به گارش قاصد، هدف از نگارش این مطلب نه متهم کردن کسی به دروغگویی یا متهم کردن به عامدانه بودن بیان رویاها و خواب ها یا خواب به مثابه یک دلیل یا مویدی برای اثبات یک گزاره سیاسی یا فکری نیست؛ هرچند پاره ای از افراد بیان خواب را وسیله قدرتمندی به منظور مشروعیت بخشیدن به سیاستها و تصمیم گیریهای سیاسی می دانند.
خوابی که پایان بیانش، با پایان عمر آیه الله توسلی همراه شد
مرحوم آیت اله توسلی دردقایق پایانی عمر خود ، خوابی را به نقل از آقای حاج حسن آقا خمینی به این شرح بیان کردند : « حدود دو ماه پیش ، آقای حاج حسن آقا خمینی گفتند : من خواب دیدم امام به من فرمودند حسن ! من را دارند از خانه بیرون می کنند گفتم آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون می کند ؟ باز خواب دیدم که امام فرمودند من را دارند ازخانه بیرون می کنند ، تا سه مرتبه من این خواب را دیدم »
خوابی که تیتر یک رسانه ها شد
آیت الله هاشمی رفسنجانی درمراسم تجدید بیعت اعضای خبرگان رهبری با امام راحل که حجت الاسلام سید حسن خمینی نیز حضور داشت گفت :
“نمی دانم چگونه شده است که امسال درماه رمضان امام را زیاد خواب می دیدم ؛ البته درطول سال معمولا گاهی خواب ایشان را می بینم ، اما قبلا امام را درحالت حیات می دیدم.
درماه رمضان امسال معمولاً خواب امام را بعد از هنگام سحر ، گاهی درحال سخنرانی ، درس یا مانند وقتی به محضرشان می رسیدم ، مشاهده می کردم و گاهی هم با علم به اینکه ایشان درحیات نیستند خوابشان را می دیدم که این حالت دوم خیلی برایم تازگی دارد و دراین ماه زیاد اتفاق افتاد .
در این خواب ها خیلی مجال صحبت کردن و سوال کردن پیش نمی آمد و اگر هم بود یادم نیست ، زیرا انسان همه خواب ها را به یاد ندارد ، اما در حالت اطلاع از رحلتشان حالشان مساعدتر از حالت طبیعی بود.
در خواب یکبار به امام عرض کردم که ما برعهد خودمان هستیم و با همه توان میراث شما را ادامه می دهیم و در حفاظت از آن تلاش کرده و کوتاهی نمی کنیم که ایشان فرمودند ” من این را می دانم و گاهی نگران و گاهی دیگر خوشحال می شوم ” که نمی دانم این تعبیر چگونه بود .
من هم گفتم شما اکنون حضور ندارید ، اما ما همچنان نیاز به شما داریم و شفاعتمان بکنید . امام هم مجددا گفتند که من بیشتر از دوران حیاتم به شما کمک می کنم و کمک چرا نکنم ؟ ”
هاشمی رفسنجانی ، تازگی داشتن حضور امام درخواب دراین زمان و توجه به این نکته که ایشان اکنون حضور ندارند را نکات اساسی این خواب ها عنوان کرد.
این خواب خبر یک روزنامه آفتاب یزد باروتیتر« روایت رئیس مجلس خبرگان از دیدار با رهبر فقید انقلاب درخواب » و تیتر امام (ره ) به رفسنجانی چه گفت ؟ » و تیتر یک روزنامه شرق با عنوان «هاشمی : امام درخوابم گفت بیش از زمان حیاتم به شما کمک می کنم . » گردید . و درپی آن رسانه های داخلی و خارجی براساس یک خواب دهها تحلیل و مقاله نوشتند .
البته با جستجوی مختصری در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۷ و ۱۳۶۶ آیت الله هاشمی رفسنجانی به چند خواب دیگر ایشان می توانیم دست پیدا کنیم :
دوشنبه ۸ فروردین ۱۳۶۷ ص ۵۷:
عفت از رفسنجان آمده بود یا سرهم از بیمارستان مرخص شده بود . جراحان مصلحت ندیده اند که فعلا ترکش بمب را از پایش درآورند . عفت می گوید به دلش برات شده بود که یاسر مجروح خواهد شد . خود من هم سه هفته قبل خوابی دیده بودم که همان موقع دردفترچه خاطراتم نوشتم و خودم تعبیر به مجروح شدن یا سرکردم و همان موقع صدقه دادم .
درخاطرات روز ۲۹ بهمن ۱۳۶۶ ایشان در ص ۴۷۸ دراینباره آمده است :
” اول طلوع فجر به دنبال رویا یی هول انگیز بیدار شدم . دررویا دیدم که بخشی از بدنم از من جداست و با کاردی با دست راستم ، دست چپم را از نقطه مچ بریدم و جدا کردم و درهمان حال توجه داشتم چون روح ندارم ، درد هم ندارم . گویا آن را برای استفاده تغذیه ، تعبیرهایی به ذهنم رسید . دعا کردم که خداوند به خیر بگرداند . ”
پنج شنبه ۴ فروردین ۱۳۶۷ صفحه ۴۷ :
“دیشب درخواب دچار کابوس شدم ولی کوتاه بود : سنگینی حیوانی را روی بدنم احساس می کردم و نمی توانستم تکان بخورم . با ذکر خدا و استعاذه رفع شد ؛ بی سابقه نیست ، بارها نظیر این حالت برایم پیش آمده است . »
یکشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۶۷ ص ۷۷ :
دیشب ، هم من و هم عفت خوابی دیده ایم که اگر رویای صادق باشد ، حاکی از بروز مشکلاتی درجبهه درآینده است . من خواب دیدم که گرفتاری هایی از سوی ارتش عراق دارم ؛ مثل یک سرباز تحت فشار؛ عفت هم خواب دیده که گرفتاریهایی درارتباط با منافقین دارد . دوسال پیش هم قبل از شروع برنامه به اصطلاح « دفاع متحرک » عراق چنین خوابی دیدم . احتمالاً شاهد تحرک های موثری از سوی دشمن درجبهه باشیم . »
روز‌شمار‌خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی/ ۲۴ دی ۱۳۶۶:
پیش از طلوع فجر، خواب وحشتناکی دیدم. در خواب ناله می کردم. عفت بیدارم کرد. یادم آمد که خواب می‌دیدم در روستای بهرمان، به تنهائی از کوچه کنار باغ مسجد، جایی که در بچگی به ما می‌گفتند جن دارد، عبور می‌کردم. قیافه مهیبی از دور پیدا شد که در عالم خواب تصور داشتم جن است. از کنارم عبور کرد و مقداری دورتر، به سوی من برگشت و من ترسیدم. دیگر خواب نرفتم.
خواب خاتمی و بیان کروبی
محمد کاظم انبارلویی درسرمقاله رسالت به یک خواب دیگر که مبنای تصمیم گیری آقای خاتمی به نقل از مهدی کروبی بود اشاره می کند :
« آقای کروبی درایام انتخابات ریاست جمهوری هفتم درهفتم اردیبهشت ۷۶ به قم سفر کردند و درنشست با مردم و طلاب در مسجد اعظم ضمن سخنرانی به سوالات مردم پاسخ دادند . یکی از سوالاتی که مردم مطرح کرده بودند علت استعفای آقای خاتمی از وزارت ارشاد بود . آقای کروبی درپاسخ گفت : ” آقای خاتمی همان طور که قبلا عرض کردم ، حدود ۱۱ سال وزیر بود . در دوران وزارت هم کارهایی انجام داد که مقبول و محفوظ است . یک سلسله مشکلات و دشواری ها و خستگی هایی داشت که با اصرار استعفا کرد . من درجریان بودم که آقای هاشمی هم نمی پذیرفت .
من چون آن موقع ، خدمتگزار بودم و دربنیاد شهید و مجلس بودم به خوبی مرتبط بودم که ایشان اصرار داشت و آقای هاشمی هم نمی پذیرفت . اما به هرجهت ایشان گفت که من می خواهم مدتی بروم . خوابی هم دیده بود و می گفت که می خواهند دنبال کارهای علمی و حوزوی برود . چه بسا مشکلات دیگری هم داشتند . این طبیعی و معمول است . »
جدیدترین خواب
حجت الاسلام و المسلمین موسوی خوئینی ها درروزهای اخیر درسایت شخصی خود درمطلبی تحت عنوان « صدوقی را از دست دادیم » خوابی را نقل می کند :
« آقای صدوقی گفت : درخواب دیدم درمنزلی هستم و به من گفتند از این راهرو که بروید آقا امیرالمومنین علی علیه السلام را ملاقا ت می کنید ، من هم رفتم و به فضایی شبیه یک هال رسیدم و دیدم دروسط این هال شخصی خوابیده است ، رو انداز را از روی صورتش کنار زدم و دیدم مولا علی ابن ابیطالب ، علیه السلام است ، سلام کردم ، جواب دادند ، پرسیدم آقا من ولایت شما را دارم ؟ فرمودند : « بله » ، شفای یکی ازبستگانم را از آقا درخواست کردم ، با سراشاره کردند نمی شود . »
من از آقای صدوقی درخواست کردم حالا که ولایت شما امضاء و تایید شده است دست مرا هم بگیر ومرا هم فراموش نکن …
خواب ناطق نوری
حجه الاسلام و المسلمین ناطق نوری درگفتگو با برنامه « فوق العاده » شبکه سوم سیما ، خوابی را که در شب دوم خرداد ۱۳۷۶ دیده است بیان می کند :
« آن شب قبل از خواب به خدا گفتم « هرچه صلاح هست انجام بده » و همان موقع به خواب رفتم و حوالی سحر خواب دیدم که دراقیانوسی پر از امواج سهمگین ، درقایقی هستم که کفی ندارد و من درآن قایق دراز کشیدم ، دستم راکه بیرون بردم ، ناگهان به ساحل رسیدم و مادرم را دیدم که گریان است . گفتم حاج آقا ( پدر ) کجاست گفتند دارند نماز می خوانند » از خواب که پریدم برای آقای موعظی خوابم را تعریف کردم و گفتم خیالتان جمع باشد دراین انتخابات پیروز نمی شویم . »
خواب میرزای نائینی
سایت اصلاح طلب تورجان از خواب میرزای نائینی و استناد یک روحانی اصلاح طلب به آن ، اشاره می کند:
« شاید بارزترین نمونه معاصر آن ، میرزای نائینی باشد که درکتاب مشهور « تنبیه الامه و تنزیه المله » با استناد به خوابی که دیده ، مدعی حمایت امام زمان (عج) از نهضت مشروطه شده ( ص ۴۸ ) و حتی گفته که بخش هایی از این کتاب را که دراثبات ولایت فقیه ( به معنی رایج کنونی ) بوده به سفارش امام زمان درآن خواب حذف کرده است . ( ص ۱۳۸ )
طرفه آنکه چند سال پیش نیز یکی از روحانیون نواندیش هنگام رد نظریه ولایت فقیه به همین خواب میرزای نایئنی استناد کرد !
میرزای نائینی درصفحه ۴۸ کتابش گفته بود که خواب یکی از علمای نجف را دیده و او نیز از زبان امام زمان ، به برخی پرسش ها ی میرزا پاسخ داده و از جمله درباره مشروطه به نقل از حضرت ولی عصر ( ع ) گفته که مشروطه اسمش تازه است و مطلب ، قدیمی است و درادامه از قول حضرت ، مشروطه کردن سلطنت را به شستن دستان آلوده کنیز سیاه پوست تشبیه می کند . آنگاه نائینی به ستایش این تشبیه منسوب به امام زمان پرداخته و آن را به معنی نفی اصل سلطنت در اسلام و غصبی بودن جایگاه سلاطین نیز دانسته است . اگرچه نائینی گفته که قرائن قطعیه ای برصادقه بودن این رویا دارد اما استناد او به این خواب مورد مذمت برخی علمای متاخر قرار گفته است . »
