بازداشت «آدمخواران» با اعتراف رئیس باند
روزنامه قدس نوشت: رئیس باند «آدمخواران» که از سال ۸۸ تحت تعقیب بود، وقتی بازداشت شد تمام اعضای باند را لو داد.
تیرماه سال ۸۸ یکی از مجرمان سابقهدار اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به نام «حمید» ( ۴۰ ساله ) که به اتهام مشارکت در ارتکاب جرائم خشن و کیفقاپی و همچنین عضویت در گروه دزدان سابقهدار و خشن موسوم به «آدم خواران» که دهها عضو این گروه توسط کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر و به حکم دادگاه محکوم و روانه زندان شده بودند، پس از گذشت مدتی از دوران محکومیت خود با اخذ مرخصی از زندان خارج و از آن زمان متواری میشود.
حمید از مجرمان سابقهداری است که از سال ۷۸ تاکنون بارها به اتهام ارتکاب جرائم مختلف دستگیر شده و حتی در یکی از عملیاتهای کارآگاهان پلیس آگاهی جهت دستگیری وی، در حالیکه قصد فرار از دست کارآگاهان را داشته مورد هدف گلوله قرار گرفته است.
با گذشت مدت کوتاهی از متواری شدن متهم و اعلام این خبر به پلیس آگاهی تهران بزرگ و اداره هجدهم که متهم در این اداره دارای سوابق متعدد سرقتهای کیفقاپی و خفهکنی بود، وقوع یک سلسله سرقتهای مشابه به شیوههای مختلف کیفقاپی، خفهکنی، زورگیری و … به معاونت سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام میشود که با توجه به خشونت بهکار رفته شده در برخی از سرقتها که دزدان با استفاده از چاقو و قمه تعدادی از مالباختگان را نیز مجروح ساخته بودند، موضوع جهت رسیدگی ویژه در دستور کار اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با مراجعه تعدادی از مالباختگان به اداره هجدهم و جمعبندی اطلاعات بهدست آمده، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که در تمامی سرقتها مالباختگان از مراجعهکنندگان به مراکز تجاری از جمله «صرافیها» و «شعبات بانکی» هستند که دزدان با اطمینان از به همراه داشتن مبالغ قابل توجهی وجه نقد توسط این افراد اقدام به شناسایی و سرقت از آنها به شیوههای زورگیری، پنچری خودرو، تخممرغزنی، خفهکنی و … کردهاند.
کارآگاهان اداره هجدهم در ادامه تحقیقات خود با شناسایی شیوه و شگردهای استفاده شده در سرقت اطمینان پیدا کردند که دزدان توسط یک «زاغ زن» اقدام به شناسایی طعمههای خود کردهاند. بلافاصله بررسی دقیق تصاویر دوربینهای مداربسته بانکی و مراکز تجاری و اقتصادی محل مراجعه مالباختگان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و همانگونه که کارآگاهان از حضور یک زاغ زن در این مراکز اطمینان داشتند، زاغ زن گروه توسط آنها مورد شناسایی قرار گرفت و این فرد کسی نبود جز همان متهم تحت تعقیب به نام «حمید» که از زمان متواری شدن خود از زندان، مخفیگاه سابق خود را در منطقه اتابک تغییر داده و هیچگونه رد و نشانی خاصی نیز از خود به جای نگذاشته بود.
با شناسایی متهم و قطعی شدن نقش و مشارکت «حمید» در ارتکاب سرقتها، تصاویر متهم در اختیار کلیه پایگاههای پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت تا دستگیری وی در دستور کار تیمهای مبارزه با کیفقاپی این پایگاهها نیز قرار بگیرد. سرانجام تحقیقات دامنهدار و بررسی سوابق مجرمان به نتیجه نشست و کارآگاهان اداره هجدهم اطلاع پیدا کردند که «حمید» توسط عوامل گشت کلانتری ۱۶۴ ازگل و در حین یک فقره کیفقاپی دستگیر و خود را با نام مجعول «محمد» معرفی کرده که با انتقال وی به پایگاه یکم بلافاصله توسط کارآگاهان مورد شناسایی قرار گرفته و دستگیری متهم به اداره هجدهم اعلام شده است.
با انتقال متهم به اداره هجدهم و آغاز تحقیقات تخصصی، متهم که در برابر اسناد و مدارک ارائه شده از سوی کارآگاهان، به ویژه تصاویر دوربینهای مداربسته بانکی که متهم را در حال شناسایی مالباختگان نشان میداد چارهای جز اعتراف نداشت، لب به اعتراف گشود و نام دیگر اعضای گروه دزدان را به کارآگاهان اداره هجدهم معرفی کرد.
با شناسایی دیگر اعضای گروه به اسامی سعید (۲۱ ساله)، مهدی (۲۰ ساله) و علی (۲۰ ساله) دستگیری متهمان در دستور کار کارآگاهان اداره هجدهم قرار گرفت.
«سعید» یکی از مجرمان سابقهدار پلیس آگاهی است که در آبان ماه سال ۸۹ به اتهام زورگیری دستگیر و روانه زندان شده بود که با دستور مقام قضایی به اداره هجدهم انتقال پیدا کرد. دیگر متهم پرونده به هویت «مهدی» نیز از مجرمان سابقهدار اداره هجدهم بوده که ۲۳ فروردینماه سال جاری به اتهام عضویت در گروه سارقان کیفقاپ و زورگیر توسط کارآگاهان اداره هجدهم دستگیر و روانه زندان شده بود که این متهم نیز با انجام هماهنگیهای لازم به اداره هجدهم منتقل شد.
برابر اعترافات متهم، «مهدی» علاوه بر عضویت در گروه دزدان کیفقاپ و زورگیر، به صورت جداگانه نیز با «حمید» و گروه جدیدی از دزدان همکاری داشته و تا زمان دستگیری در فروردین ماه سال جاری، به صورت همزمان در ۲ گروه از سارقان خشن فعالیت داشته است. آخرین عضو گروه به هویت علی نیز پس از شناسایی مخفیگاهش در خیابان ۱۷ شهریور، ۴ مردادماه توسط کارآگاهان اداره هجدهم پلیس آگاهی دستگیر و به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
با دستگیری تمامی اعضای گروه و آغاز تحقیقات و همچنین دعوت از مالباختگان شناسایی شده و همچنین جمعبندی دیگر اطلاعات بهدست آمده، متهمان که چارهای جز اعتراف نداشتند به دهها فقره کیفقاپی، خفهکنی، زورگیری و …. در نقاط مختلف سطح شهر تهران از جمله رسالت، تهرانپارس، پیروزی، دماوند، شریعتی، ولیعصر، میدان نبوت، سیدخندان، تجریش، شهرکغرب و ….. اعتراف کردند که با شناسایی دهها نفر از مالباختگان و حضور آنها در اداره هجدهم، تاکنون ارزش وجوه نقد سرقت شده توسط متهمان، بیش از یک میلیارد تومان برآورد شده است.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: از کلیه مالباختگان دعوت میشود تا جهت طرح و پیگیری شکایات خود به اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند؛ همچنین از کسانی که از دیگر اقدامات مجرمانه این متهمان اطلاعاتی در اختیار دارند درخواست میشود تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره تلفنهای ۵۱۰۵۵۵۱۸ و ۵۱۰۵۵۶۱۷ در اختیار کارآگاهان اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند».
عملیات خاموش برای بازداشت دزد زن
روزنامه قدس نوشت: دزد زن نمیدانست یک هفته پس از ربودن گردنبند دختربچه، توسط پلیس شکار خواهد شد. پلیس آگاهی تهران عکس این متهم را به تمام مغازهداران نازیآباد داده بود تا او را شناسایی کنند.
زن جوانی ۱۵ تیرماه سال جاری به کلانتری ۱۳۰ نازی آباد مراجعه کرد و در شکایتی گفت: همراه دختربچه ۳ سالهام، وارد فروشگاهی در بازارچه نازیآباد شدم. سرگرم خرید بودم و پس از فاصله زمانی حدود یک دقیقه ـ غفلت از دخترم ـ دخترم با گریه گفت که یک زن شکلات به من داد و بوسم کرد و گردنبندم را باز کرد و سریع از مغازه بیرون رفت.
با تشکیل پرونده مقدماتی در کلانتری و دستور رضوانفر، دایار شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی به کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد. کارآگاهان در تحقیقات مقدماتی از شاکی و محل سرقت، متوجه شدند فروشگاه مجهز به دوربین مداربسته است. لذا با بررسی دوربین، تصاویر لحظات سرقت و چهره زن متهم را پیدا کرده و نسخههایی از این تصاویر را در اختیار برخی از مغازهداران قرار دادند.
یک هفته بعد یکی از کسبه بازارچه نازیآباد در تماسی با کارآگاهان پایگاه هفتم اعلام کرد همان متهم را دیده که در بازارچه پرسه میزند. بلافاصله با اعزام اکیپی از کارآگاهان پایگاه هفتم او را دستگیر کردند و در بازرسی از وسایل همراه متهم یک رشته زنجیر طلای بچهگانه در زمان دستگیری از وی کشف شد.
با انتقال این زن به پایگاه هفتم، وی خود را «زهرا- ۴۵ ساله» معرفی کرد. در مراحل بعدی تحقیقات و انگشتنگاری، معلوم شد وی مشخصات خود را جعلی اعلام کرده و هویت واقعیاش «نسرین» است که دارای سابقه اتهامی و دستگیری در سالهای گذشته است. در بازرسی از خانه این زن، اموالی شامل کیف زنانه، روسری، عینک، دسته چک، کارت خودرو و… کشف شد.
در تحقیقات از این متهم وی اعتراف کرد به استعمال مواد مخدر از نوع کراک اعتیاد دارد و بخشی از این سرقتها را برای تأمین هزینه مواد مخدرش انجام داده است. در ادامه تحقیقات از این متهم و مراجعه به محلهای سرقت، معلوم شد وی در طول روز با مراجعه به بازارچه نازیآباد و سایر مناطق اطراف در محدوده جنوب تهران، پرسه زدن در فروشگاههای شلوغ، از غفلت افراد سوءاستفاده کرده و در زمانی که مردم در حال گفتوگو با دیگر همراهان خود، فروشنده و یا پرو لباس بودند و کیف یا وسایل خود را در گوشهای از فروشگاه رها میکردند؛ حتی ثانیهای غفلت کافی بود تا این وسایل به سرقت برود. تاکنون و با توجه به پروندههای شکایتی و نیز اموالی که از خانه این زن کشف شد، تعداد نزدیک به ۲۰ نفر از مالباختگان شناسایی شدند که با توجه به شرایط موجود در پرونده و احتمال عدم شکایت برخی از مالباختگان و یا شکایت آنان در سایر مراجع قضایی و انتظامی؛ به نظر میرسد تعداد مالباختگان بسیار بیشتر این باشد. در این رابطه یک نفر مالخر طلاجات کودکان نیز در بازار طلای تهران دستگیر شد.
سرهنگ کارآگاه علی غیاثوند، رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: از تمامی مالباختگانی که طلای دختربچه آنها یا کیف آنان در حین خرید از فروشگاهها و یا جیببری در محدوده یادشده به سرقت رفته است دعوت میشود برای پیگیری موضوع به پایگاه هفتم واقع در میدان ارگ یا شعبه چهارم دایاری دادسرای جنایی تهران مراجعه کنند.
دستگیری دختران و پسران هنجارشکن در بوستانهای پایتخت
خبرگزاری مهر نوشت: رئیس پلیس پایتخت از برخورد قاطعانه با دختران و پسران جوانی که با انجام اعمال غیرمتعارف و خلاف شئون اسلامی نظم جامعه را برهم زده بودند خبر داد و گفت: تعدادی از این افراد عصر دیروز دستگیر شدند.
سردار ساجدی نیا اظهار داشت: متاسفانه در ادامه وقایع بوستان آب و آتش دیروز تعدادی از پسران و دختران جوان در یکی از بوستانهای شهر تهران اقدام به انجام خلاف شئون اسلام کردند که ماموران پلیس پایتخت پس از اطلاع از ماجرا بلافاصله در محل حاضر و تمامی این متخلفان و هنجارشکنان را دستگیر و تحویل مراجع قضایی دادند.
وی ادامه داد: پلیس تهران در صورت مشاهده این گونه موارد قاطعانه با برهم زنندگان نظم و امنیت اجتماعی و هنجارشکنان برخورد می کند.
واژگونی اتوبوس در مسیرسرپل ذهاب ۱۶کشته برجای گذاشت
خبرگزاری مهر نوشت: فرماندار شهرستان سرپل ذهاب گفت: بر اثر واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محور کرند غرب به شهرستان سرپل ذهاب که حامل زائران سرپل ذهابی از مشهد مقدس بود ۱۶نفر در دم کشته و ۳۲ نفر به شدت مجروح شدند.
میرزا مراد پیرو با اشاره به این موضوع که سرنشینان این اتوبوس زائران مشهد مقدس بودند که قصد بازگشت به زادگاهشان سرپل ذهاب را داشتند، اظهار داشت: ۴۸ نفر سرنشین این اتوبوس بودند که متاسفانه بر اثر شدت حادثه ۱۶نفر در دم کشته و ۳۲نفر نیز به شدت مجروح شدند.
وی با اشاره به اینکه این حادثه عصر یکشنبه در گردنه پاتاق و در نزدیکی روستای حبیبوند سرپل ذهاب به وقوع پیوسته است، گفت: علت این حادثه هم اکنون توسط کارشناسان راهنمایی و رانندگی و پلیس راه در حال بررسی است اما در تحقیقات اولیه احتمال خواب آلودگی راننده و انحراف به راست بسیار زیاد است.
فرماندار شهرستان سرپل ذهاب در ادامه با اشاره به وضعیت مجروحان حادثه گفت: مجروحان این حادثه در ابتدا به بیمارستان سرپل ذهاب انتقال یافته و بعد از اقدامات اولیه توسط بالگرد و آمبولانس به بیمارستانهای کرمانشاه منتقل شدند.
ازدواج با دختر مدیر کارخانه زندگی مرد جوان را متلاشی کرد
ایسنا نوشت: مردی در دادگاه گفت: فاصله طبقاتی و فرهنگی بین خانواده من و همسرم به قدری بود که بیشتر از یک سال نتوانستیم با یکدیگر به زندگی مشترک ادامه دهیم.
این مرد که به درخواست طلاق همسرش در دادگاه خانواده حضور یافته بود در مقابل قاضی دادگاه اظهار کرد: من قبل از ازدواج کارمندی ساده در کارخانه پدر همسرم بودم و گاهی اوقات به دلیل خوب رانندگی کردن، پدر همسرم را تا منزل و با اتومبیل شخصی خودشان میرساندم و در همین مدت زمان کوتاه همسرم را میدیدم. در مدت زمان کوتاهی به او علاقهمند شدم اما هرگز به خود جرات نمیدادم که علاقهام را بازگو کنم زیرا میدانستم با مخالفت خانوادهها روبرو خواهم شد.
بعد از مدتی متوجه شدم همسرم به عنوان مشاور امور مالی در کارخانه مشغول به کار است که بعدها خودش مدعی شد به خاطر علاقهای که به من داشت به بهانه کار کردن وارد کارخانه شده است و در نهایت با مخالفتهای خانوادهها با یکدیگر ازدواج کردیم و سمت من در کارخانه از یک کارمند ساده به مدیرعامل شرکت ارتقاء یافت. در آن زمان به خیال خودم دنیا به کامم بود چرا که هم از نظر موقعیت شغلی در جایگاه بالایی قرار داشتم و هم با آن کسی که بهش علاقه داشتم ازدواج کردم.
این مرد جوان با ابراز ناراحتی بیان کرد: اما این دوران خوشی مانند مواد خوراکی که دارای تاریخ مصرف است، به زودی تمام شد و زندگی روی دیگرش را به من نشان داد. همسرم بعد از گذشت یک سال خانه را ترک کرد و تنها بهانه او خسته شدن از زندگی کردن با من بود. بارها و بارها به منزل پدرش رفتم تا او را متقاعد کنم که به منزل بازگردد اما او تحت هیچ شرایطی راضی نمیشد.
او میگفت دوست ندارم همسرم برای پدرم کار کند. به او قول دادم به محض پیدا کردن شغلی مناسب از کار کردن در کارخانه پدرش استعفا دهم اما وی باز هم بهانهتراشی کرد تا اینکه پدرش به خواست او مرا از کارخانه بیرون کرد.
این مرد عنوان کرد: من به خاطر همسرم با خانوادهام قطع رابطه کردم اما او به راحتی مرا ترک کرد و اکنون درخواست طلاق داده، من نیز با طلاق موافق هستم زیرا او هرگز با من به زندگی مشترک ادامه نخواهد داد. عمدهترین مشکل ما فاصله طبقاتی است که از ابتدا نسبت به آن بیتوجه بودیم.
قاضی جلسه بعد از شنیدن اظهارات مرد جوان در حضور وکیل همسرش حکم طلاق توافقی را صادر کرد.