3

اینترنت: تغییرات و دگرگونی‌های آن

  • کد خبر : 77953
  • ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۸

فلسفه‌ی رسانه سعی در بررسی مسائل بنیادی‌تری مرتبط با ارتباطات اجتماعی دارد. بر اساس سنت فلسفه‌ی اسلامی، مسئله‌ی هستی و چیستی رسانه‌ها موضوع محوری فلسفه‌ی رسانه‌هاست. حوزه‌های اندیشه و تفکر فلسفی، در چند دهه‌ی گذشته، به سمت پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی رفته و تنها در پی وجودشناسی و مباحث مرتبط با آن نبوده است.

 اینترنت ابررسانه‌ای است که تنها با گذشت چند دهه از پیدایش، تحولات و تغییرات عظیمی از لحاظ تکنولوژیک، کاربری و محتوایی به خود دیده است؛ تحولاتی که در هیچ رسانه‌ی دیگری تا کنون سابقه نداشته است. این ابررسانه بسیاری از خصوصیات انواع گوناگون ارتباطات و رسانه‌ها را بازسازی کرده و ارتقا داده است. این حجم گسترده از تغییرات، سؤالات و گاه نگرانی‌هایی را درباره‌ی موضوعاتی مانند ارتباطات انسانی و آینده‌ی آن، رابطه‌ی اینترنت با هویت، دانش و آگاهی، امنیت و… دامن زده است. حوزه‌ی فلسفه‌ی اینترنت در چند سال گذشته، بخشی از این مسائل را مورد توجه قرار داده است. در مطلب پیش رو، با نگاهی به حوزه‌ی فلسفه‌ی رسانه، تغییرات و تحولات اینترنت را مورد بررسی قرار می‌دهیم.فلسفه‌ی رسانه

فلسفه‌ی رسانه از سطوح رایج شناخت ارتباطات اجتماعی، تأثیرات رسانه، ماهیت و کارکرد آن‌ها و در کل تئوری‌های غالب فراتر می‌رود و به سطوح بنیادی‌تر مرتبط با هستی و چیستی رسانه‌ها توجه دارد؛ زمینه‌هایی که حتی می‌تواند مبنا و تکیه‌گاه بسیاری از نظریه‌های ارتباطات اجتماعی قلمداد شود. هرچند اصطلاحات فلسفه‌ی رسانه یا اینترنت، مقبولیت عام در میان نظریه‌پردازان ارتباطات جمعی ندارد و اصولاً برخی در وجود چنین حوزه‌ای تردید دارند. با این حال، در آثار برخی متفکران، مانند دریفوس، گراهام، کاستلز، چامسکی و پستمن جنبه‌هایی از این نوع گرایش و علاقه به تفکر فلسفی درباره‌ی اینترنت را می‌توان دید. شاید برای این نوع گرایش، اصطلاحاتی مانند ملاحظاتی درباره‌ی تکنولوژی یا رسانه، تأملاتی درباره‌ی رسانه یا اینترنت و از این دست، بیشتر مورد توافق باشد تا اصطلاحات فلسفه‌ی رسانه یا اینترنت.

همان طور که گفته شد، فلسفه‌ی رسانه سعی در بررسی مسائل بنیادی‌تری مرتبط با ارتباطات اجتماعی دارد. بر اساس سنت فلسفه‌ی اسلامی، مسئله‌ی هستی و چیستی رسانه‌ها موضوع محوری فلسفه‌ی رسانه‌هاست. یکی از تقسیم‌بندی‌های رایج در ادبیات فلسفی معاصر ایران، تقسیم فلسفه به فلسفه‌ی مطلق و مضاف است. فلسفه‌ی مطلق را معمولاً به دانش پژوهش عقلانی در احکام کلی و عوارض ذاتی «وجود بماهو وجود» تعریف می‌کنند.

در سنت عقلانی فلسفه‌ی اسلامی، وجودشناسی در صدر مباحث فلسفی دیگر، از جمله معرفت‌شناسی قرار می‌گیرد. اما این موضوع در فلسفه‌ی غرب، صورت دیگری به خود گرفته است. فلسفه‌ی محض در غرب دیگر از سنخ مباحث وجودشناسی نیست و دامنه‌ی گسترده‌ای را در بر گرفته است و از این رو، فلسفه‌ی محض قسیم فلسفه‌ی مضاف نیست و هر گونه تقسیم‌بندی در این زمینه منسوخ است.

فلسفه‌ی مضاف، دانش عقلانی و فراگیر احوال و احکام کلی یک علم یا پدیده است. از این رو، آن را به دو قسم فلسفه‌ی مضاف به علم و فلسفه‌های مضاف به امور تقسیم‌بندی می‌کنند. بر اساس سنت عقلانی فلسفه‌ی اسلامی، فلسفه‌‌ی رسانه بی‌شک از نوع فلسفه‌ی مطلق نیست و لذا از اقسام قسیم آن، یعنی فلسفه‌ی مضاف قرار می‌گیرد که می‌توان آن را هم مضاف به علم و هم مضاف به امور به حساب آورد (حسینی، ۱۳۹۰، ص ۱۲۵).

ظهور فلسفه‌ی تکنولوژی و رسانه، از این منظر قابل فهم است؛ حوزه‌های اندیشه و تفکر فلسفی، در چند دهه‌ی گذشته، به سمت پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی رفته و تنها در پی وجودشناسی و مباحث مرتبط با آن نبوده است.

فلسفه‌ی رسانه‌ها، نگاهی بیرونی به سیر تحول رسانه‌های ارتباط جمعی، نحوه‌ی مفهوم‌سازی، قوانین حاکم بر رسانه‌های ارتباط جمعی، زبان‌شناسی و روش‌شناسی رسانه‌ها دارد و نحوه‌ی شکل‌گیری معنا در رسانه‌های ارتباط جمعی و نظریه‌های متفاوت علمی‌فلسفی رسانه‌ها را در محور بحث‌های خود قرار می‌دهد. فلسفه‌ی رسانه‌ دانشی است که «شناخت و علم رسانه‌ای» را مورد بحث و تحلیل قرار می‌دهد. شناخت علم رسانه‌ای بر اساس مبانی فلسفی، نگاهی مقایسه‌ای به رسانه‌های ارتباط جمعی و روش‌های متمایزکننده‌ی ساخت رسانه‌ای رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات و رسانه‌های نوین در نظام معناسازی و ساخت پیام برای مخاطب از محورهای فلسفه‌ی رسانه هستند. مفهوم فلسفه‌ی رسانه را بیشتر می‌توان در میان فیلسوفان متأخر مانند دریدا، رورتی، گاردنر، هاوارد و پرکینز، فرانک هارتمن و مایک زاندبوته سراغ گرفت. اینان اغلب به موضوعاتی نظیر مفاهیم کلی فلسفه‌ی علم، فلسفه‌ی تکنولوژی، معناشناسی، نشانه‌شناسی، زیبایی‌شناسی دیدگاه نظریه‌گراها و عمل‌گراها، معرفت‌شناسی، فلسفه‌ی زبان، فلسفه‌ی ذهن و فلسفه‌ی تحلیلی می‌پردازند (دین‌پرست، ص ۱۳۹۱)

حوزه‌های مورد علاقه‌ی فلسفه‌ی رسانه متنوع و گسترده است و طیف وسیعی از موضوعات مانند معنا و ساخت انتقال آن در رسانه‌ها، هویت مجازی و رابطه‌ی آن با تکنولوژی‌های جدید، اصل جبرگرایی تکنولوژیکی، ماهیت تکنولوژی‌های جدید، مبانی معرفت‌شناختی رسانه‌های مدرن در تکوین و تولید ادراکات انسانی جدید و اخلاق رسانه‌ای را در بر می‌گیرد.

مسائل گوناگون فلسفه‌ی رسانه عمدتاً در چهار حوزه‌ی زیر قرار می‌گیرند:

۱٫ مباحث هستی‌شناختی رسانه‌ای

۲٫ مباحث معرفت‌شناختی رسانه‌ای

۳٫ مباحث زیبایی‌شناختی رسانه‌ای

۴٫ مباحث اخلاقی رسانه‌ای

همچنین بخش زیادی از تئوری‌های رایج در ارتباطات اجتماعی زمینه‌ها و بسترهای فلسفی دارند و اصول و قواعد اندیشه‌ی مکاتب فلسفی را مبنا و پایه‌ی نظریه‌پردازی در باب جنبه‌های گوناگون ارتباطات اجتماعی قرار داده‌اند. با تکیه بر این اصول، نظریه‌پردازان به بسط و تشریح ایده‌های خود در خصوص ارتباطات پرداخته‌اند.

بسیاری از مسائل مطرح‌شده در اواخر قرن بیستم در حوزه‌ی مطالعات نظری رسانه‌ها، کاملاً متأثر از حوزه‌ی تفکرات فلسفه‌ی اروپایی است. برای مثال، آنچه تحت عنوان اصل جبر تکنولوژیکی و رسانه‌ها گفته می‌شود، تحت تأثیر اگزیستانسیالیسم، وحدت یا کثرت معنا و انتقال آن تحت تأثیر هرمنوتیک فلسفی و نظریات انتقادی رسانه‌ای تحت تأثیر پساساختارگرایی بوده است. مباحث مهمی که درباره‌ی هویت رسانه‌ای گفته می‌شود به نحو روشنی متأثر از اگزیستانسیالیسم هایدگری است یا نظریه‌ی هرمنوتیک ارتباطات که به هرمنوتیک فلسفی گادامر باز می‌گردد. همچنین، دیدگاه‌های جدید تعامل میان فرهنگ و رسانه از اصحاب مکتب فرانکفورت و جنبش ضدساختارگرایان نشئت گرفته است. از سوی دیگر، چرخش زبانی قرن بیستم در فلسفه‌ی تحلیلی، جهت کلی نظریه‌های ارتباطی را در خصوص انتقال معنا تغییر داده است؛ به نحوی که حتی شاید بتوان ادعا کرد که چرخش زبانی و به دنبال آن چرخش تصویری، از ریشه‌های اصلی پیدایش و رشد دانش جدید فلسفه‌ی رسانه است. فلسفه‌ی رسانه هم از نوع فلسفه‌ی قاره‌ای است و هم فلسفه‌ی تحلیلی، نه ماهیتاً فلسفه‌ی قاره‌ای است و نه فلسفه‌ی تحلیلی (حسینی، ۱۳۹۰، ۱۲۸ تا ۱۳۳).

پرسش از تکنولوژی یا رسانه یا نقد آن خط اصلی برخی از مهم‌ترین آرا و اندیشه‌های متفکران فلسفه‌ی رسانه است که به شکل مشخصی تحت تأثیر آرای مارتین هایدگر است. او یکی از اولین فیلسوفانی است که به مسئله‌ی تکنولوژی به عنوان یک مسئله‌ی فلسفی نگریسته و نگاهی عمیقاً فیلسوفانه به موضوعی به ظاهر غیرفلسفی افکنده و آن را موضوع تفکر عمیق فلسفی (وجودی) قرار داده است. هایدگر یکی از نخستین متفکرانی است که در تکنولوژی (و روح حاکم بر آن) مسئله‏ای وجودی یافت و به بررسی شأن وجودی تکنولوژی، روح حاکم بر آن، ارتباط آن با حقیقت، ربط و نسبت آن با علم جدید و ماهیت و ذاتیات آن… همت گماشت (مجرد، ۱۳۹۱).

دیدگاه‌های جدید تعامل میان فرهنگ و رسانه از اصحاب مکتب فرانکفورت و جنبش ضدساختارگرایان نشئت گرفته است. از سوی دیگر، چرخش زبانی قرن بیستم در فلسفه‌ی تحلیلی، جهت کلی نظریه‌های ارتباطی را در خصوص انتقال معنا تغییر داده است؛ به نحوی که حتی شاید بتوان ادعا کرد که چرخش زبانی و به دنبال آن چرخش تصویری، از ریشه‌های اصلی پیدایش و رشد دانش جدید فلسفه‌ی رسانه است.

عمده‌ترین مسائل مورد توجه هایدگر خنثی نبودن تکنولوژی و سؤال از تکنولوژی و عدم انحصار کشف هستی توسط تکنولوژی است. این خطوط اصلی بعدها در آثار فلسفه‌ی رسانه بارها به اشکال گوناگون مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.

یکی از جنبه‌های مهم تفکر فلسفی درباره‌ی رسانه‌ها ظهور و توسعه آن پس از تولد تکنولوژی‌ها و رسانه‌های جدید است؛ به این معنا که پس از رواج یک رسانه‌ی جدید آثار فلسفی که منعکس‌کننده‌ی نگرانی یا خوش‌بینی‌ها پیرامون آن است بیشتر می‌شود.

برخی این عقیده را مطرح کرده‌اند که رسانه‌های جدید به اختلاف در قدرت دامن خواهند زد؛ زیرا قدرت به میزان دانش و دسترسی به پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی بستگی خواهد داشت. پیش‌بینی می‌شود کیفیت فرهنگی زندگی پایین‌تر بیاید، چون استثمار تجاری رسانه‌های جدید قابل کنترل نخواهد بود.

اصولاً در برابر پیشرفت ارتباطات و ظهور رسانه‌های جدید، دو خط اصلی تفکر در حوزه‌ی موسوم به فلسفه‌ی رسانه وجود دارد که می‌توان آن‌ها را نظریه‌های بدبینانه همراه با هراس از رسانه و نظریه‌های خوش‌بینانه به آینده‌ی ارتباطات نامید. نظریه‌های اجتماعی قدیمی، که دل‌نگران مشکلات ناشی از دخل و تصرف در اذهان توده‌ها و انحصار سیاسی یا تجاری هستند، ممکن است به پایان دوران اقبال خویش رسیده باشند و همان‌طور که در مورد تحولات قبلی رسانه‌ها اتفاق افتاده است، نظریه‌ی اجتماعی مجبور به انتخاب یکی از دو نگرش خوش‌بینانه یا بدبینانه نسبت به تحولات پیش رو خواهد شد. این انتخاب بیش از آنکه به شواهد مربوط باشد، از باورها و ارزش‌ها برخواهد خواست.

در مورد اینترنت نیز پیشرفت سریع تکنولوژی‌های ارتباطی و رسانه‌های نوین نگرانی‌هایی را پیشاپیش در میان متفکران حوزه‌ی فلسفه‌ی رسانه به وجود آورده است. در واقع، از هم‌اکنون نظریه‌پردازان بدبین شروع به ارائه‌ی پیش‌بینی‌های خود کرده‌اند. برخی این عقیده را مطرح کرده‌اند که رسانه‌های جدید به اختلاف در قدرت دامن خواهند زد؛ زیرا قدرت به میزان دانش و دسترسی به پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی بستگی خواهد داشت. پیش‌بینی می‌شود کیفیت فرهنگی زندگی پایین‌تر بیاید چون استثمار تجاری رسانه‌های جدید قابل کنترل نخواهد بود و بالاخره مدعی می‌شوند که از وحدت اجتماعی و حوزه‌ی عمومی زندگی کاسته خواهد شد. به این دلیل که مخاطبان بر اساس سلیقه، محل و شیوه‌ی زندگی بیشتر تجزیه خواهند شد.

در دنیای الکترونیک حوادث، اشیا و موجودات در یکدیگر فرو می‌روند، با یکدیگر رابطه پیدا می‌کنند، جدایی‌ها از بین می‌رود،‌ تمایزات فراموش می‌گردد، شباهت‌ها خودنمایی می‌کند و بدین ترتیب محیط جدید به ‌وجود می‌آید؛ محیطی که می‌توان آن‌ را یک دهکده‌ی‌ جهانی نام‌گذاری کرد.

برخی نگرانی‌ها درباره‌ی رسانه‌های جدید، خصوصاً اینترنت، آن است که ساکنان آن در انبوهی از اطلاعات غرق می‌شوند و در چنین شرایطی است که مفاهیمی همچون انباشتگی اطلاعاتی، بی‌معنایی اطلاعاتی، گسیختگی اطلاعاتی و… نمود می‌یابد؛ اما در گونه‌ی دوم، نظریه‌پردازان خوش‌بین بر فایده‌ی حق انتخاب دریافت‌کننده به عنوان خنثی‌کننده‌ی قدرت متمرکز و نتایج مثبتی که قابلیت تعاملی موجود در رسانه‌های نوین برای وحدت و مشارکت در بر دارد انگشت می‌گذارند. به نظر آن‌ها، جهان می‌تواند کوچک‌تر و به هم پیوسته‌تر جلوه کند.
دهکده‌ی جهانی Global Village‏، اصطلاحی که مارشال مک‌لوهان در توصیف آینده‌ی جهان تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی به کار برد، یکی از معروف‌ترین مثال‌های این نوع نگاه است. او معتقد است که «جوامع» بیشتر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفته‌اند، تا در نتیجه‌ی‌ محتوای آن.

مک‌لوهان دنیای امروز را دنیای الکترونیک می‌داند و معتقد است:‌ محیط الکترونیکی عصر حاضر فضای قدیمی تصویری را که سال‌هاست به آن خو گرفته‌ایم، نامطبوع و بدون ارزش خواهد ساخت. در دنیای الکترونیک حوادث، اشیا و موجودات در یکدیگر فرو می‌روند، با یکدیگر رابطه پیدا می‌کنند، جدایی‌ها از بین می‌رود،‌ تمایزات فراموش می‌گردد، شباهت‌ها خودنمایی می‌کند و بدین ترتیب محیط جدید به ‌وجود می‌آید؛ محیطی که می‌توان آن‌ را یک دهکده‌ی‌ جهانی نام‌گذاری کرد؛ یک دهکده‌ی بزرگ جهانی که خصوصیات قبیله‌ای را در مقیاس وسیع‌تر محفوظ می‌دارد. رسانه‌های جدید باعث به ‌وجود آمدن پدیده‌ی‌ جهش اطلاعات خواهند شد. اطلاعاتی که انسان‌ها نیاز خواهند داشت، از چهار گوشه‌ی‌ جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت؛ به این ترتیب جهان بزرگ،‌ روزبه‌‌روز، کوچک‌تر می‌شود و انسان‌ها چه بخواهند و چه نخواهند،‌ گویی در یک قبیله‌‌ی جهانی یا یک دهکده‌‌ی جهانی زندگی می‌کنند. چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهند کرد. با این حال، پیش از آنکه واقعیت ارتباطات نوین شکل روشن‌تر به خود بگیرد، هیچ کدام از دو دیدگاه را نمی‌توان آزمود (مک کوایل، ۱۳۸۵، ص ۱۵۶).

اینترنت: تغییرات و دگرگونی‌های آن

اینترنت وسیع‌ترین و بزرگ‌ترین شبکه‌ای است که تا کنون توسط انسان طراحی شده است، اصولاً اولین جرقه‌های پیدایش اینترنت با نگرانی‌های ناشی از جنگ سرد و شبکه کردن پایگاه‌های نظامی برای مقابله با تهدیدات اتمی شکل گرفت. بعدها این ایده با کاربرد در مراکز دانشگاهی به تدریج گسترش و عمومیت یافت و به تدریج وارد خانه‌های مردم شد، آنچه امروز به عنوان اینترنت شناخته می‌شود، محدود به کاربردهای اولیه‌ی آن نبوده و در مسیرها و جهت‌های متعددی در حال رشد و توسعه است.

در جدول زیر تنها بخشی از تحولات تکنولوژیکی اینترنت آمده است، مسئله‌ای که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تفاوت‌های اساسی اینترنت با سایر رسانه‌ها مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون باشد؛ سرعت رشد و تغییر و تحولات این رسانه‌ها قابل مقایسه با اینترنت نیست.

نگاهی به برخی از تحولات اینترنت[۱]
 
تحولات مرتبط با اینترنت
سال
پروژه‌ی آرپا نت در آمریکا (شبکه کردن چند سایت نظامی و دولتی برای مقابله با تهدیدات جنگ سرد).
۱۹۶۸
کاربرد اصطلاح اینترنت توسط وینت کرت و باب کان در یک مقاله‌ی علمی.
۱۹۷۴
اختراع کابل‌های کات فایو وکواکسیال (کابل شبکه): این کابل‌ها تسهیل‌کننده‌ی ارتباط بین کامپیوترهای شبکه بودند و تا به امروز هم استفاده می‌شوند.
۱۹۷۶
ارسال نخستین اسپم (هرزنامه) توسط گری تورک به چهارصد کاربر در آرپا نت: اولین نشانه‌های استفاده‌ی نامطلوب از قابلیت‌های شبکه.
۱۹۷۸
استفاده ازTCP/IP درآرپانت: این پروتکل به زبان مشترک و استاندارد تبادل اطلاعات در شبکه تبدیل شد.
۱۹۸۳
پیشنهاد استفاده از دامنه‌های کام، نت و اورگ توسط جان پوستل: اینترنت نشانه‌ها، زبان و آدرس‌های مختص به خود را پایه‌گذاری کرد.
۱۹۸۴
استفاده‌ی کامپوسرو از عکس جی‌ای‌اف در اینترنت: تا این مرحله عنصر اصلی وب تنها متن بود.
۱۹۸۷
عرضه‌ی اولین مودم خانگی به بازار: اینترنت تنها کاربردهای نظامی و دانشگاهی داشت و در این مرحله وارد خانه‌های مردم شد.
۱۹۸۹
عرضه‌ی .www
۱۹۹۲
عرضه‌ی اولین نمونه‌های استفاده از عناصر گرافیکی در اینترنت توسط سایت موزایک: صفحات از محیط‌های خسته‌کننده، که مبتنی بر متن است، به محیط‌های سرزنده و جذاب‌تری تبدیل می‌شوند.
۱۹۹۳
گشایش سایت خرید آنلاین (ای‌بی): کاربران اینترنت می‌توانند کالاها و خدمات را از طریق وب سفارش دهند.
۱۹۹۵
تولد اینترنت ۲٫
۱۹۹۶
تولد موتور جست‌وجوی گوگل: موتور جست‌وجو به کاربران اجازه می‌دهد از غرق شدن در دنیایی از اطلاعات نامطلوب رهایی یابند و سریع‌تر به اطلاعات مورد نظر برسند.
۱۹۹۸
تولد دایره‌المعارف ویکی‌پدیا: دایره‌المعارفی آنلاین با تکیه بر نوشته‌های کاربران مختلف، که الزاماً متخصص در آن حوزه نیستند، شکل گرفته که هر روز در حال گسترش محتوا و موضوعات است.
۲۰۰۱
تولد جی‌میل: سرویس‌های دیگر پست الکترونیکی نیز پیش از جی‌میل وجود داشته‌اند، با این حال، تولد جی‌میل رقابت را در میان ارائه‌دهندگان سرویس‌ها شدیدتر کرد و کاربران در اولین گام حجم بیشتری برای صندوق‌های پستی خود دریافت کردند.
۲۰۰۴
تولد یوتیوب: فایل‌های کوچک ویدئویی از سراسر جهان به اشتراک گذاشته شد.
۲۰۰۵
راه‌اندازی فیس‌بوک و توییتر.
۲۰۰۶
رشد قابلیت‌های مرتبط با اینترنت در گوشی‌های همراه و تبلت.
۲۰۰۹
خرید اسکایپ محبوب‌ترین شبکه‌ی ارتباط تصویری بر پهنای اینترنت توسط مایکروسافت.
۲۰۱۱

 

تحولات مذکور تنها بخشی از تحولات تکنولوژیکی مرتبط با اینترنت است که با مجموعه‌ای از مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همراه شده است. برای مثال، راه‌اندازی دایره‌المعارف ویکی‌پدیا مجموعه‌ای از متون متنوع را با استفاده از اکثر زبان‌های رایج دنیا ایجاد کرد، دایره‌المعارفی که کاربران در خلق آن سهیم هستند و هر روز امکان توسعه و گسترش آن بیشتر می‌شود، خرید اینترنتی موجبات بازنگری در الگوها و نظریه‌های رایج درباره‌ی بازاریابی، سلیقه‌ی مشتریان و مصرف را فراهم کرد یا پست الکترونیکی شیوه‌های رایج نامه‌نگاری و انتقال اطلاعات را متحول کرد.
به طور کلی، مهم‌ترین محرک‌های تفکر فلسفی درباره‌ی اینترنت عبارت‌اند از:
– ابعاد و خصوصیات منحصر به فرد اینترنت، چیزی که استفاده از مفهوم رسانه را برای اینترنت دشوار می‌کند.
– زایش و پویش محتوایی و تکنولوژیکی وسیع و گسترده‌ی اینترنت نسبت به رسانه‌های پیشین.
– ابعاد تأثیرات احتمالی اینترنت بر متغیرهای کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.
– تأثیر اینترنت بر شناخت و درک انسان و نگرانی از مسائلی مانند تأخیر معنایی و سرگشتگی معنایی.
– تمایل و گرایش به بازنگری درباره‌ی جنبه‌های تکنولوژیکی و محتوایی اینترنت.

پی‌نوشت‌:
۱ /به نقل از سایت WWW.ONLINESCHOOLS.OR

 

*سید یاسین ابراهیمی؛ کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=77953

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]