نظام آموزشی ما، با رسمیت دین مبین اسلام در تربیت اسلامی انسان، باید نقش اساسی و برنامهی جامع و دقیقی جهت تربیت کودکان در برنامهی درسی داشته باشد که کودکان مسلمان ایرانی از ایمان و اعتقادات غنی و جامع برخوردار گردند و به دلیل ناآگاهی از اصول صحیح اسلام، در مقابل فرهنگ بیگانه کمبود و نقص احساس ننمایند.
قرآن کریم مهمترین منبع علوم آسمانی است، از آنجا که شناخت کامل همهجانبه، که همهی ابعاد وجودی انسان را مورد توجه قرار دهد، برنامهای الهی دارد، با توجه به سخنان خدای متعال در ارتباط با راهورسم زندگی کامیاب و تعالی روح و معنویت بشر، به آسانی میتوان دریافت که گنجینهای الهی است. توجه و دقت در این سرمایهی بزرگ علم و معرفت انسان را به اوج تکامل در بُعد علمی و عملی میرساند و راز و رمزهای سعادت دنیا و آخرت را میگشاید.
حضرت محمد(صلی الله و علیه و آل) و امامان معصوم نیز با استفاده از آیات و روایات و علم الهی دستورات تعالیم اسلامی را به گونهای برای مسلمانان تبیین کردهاند. این موضوع، با توجه به تمام جنبههای زندگی دنیا و تعالی روح در قرآن کریم، به خوبی بیان شده است و اما علوم دینی اسلامی، که دین رسمی کشور ایران است و دستورات جامع با توجه به شناخت همهجانبهای که از انسان دارد، چه جایگاهی در ساختار آموزشی کشور مسلماننشین ایران دارد. در این مقاله، تلاش ما بر این است که با توجه به دستورات اسلامی بر تربیت کودک، جایگاه تربیت اسلامی را با استفاده از منابع غنی و معتبر اسلامی، قرآن، احادیث و روایات در ساختار آموزشی در دوران ابتدایی کشور ایران اسلامی مورد بررسی قرار میدهیم.
نظامهای تربیتی، با توجه به ملاکها و مقاصد مورد نظرشان، اهداف خاصی را تبیین میکنند و تلاش خود را جهت رسیدن به اهداف تعیینشده معطوف میدارند. در کشورهای اروپایی، نظام آموزشی بر پایهی رویکرد سکولاریسم و غیردینی است، ساختار آموزشی آنها نیز بر مبنای سعادت و خوشبختی زندگی دنیوی طراحی شده است و معنویات و تعالی روح انسان را مغفول دانستهاند و تأکید آنها بر پیشرفت علم و تکنولوژی و امکانات رفاهی است. آن نیز در تربیت اسلامی، هدف اساسی و غایی تربیت، تعالی روح و قرب الهی است که همراه با سعادت زندگی در جهان مادی است. آیات شریفهی مذکور نیز بر این نکته تأکید دارد: «یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم» (سورهی بقره، آیهی ۲۹)، «نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی» (سورهی نحل، آیهی ۸۹) و «ولارطب ولا یابس الا فی کتاب مبین» (سورهی انعام، آیهی ۵۹).
جهت رسیدن به این اهداف، نظام آموزشی اسلامی برنامهای جامع و دقیق طراحی کرده تا ظرفیتهای وجودی و استعدادهای نهفتهی انسان به فعلیت برسد. خداوند متعال خود آفرینندهی انسان است و از همهی ظرفیتهای وجودی و استعدادهای درونی انسان آگاه است، اهمیت ویژهی تربیت اسلامی از آن جهت است که مطابق با فطرت الهی انسان برنامه دارد، علوم اسلامی بهترین منابع تربیتی را در بر دارند. تربیت مقدس است، زیرا که گوهر وجودی انسانیت را شکوفا و انسان را از خودشناسی به خداشناسی میرساند؛ «إنَّ فی خلق السّماوات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار لآیاتٍ لاولی الالباب» (سورهی آل عمران، آیهی ۱۹۰) مسلّماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمدورفت شبوروز، نشانههای روشنی برای خردمندان است.
برنامهای جامع و غنی، با توجه به مراحل رشد و نیازهای آینده، دارد و حتی قبل از ازدواج ملاکهای انتخاب همسر، که فرزندان از والدینی نیکو برخوردار گردند، در اولین روز زندگی سفارش به خواندن دعاهایی میکند؛ محتوای بسیار غنی و شیوا دارد که تکالیف والدین و آیندهی فرزندان را یادآور میشود. برنامهی دوران بارداری را مشخص میکند، از لحظهای که کودک به دنیا میآید وظایف پدر و مادر را مشخص میکند و مرحله به مرحله جهت تربیت و آیندهی کودک برنامه دارد. خداوند متعال در سورهی فرقان یکی از ویژگیهای بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانوادهی خویش میداند تا آنجا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت میکنند. اینچنین اسلام، مسلمانان را راغب میکند تا با شوق و امید به آیندهی نور چشمان خود تلاش کنند و زندگی هدفمند داشته باشند، از الطاف الهی برخوردار گردند، در ضمن رشد معنوی آخرت خود را آباد میگردانند.
مسلمانان تلاش میکنند هر آنچه در توان دارند، در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها با احکام اسلامی و راهورسم زندگی اسلامی؛ از جمله خودشناسی، اخلاص حق و عدالت فروگذار نکنند و در آنجا که از اسباب مادی ناامید میشوند، با خلوص و به امید گشایش امور خنای خویش را میخوانند، حاجات و نیاز خود را میطلبند.
در آیهی شش سورهی التحریم، خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته بر عهدهی مؤمنان دانسته، روی سخن را به همهی مؤمنان کرده است و دستوراتی دربارهی تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها میدهد. نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است. به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینهی زندگی و مسکن و تغذیهی آنها حاصل نمیشود، مهمتر از آن تغذیهی روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
خداوند متعال از لحظهای که کودک به دنیا میآید وظایف پدر و مادر را مشخص میکند و مرحله به مرحله جهت تربیت و آیندهی کودک برنامه دارد. خداوند متعال در سورهی فرقان یکی از ویژگیهای بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانوادهی خویش میداند تا آنجا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت میکنند.
تعلیم و تربیت مربیان بزرگ مسلمان ایرانی از جمله سعدی، غزالی، خواجه نصیر و ابن سینا نیز مبنی بر اصول اسلامی برگرفته از قرآن و سنت است و حیات طیبهی انسان را در دین و دینباوری و علم و معرفت دینی و پروردن دین لحاظ کردهاند. سعدی شاعر بزرگ میگوید: علم از بهر دین پروردن است، نه از بهر دنیا خوردن است (بوستان، باب ۷، ص ۱۵۳).
نظام آموزشی در اسلام نظامی مرحلهای و تدریجی و بر مبنای محبت است. قرآن کریم در آیهی ۵۴ سورهی اعراف این مطلب را ذکر نمود: «ان ربکم الذی خلق السماوات والعرض فی سنه ایام» همانا پروردگار شما الله است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید. این آیه متذکر آن است که انسان مطابق با فطرت خود باید گامبهگام و با درایت و هوشیاری حرکت کند، پیش رود، ژرفاندیش باشد، آهسته و پیوسته حرکت کند تا مرارتهای زندگی او را از پای در نیاورد و ثمرهی کار را بهرهبرداری کند.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در لحظات واپسین مرگ به فرزندشان امام حسن سفارش میکنند: «انهاک عن التسریع بالقول و الفعل»فرزندم تو را از شتابزدگی در حیطهی گفتار و عمل باز میدارم و در روایت دیگری نیز میفرماید:«الظفر بالجزم والجزم باجاله الرای بتحصین الاسرار» پیروزی در گرو جزم و احتیاط است و راز احتیاط به کار انداختن اندیشه و جوهر اندیشهی نگهداری راز است (نهجالبلاغه، قصارالحکم، ص ۴۸) قرآن روش محبت، بخشش، مدارا، ایثار و عطوفت را یادآور میشود و میگوید فضل و رحمت و بردباری اولین مربی انسان، خدای متعال، از انسان دریغ نمیشود و پیامبر اسلام، که به صراحت قرآن «رحمه للعالمین» انسان خطاکار ناآگاه سزاوار عفو و بخشش میداند. آن حضرت میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ» (سورهی آل عمران، آیهی ۱۵۹) به برکت رحمت الهی در برابر آنان (مردم) نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب و به مردم خطاب میکند: «لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ» (سورهی توبه، آیهی ۱۲۸) به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.
با توجه به این آیات روشن، به صراحت میتوان دریافت که محبت بخشش و گذشت مؤثرترین شیوهی تربیتی است که عمیقترین و اساسیترین روش تربیتی محسوب میشود، اسلام این روش را برگزیده است. در مورد فراریان جنگ «احد» که جبهه را رها کردند و گناه بزرگی را مرتکب شدند، خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ عَفَا اللّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ» (سورهی اسرا، آیهی ۹) و خداوند آنها را بخشید، خداوند آمرزنده و بردبار است. میبخشد، به پیامبرش نیز دستور داده است که با دوستان و حتی دشمنان با مهر و محبت و لطف و مدارا برخورد کند. روش تربیتی اسلام مبنی بر محبت است و فرهنگ اسلامی به آن توجه خاصی نموده و دستور داده که پدر و مادر باید بر اساس محبت فرزندان را تربیت کنند. کودک نیازمند محبت والدین است.
کودکی که از این فیض الهی بهرهمند گردد، لبریز از محبت میگردد. طبق ایدهی روانشناسان، کودک باید قبل از سن ۷سالگی لبریز از محبت گردد، این پر شدن روح از محبت و محبت در دوران کودکی در آیندهی کودک تأثیر بسزایی دارد از جمله آرامش درون، عزت نفس، اعتماد به نفس، شخصیت متعادل در مهرورزی به دیگران، پیشگیری از انحرافات و آمادگی جهت زندگی اجتماعی است و اما اگر این نیاز ذاتی کودک برآورد نشود، در مراحل دیگر قابل جبران نیست. اسلام شیوهی محبت را با توجه به نکاتی از جمله افراطوتفریط و چگونگی استفاده از این روش را در مراحل مختلف مد نظر دارد.
خداوند در سورهی «منافقون» مسلمانان را از دلبستگی و وابستگی به فرزندان بر حذر میدارد. یک روش مهرورزی و محبت به کودکان آموزش همراه بازی است؛ در رغبت و بر انگیختن کودک و شادمانی و افزایش سطح هوشیاری و یادگیری تأثیر بسزایی دارد، سبب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در کودکان است. والدین باید بهترین و اولین همبازی کودک باشند و در نظام آموزشی نیز باید به بازی کودکان اهمیت دهند و والدین باید شرایط سالم برای بازی آنها فراهم سازند و خود به عنوان همبازی در آن شرکت داشته باشند. آنان باید کاری کنند که بازی به صورت تجربهای لذتبخش در ذهن کودک باقی بماند؛ زیرا زندگی او در بازی، شکل واقعی به خود میگیرد. در بازی با کودک، والدین نباید خواست و ارادهی خود را به کودک تحمیل کنند. آنان باید همپا و همردیف او قرار بگیرند. در شیوهی تربیت دینی نیز بر این مسئله تأکید فراوان شده است تا جایی که رسول خدا (صلی الله علیه و آل) میفرمایند: «هر کس کودکی پیش اوست، باید برای او کودکی کند.»
محیط مناسب از جهت امکانات رفاهی و امنیت جسمی و روحی کودک ضروری است. والدین، مربیان و اشخاصی که کودک با آنها تعامل دارد باید اشخاص سالم و آموزشدیده باشند و بر روانشناسی اسلامی کودک نیز آگاهی داشته باشند و اسلام از این جهت سفارشاتی برای انتخاب همسر دارد و وظایفی را بر عهدهی والدین قرار داده است. حضرت لقمان در آیات ۱۸ و ۱۹ سورهی لقمان چند نکتهی اخلاقی مهم را به فرزندش سفارش میکند: «با بیاعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر روی زمین راه مرو. در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن.»
والدین نباید خواست و ارادهی خود را به کودک تحمیل کنند. آنان باید همپا و همردیف او قرار بگیرند. در شیوهی تربیت دینی نیز بر این مسئله تأکید فراوان شده است، تا جایی که رسول خدا (صلی الله علیه و آل) میفرمایند: «هرکس کودکی پیش اوست، باید برای او کودکی کند.»
قرآن کریم، در آیهی ۱۱۱ سورهی یونس، ژرفاندیشی را ذکر کرده و صاحبان خرد و عقل و اندیشه را مورد خطاب قرار داده است: «همانا برای صاحبان عقل عبرت کامل خواهد بود. این قرآن نه سخنی است که فراتوان باشد، لیکن کتاب آسمانی پیش از خود را هم تصدیق کرده و هر چیزی را مفصل بیان میکند و برای اهل ایمان هدایت و رحمت خواهد بود. در آیهی مذکور ژرفاندیشی و عبرتآموزی مورد توجه قرار گرفته است. علی (علیه السلام)، در نهجالبلاغه خطبهی ۱۸۵ (ترجمهی دشتی) نیز به تبعیت از قرآن، انسان را به تأمل دربارهی مخلوقات گوناگون دعوت نموده است و از او میخواهد که در این موارد بیندیشد و حقیقت را درک کند: «اُنظُرُوا الی النَّملَهِ فی صِغَرِ جُثَّتِها و لَطافَهِ هَیئَتِها» به مورچه و کوچکی جثهی آن بنگرید که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشهی انسان درک نمیشود. به هر حال، تفکر در مخلوقات و چگونگی زندگی آنها یکی از راههای تقویت فکر و اندیشه و از روشهای مؤثر تربیتی به حساب میآید که در تحول عقیدهی انسان نقش بسزا دارد و پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آل) هم از این شیوه در تعلیم و تربیت مردم استفاده کرده است.
توسل، دعا، توکل، خداجویی و اخلاص و پیراستهسازی نیز از روشهای تربیتی اسلامی است که خودسازی و خودشناسی را به همراه دارد، پیامبر و امامان معصوم مظاهر صفات الهی و متخلق به صفات الهی گردیدهاند، واسطهی فیض گردیدند اسوههای نیکوی اسلامی هستند. خداوند در قرآن کریم میفرماید دعا کنید من دعای شما را به اجابت میرسانم و در باب توکل به خدا، که اعتماد به نفس انسان را به دنبال دارد نیز میفرماید خدا متوکلان را دوست دارد (سورهی آل عمران، آیهی ۱۵۹)؛ کسی که به خدا توکل کند خدا او را بس است (سورهی طلاق، آیهی ۳)؛ خداجویی فطرتی است که انسان از خودشناسی به خداشناسی میرسد. اخلاص آثار تربیتی از جمله عزت نفس و شناخت گوهر وجودی را به دنبال دارد، این آیهی شریفه متذکر این مطلب است «فاعبدو والله مخلصین له الدین» (سورهی بینه، آیهی ۵۰) کودک باید پیشوایان دینی خود را بشناسد با سیرهی نبوی و امامان معصوم (علیه السلام) آشنا شود، هماهنگ با شناخت و درک ایشان و عشق به آن بزرگواران به رشد و کمال انسانی نایل گردد. اخلاص و پیراستهسازی از گناه از هر گونه آلودگی و رها شدن از زنجیرهای تمایلات حیوانی و عزت نفس در آیاتی از قرآن ذکر شده است؛ از جمله «کلا بل ران علی قلوبهم ما کانو یکسبون» (سورهی مطففین، آیهی ۱۴) و آیهی ششم از سورهی شمس: «فلاح و رستگاری انسان در گرو بالندگی و تکمیل نفس و آراسته به زیورهای اخلاقی است و پیامبر اسلام هدف از بعثت خویش را آراسته شدن به ملکات و مکارم اخلاق دانستهاند.»
رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و دانشآموزان در نظام آموزشی باید رعایت گردد، تجربه نشان داده است که عدم رعایت این امر چه عواقب سویی در پیش دارد؛ از جمله حسادت، دشمنی، عدم همکاری و… وظیفهی والدین و اولیای نظام آموزشی اجرای عدالت میان کودکان است. در آموزههای اسلامی بر رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با کودکان تأکید کرده است.
قصهگویی روش آموزشی دیگری است که در قرآن کریم کاربرد داشته، داستان زندگی پیامبران که مایهی عبرتآموزی است؛ به نحوی زیبا و جذاب بیان کرده است که زمینهی تفکر و عبرتآموزی و رشد انسان را به دنبال دارد و به پیامبر خود، که امانتدار اسرار الهی است، دستور میدهد: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (سورهی اعراف، آیهی ۱۷۶) این داستانها را برای آنها بازگو کن، شاید بیندیشند و بیدار شوند.
نتیجه
نظام کشور جمهوری اسلامی با رسمیت دین مبین اسلام و اندیشههای دینی و اعتقادی در تربیت اسلامی انسان باید نقش اساسی و برنامهی جامع و دقیق جهت تربیت کودکان در برنامهی درسی و برنامهی پنهان به نحوی مؤثر داشته باشد که کودکان مسلمان ایرانی از ایمان و اعتقادات غنی و جامع برخوردار گردند؛ به دلیل ناآگاهی از اصول و احکام صحیح اسلام یا برداشت ناصحیح از معارف و احکام اسلام در مقابل فرهنگ بیگانه، کمبود و نقص احساس ننمایند و دچار بیگانگی نشوند. اهمیت ویژهی تربیت اسلامی از آن جهت است که مطابق با فطرت الهی انسان برنامه دارد، علوم اسلامی بهترین منابع تربیتی را در بر دارند، تربیت در قدسی؛ زیرا که گوهر وجودی انسانیت را شکوفا و انسان را از خودشناسی به خداشناسی میرساند. «إنَّ فی خلق السّماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیاتٍ لاولی الالباب» (سورهی آل عمران، آیهی ۱۹۰) مسلّماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمدورفت شبوروز، نشانههای روشنی برای خردمندان است.
اسلام هر مرحله از زندگی را جهت آموزش تدریجی و اصول خاصی؛ از جمله ادب، تکریم کودک، اخلاق، تعامل اجتماعی، فن و…؛ در نظر دارد اما بنای تربیت از کودکی گذاشته میشود. کودک بر مبنای فطرت پاک آفریده شده و آمادهی پذیرش هر گونه تربیت و آموزش است. بنابراین دوران کودکی دورانی بسیار حساس است، فطریات کودک در این دوره بر اساس تربیت و آموزش انجامشده جوانه میزند و در مراحل دیگر شکوفا میشود. آموزشهای ابتدایی دینی نیز باید در این دوران و با دقت بسیار آغاز شود تا کودک به بلوغ فکری برسد، رشد شخصیت داشته باشد و بتواند امور خود را به طور صحیح و بنا بر موازین اسلامی و انسانی کنترل نماید. احترام و تکریم شخصیت انسان یکی از شیوههای تربیتی آیین حیات بخش اسلام است و آموزههای قرآنی بر پایه و اصول احترام به انسان و کرامت انسانی بنا نهاده شده است.
بر طبق موازین یادشده از قرآن کریم، نظام آموزشی کشور اسلامی ما بنا بر تحقیقات و مصاحبات به عمل آمده در برنامهی درسی و پنهان در رابطه با تربیت دینی دچار نواقص و کمبودهایی است. از آنجا که دین رسمی پذیرفتهشده در کشور ایران اسلام است که از منابع غنی و جامع برخوردار است، هر گونه کاهلی و تساهل در امور دینی، عواقب جبرانناپذیری در تربیت و شخصیت کودکان دارد؛ از جمله نظام آموزشی باید بنا بر اصول اسلامی برنامهی آموزشی را تنظیم نماید تا کودکان در آینده دچار سستی در ایمان، اعتقادات و فرهنگ اسلامی نشوند.
۱٫ مدرسه محیطی با تمامی امکانات رفاهی نه فقط برای آموزش علم، بلکه از آن مهمتر جهت رشد و تعالی شخصیت کامل بر مبنای دین اسلام باشد.
۲.برنامهی دروس خستهکننده و کسالتبار نباشد و تنها بر روش سخنرانی انجام نگیرد.
۳٫ رابطهی صمیمانه بین مربی و متربی برقرار باشد و احترام مربی حفظ شود؛ زیرا در ابتدا باید آرامش و آسودگی خاطر کودکان حفظ گردد.
۴٫ تدریس با روش عملی، نمایشنامه، بازی، قصهگویی و تحقیق مناسب با شرایط و امکانات آموزشی انجام گیرد.
۵٫ تداخل امکانپذیر برخی از دروس با دقت و توجه به عدم سردرگمی و گیج شدن دانشآموز؛ مانند تاریخ و جغرافیا توأم و همراه با قصهگویی.
۶٫ برانگیختن رغبت، حس کنجکاوی، شوق و ایجاد سؤال مناسب در ذهن دانشآموز جهت یادگیری و یافتن جواب سؤالات.
۷٫ تعالی و رشد شخصیت دانشآموز و شناخت خود جهت رسیدن به آن درجه از رشد و تکمیل شخصیت انسانی، آنگونه که دانشآموز بتواند در زندگی شخصی و اجتماعی موفق باشد.
۸٫ گزینش مربیان برگزیده و متعالی و دلسوز با مهارت.
۹٫ توجه به شرایط کودک و تفاوتهای فردی.
۱۰٫ کنترل کلاسها و تدریس و مربیان توسط فرد ارشد و متخصص در مدارس.
۱۱٫ استفاده از رسانهها و برنامهی کودک هماهنگ با آموزشوپرورش برای یادگیری کودک.
۱۲٫ شناسایی نخبگان و ارتقا به کلاسهای بالاتر بعد از گذراندن آزمونهای طراحیشدهی مناسب.(*)