«مرو قدیم» که در سالهای ۲۰۱ تا ۲۰۳ هجری میزبان قدوم پربرکت حضرت رضا(ع) در دوران ولایت عهدی ایشان بود، اکنون با دیوارههایی بجا مانده از آن زمان به محلی برای تجلی ارادت مردم منطقه به خاندان اهل بیت تبدیل شده است.
مجموعه آثار باستانی و تاریخی مرو قدیم در ۲۰ کیلومتری از شهر مرو جدید مرکز استان «ماری» ترکمنستان در حومه شهرک «بیرامعالی» قرار دارد و آثار به دست آمده از کهنترین بخش منطقه مرو قدیم یعنی «مارگوش» بیانگر این مطلب است که سابقه مدنیت و حیات در مرو به زمان پیش از عهد «اسکندر» و هزاره دوم پیش از میلاد باز میگردد.
در همین رابطه خبرگزاری فارس به معرفی آثار و ابنیهای از آن زمان در قالب سلسله گزارش مصور و مکتوب از مرو قدیم پرداخت که حاکی از قدمت بسیار بالای تاریخی این منطقه دارد.
هدف اصلی این مطلب آشنایی کوتاه با شخصیت و نقش ارزشمند خواجه یوسف در جاودان نمودن این مرز و بوم همچون دیگر مفاخر و نقش آنان در پیوند فرهنگی دیگر سرزمینهای اسلامی، ترویج و گسترش آرا و اندیشههای پاک عرفان و تمدن اسلامی و اجتماعی است.
آرامگاه خواجه یوسف همدانی
مزار خواجه یوسف همدانی، دارای ایوانی آجری و بلند است. این ایوان که سبک و سیاق بناهای ایلخانی و تیموری را دارد، احتمالا مصلای مرو بوده و اخیرا آرامگاهی که در جلو آن ساخته شده، آن را از حالت مصلی خارج کرده است.
خواجه یوسف همدانی در سال ۴۴۰ هجری قمری در روستای «بوزنجرد» همدان دیده به جهان گشود و شاگردان زیادی را در مرو در زمینه عرفان تربیت کرد که این شاگردان بعدها در گسترش این رشته در مناطق ترکزبان نقش اساسی ایفا کردند.
خواجه یوسف همدانی در سال ۵۳۵ هجری قمری در مسیر بازگشت از هرات به مرو در منطقه «بادغیس» درگذشت که ابتدا در همان مکان دفن شد و بعدها یکی از شاگردانش پیکر وی را به مرو منتقل کرد و در محل کنونی به خاک سپرد.
خواجه یوسف همدانی که در نزد ترکمنها به «خواجه یوسف بابا» نیز مشهور است مورد احترام ویژه مردم ترکمنستان قرار دارد و آنان هر روز با سفر به این منطقه در مسجد آرامگاه خواجه یوسف به راز و نیاز با خدای خویش میپردازند.
در ضمن، آرامگاه خواجه یوسف همدانی از مجهزترین مراکز تاریخی و فرهنگی مرو قدیم میباشد که در این محل علاوه بر ایجاد منطقه سبز، فعالیتهای عمرانی و رفاهی، ساخت مسجد بزرگ، سالن غذاخوری حدود ۱۰۰۰ نفری، خوابگاه زائران و سایر امکانات از سوی دولت و خیرین فراهم شده است.
آخرین بار به منظور گرامیداشت مقام این دانشمند بلندآوازه و مشهور در مشرق زمین در سال ۱۳۸۱ همایش بینالمللی خواجه یوسف همدانی به همت رایزنی فرهنگی کشورمان در عشقآباد و وزارت فرهنگ ترکمنستان در محل دانشکده نسخ خطی ترکمنستان با حضور مقامات علمی، فرهنگی و تاریخی ایران و ترکمنستان به مدت ۲ روز با قرائت پیام رئیس جمهور ترکمنستان به این همایش، برگزار شد و دهها مقاله علمی و تحقیقاتی توسط محققان و دانشمندان معاصر ایران و ترکمنستان ارائه شد.
کتاب مذکور توسط رایزنی فرهنگی ایران در عشقآباد و با همکاری کنسولگری ایران در مرو چاپ و انتشار یافته است.
مؤلف این کتاب ۵۰ صفحهای، دکتر «غلامحسین غلامحسینزاده»، رایزن فرهنگی سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان است که مطالب مهم در مورد زندگی و خلاقیت آن دانشمند بزرگوار درج شده است.
تاکنون تنها اثر باقیمانده خواجه کتاب «رتبه الحیات» بود، ولی اخیرا بخشی از نسخه خطی کتاب «الکشف عن منازل السائرین الی الله عزوجل» به دست آمده و همچنین رساله خطی «انوار حکمت» که در کتابخانه ملی ایران به نام خواجه ثبت شده است.
از سرآمدان زمان که خواجه یوسف نزد آنان کسب فیض نمود میتوان به «شیخ ابواسحاق شیرازی» از فقهای شافعی مذهب اشاره کرد.
در خراسان و مرو در محضر «ابوعلی فارمدی» درس آموخت و «ابوعلی فارمدی» از پیشگامان تصوف نظری با طریقت مبتنی بر شریعت بود که بعدها خواجه یوسف به پیروی از این اعتقاد پرداخت.
از دیگر اساتید خواجه یوسف، «ابوعبدالله جوینی» و بنابر ذکر برخی از منابع، «شیخ حسن سمنانی» میباشد و حدیث را نزد «قاضی عبدالصمدبنعلی»، «ابوجعفر محمدبنمحمد» و «احمدبنعلیبن ثابت خطیب» آموخت.
یکی از معروفترین شاگردان خواجه، «خواجه عبدالخاق غجدوانی» است و وی در سن ۲۰ سالگی به هنگام اقامت خواجه یوسف در بخارا از او طریقت آموخت و پس از رفتن خواجه به خراسان به ریاضت و مجاهدت نشست.
بنیانگذار سلسله خواجگان، خواجه یوسف همدانی و خواجه عبدالخالق غجدوانی یا خواجه برزگ بودند که سلسله نقشبندیه به عنوان نخستین و مهمترین سلسله صوفیانه در ماوراءالنهر ادامه سلسله خواجگان است. همچنین سلسله یسوی در ماوراءالنهر که بانی آن شیخ احمد یسوی معروف به حضرت ترکستان (متوفی ۵۶۲ هـ ق) بود سومین خلیفه بعد از خواجه یوسف همدانی و از سلسله خواجگان بود از این رو، میان سلسله یسوی و سلسله خواجگاه نزدیکی وجود دارد و این رابطه نزدیکی بین خواجگان و نقشبندیه نیز وجود داشت.
میگویند خلفای خواجه یوسف چهار نفر بودند و «خواجه عبدالله برقی»، «خواجه حسن ازرقی»، خواجه احمد یسوی و خواجه عبدالخالق غجدوانی (درخشان، ۱۳۷) از همعصران خواجه یوسف بوده و میتوان به «ابوالحسن سکاکی»، «شیخ حسن لالا»، «محیالدین عربی»، «ابوحامد محمد غزالی»، «عینالقضات همدانی» و «باباطاهر» اشاره کرد که خواجه با برخی از آنان دوستی، همفکری و مراوده داشت که بزرگانی همچون عطار، جامی، نجمالدین رازی به سخنان خواجه یوسف توجه و عنایت داشتند و کراماتی از او نقل کردهاند.
در باب آثار خواجه یوسف همدانی میگویند شهرت خواجه بیشتر در کثرت تربیت شاگردان و مریدان بوده تا تألیف آثار نوشتاری اما با این حال، آثار و رسالههای چندی از اوست که برخی از آنها به دست ما رسیده است.
معروفترین اثر خواجه یوسف کتاب رتبهالحیات است که دکتر «محمدامین ریاحی» به همراه «رسالهالطیور» نجمالدین رازی این کتاب را در سال ۱۳۶۲ منتشر کرده است.
کتاب رتبهالحیات به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان از خواجه یوسف پدید آمده است. مریدان از وی پرسیدند: زنده کیست و زندگانی چیست؟ و خواجه در پاسخ میگوید: «بدان که زنده به نزد اهل بصایر و یقین آسوده است و زندگانی آسودن است، خلق هفت آسمان و هفت زمین در اصل آسایش و آسودن متفقاند که همه آسودهاند به چیزی و به چیزی آسایند، لیکن آسایشگاه مختلف است و هر کسی درخور و مقام و منزلت خویش آسایشگاهی دارد، به وجود آن چیز بیاساید و بیارآمد و ساکن گردد.»
خواجه یوسف در عقاید و اعتقادات، اهل عدل و برهان بوده، شریعت را در طریقت لازم میشمرده و در مرامش هر ۲ لازم و ملزوم یکدگر به شمار میآمدهاند.
همه این ویژگیهای منحصربهفرد خواجه یوسف که تنها به خلاصه و گوشه کوتاهی از آن در این گزارش اشاره کردیم، باعث شده است که با گذشت بیش از هزار سال همچنان مردم ترکمنستان و زائران خارجی و علاقمندان هر روز از آرامگاه وی دیدار کرده و با ارادت خاصی، منزلت و جایگاه این دانشمند اسلامی را گرامی دارند.