثر حوادث تلخ پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز ریشه در عدم انسجام جریان اصولگرایی به معنای یک واحد یکپارچه در برابر رقیب داشت به گونه ای که انتقادات و اعتراضات نسبت به عملکرد دولت مستقر و منتسب به اصولگرایی از سوی قاطبه تاثیرگذاران اصولگرا موجب بروز توهماتی برای برخی فعالان سیاسی و اجتماعی رقیب داخل و خارج از کشور شد در حالیکه اگر جریان اصولگرایی بدون تعصب در مصادیق ، پیش از انتخابات گزینه اصلحی را بر می گزیدند و اجماع مصلحانه ای بر روند اصولگرایی داشتند نه تنها شاهد حوادث تلخ پس از انتخابات و هزینه های گزاف آن نبودیم بلکه حتی انتخابات مبارک و روشنگر همراه با تبلیغات سالم در تاریخ انقلاب به جای می ماند.