بروز پدیده تلخ طلاق و جدایی به خصوص در سنین جوانی و سال‌های اول زندگی مشترک تأثیرات نامطلوبی بر زوجین می گذارد. از سوی دیگر با توجه به رسالت هر کدام از ما در زندگی و لزوم تلاش و کوشش برای دستیابی به مهارت های بهتر و متعالی تر زیستن، نباید به دلیل تجربه شکست و ناکامی در ازدواج اول از ادامه مسیر زندگی در سایه ازدواج مجدد چشم پوشید.
در این گزارش که حاصل گفت و گوی روزنامه خراسان با یکی از مشاوران مجرب خانواده حمید اصغری پور، مشاور و مدرس دانشگاه است، روی سخن با کسانی است که طلاق را تجربه کرده اند و اینک در مسیر تداوم زندگی به آگاهی هاو اطلاعاتی برای آغاز زندگی مشترکی سالم و تعالی بخش نیاز دارند.
به طور کلی روانشناسان و مشاوران خانواده به افرادی که در ازدواج اول با شکست مواجه شده اند، تأکید می کنند که باز هم فرصت ازدواج مجدد و زندگی خوب و مثبتی را دارند.
معمولا کسانی که تجربه طلاق دارند به نوعی ترس و نگرانی دچار می شوند و با این تفکر که به دلیل شکست و ناکامی در ازدواج اول دیگر هرگز ازدواج نمی کنیم، از ازدواج مجدد فرار می کنند.
دور این فکر باطل خط بکشید
یکی از نگرانی ها و تفکرات منفی که بر ذهن این افراد حاکم است، همین موضوع است یعنی تفکر منفی”ما هرگز ازدواج نمی‌کنیم، زیرا ازدواج، پدیده ای است که در آن مشکل و ناکامی وجود دارد”. بنابراین افراد ابتدا باید این تفکر منفی را از ذهن دور و باور کنند این گونه نیست که چون یک بار شکست خورده اند، باز هم شکست خواهند خورد.
این تحلیل را جدی بگیرید
آن چه برای رویارویی افراد با ازدواج مجدد ضروری است این است که تحلیلی منطقی، دقیق و روشن از ازدواج نخست و مسائل زندگی اول خود به دست آورند.
این تحلیل که نقشی تعیین کننده در انتخاب درست بعدی دارد یا توسط خود فرد با نگاهی موشکافانه و دقیق به مسائل ازدواج اول صورت می گیرد و یا با کمک گرفتن از مشاوران متعهد و متخصص تا او را در یافتن دلایل ناکامی و عوامل تأثیرگذار بر شکستش کمک کنند.
همچنین والدین و بستگان توانمند که افرادی با پختگی فکری مناسب و تجربه کافی هستند می توانند به تحلیل قضایا بپردازند و نیز دوستانی مورد اعتماد که توانایی انجام این کار را با خوش فکری و دلسوزی و تعهد لازم دارند، می توانند طرف مشورت فرد قرار بگیرند.
سؤالات جدی، مهم و تعیین کننده
افراد باید بتوانند علل شکست وطلاق زندگی قبلی را پیدا کنند وبه این سؤالات پاسخ دهند. آیا او ملاک ها و معیارهای ازدواج را نمی شناخته است؟ آیا فکر می کند در شکل گرفتن طلاق همسرش مقصر است و یا گمان می کند خودش هم مقصر بوده است؟ آیا مهارت های لازم را برای زندگی مشترک نداشته و این بی مهارتی به بروز آسیب ها و مشکلاتی منجر شده است؟ آیا وجود مشکلاتی مثل اعتیاد، بی وفایی یا …. عامل این مسئله شده است؟
بدون طرح، هرگز
پس از انجام این تحلیل باید طرحی برای ازدواج مجدد تهیه کرد. طرحی که از شکست وناکامی دوباره پیش گیری کند. به این ترتیب فرد باید زمانی برای ازدواج دوباره اقدام کند که به طرحی معین و مشخص برای ادامه زندگی رسیده باشد و پیش از آن به ازدواج اقدام نکند.
گذر از این گردنه واجب است!
باید توجه کرد که معمولا جدایی آثار و آسیب های عاطفی در پی دارد و زمینه های بروز آسیب‌هایی مثل افسردگی، اضطراب و فرسودگی های روحی و یا مسائل مشابه ایجاد می کند؛ در چنین شرایطی فرد نباید برای رهایی از این مشکلات ازدواج کند؛ بلکه پس از پشت سر گذاشتن این دوره ها و بازیابی دوباره روانی و عاطفی و پس از رسیدن به نشاط و با طرز فکری منطقی که لازمه انتخاب صحیح و زندگی درست است، برای انتخاب همسر اقدام کند.
پشت سر گذاشتن کامل دوره های افسردگی و اضطراب را که ممکن است گریبان گیر فرد شود بسیار مهم است. فراموش نکنیم انتخاب درست برای به کار بستن مدیریتی صحیح در زندگی نقش انکارناپذیری دارد و تا فرد با نشاط و تفکر منطقی از این بحران عاطفی عبور نکند، نمی تواند انتخاب معقول و درستی انجام دهد.
ما نمی توانیم زمان دقیق و معینی را اعلام کنیم و بگوییم با گذشت این زمان از جدایی می توان به ازدواج بعدی فکر کرد. این امر به میزان توانایی فرد بستگی دارد که چقدر توانسته است روی شخصیت، عواطف و بازیابی خودش کار کند.
خط کش معیارهای تان را کجا گذاشته اید؟
بعضی افراد در ازدواج اول به دلیل نداشتن تجربه کافی، مشورت نکردن و یا مشورت با افرادی که کفایت لازم را ندارند و یا به دلیل نداشتن یک برنامه مشخص و طرح روشن به انتخاب همسر اقدام می کنند.
آن ها ممکن است بدون شناخت معیارهای لازم ازدواج و تنها بر اساس احساسات و علاقه مندی به فردی که او را در محیطی مانند دانشگاه یا محیط کار دیده اند و یا حتی در مراسم خواستگاری با یک نگاه پسندیده و دل بسته اند، ازدواج کنند. گاهی نیز فرد، معیارهایی را مدنظر دارد ولی ملاک ها و معیارهای او درست نیست و این باعث می شود پس از آغاز زندگی از انتخاب خود راضی نباشد.
معیارهای فرد درباره انتخاب همسر باید دقیق و مشخص باشد و با توجه به ویژگی های شخصیتی، خواسته های درونی، مدل فرهنگی وسطح اجتماعی اش آن ها را پیدا و تعیین کند و بعد این ملاک ها را در فردی جست و جو کند که می خواهد با او ازدواج کند.
ازدواج با معیار دیگران
گاهی افراد ملاک هایی دارند ولی دقیق نیست و مثلا آن ها را برای اطرافیان خود بیان کرده اند و دیگران بر اساس دریافت خود از این معیارها برای این فرد، همسری انتخاب کرده اند، در این صورت فرد با معیارهای دیگران ازدواج می کند، یا با انتخاب دیگران ازدواج کرده است و یا به صورت هیجانی این کار را انجام داده است. بر این اساس مطمئنا فرد باید نگاهی دوباره به ملاک هایش داشته باشد.
ردپای اشتباه در ادامه زندگی
یکی از آسیب هایی که افراد پس از جدایی با آن رو به رو می شوند این است که گاهی ازدواج‌هایی مکرر انجام می دهند و همان اشتباهی که در انتخاب اول داشتند، در ازدواج بعدی هم تکرار می کنند و باز هم ناموفق و ناکام می شوند. در این شرایط افراد معیارهای اولیه اشتباه خود را باز هم دنبال می کنند. تکرار اشتباه ناکامی مکرر به بار می آورد.
حواستان به وابستگی های احتمالی باشد
هشداری که فرد باید به آن توجه کند این است که در شرایطی که پس از جدایی احساس ناامیدی و یأس می کند، ممکن است با فردی آشنا شود که احساس می کند می تواند خلاء های عاطفی اش را پر کند!
با تجربه چنین احساسی و با توجه به نیازی که برای رهایی از یأس و ناامیدی خود دارد، ممکن است بلافاصله تصمیم به ازدواج بگیرد ولی متأسفانه پس از ازدواج درمی یابد که طرف مقابل تنها یک یا دو مورد محدود از آن معیارها را داشته است و در بسیاری از مسائل با او فاصله دارد.
دست از قیاس نا به جا بردارید
گاهی فرد در انتخاب دوباره، طرف مقابل را با همسر سابقش مقایسه می کند و دوست دارد که همسر دوم ویژگی های خوب همسر سابق را داشته باشد ولی ویژگی‌های منفی او را خیر.
در صورتی که باید باور داشت که انسان ها موجودات کامل و بدون هیچ نقص و عیبی نیستند و خوبی های فرد نسبی است. این کمال طلبی ها، ازدواج درست را ناممکن می سازد. بهره مندی از انعطاف و گذشت که روانشناسان در روابط همسران خیلی بر آن تأکید دارند، کمک می کند تا فرد با گستره دید وسیع تر و ایجاد تغییراتی در خود، زندگی موفقی را تجربه کند.
اگر افراد در خود پرخاش گری، بدبینی و در کل مشکلاتی می بینند که زندگی اول آن ها را با شکست مواجه ساخته است، حتما پیش از ازدواج بعدی باید خود را درمان و مشکلات را حل کنند.
پیشنهاد نهایی به کسانی که طلاق گرفته اند
حتما پس از جدایی با درنظر گرفتن همه ابعادی که به آن اشاره شد و با شرایط مناسب به ازدواج دوباره فکر کنند؛ زیرا این اقدام قطعا از تنها ماندن بهتر است و این بار با داشتن تجربه قبلی با نگرشی چند جانبه و چند بعدی ازدواج کنند. به ویژگی‌های شخصیتی، فرهنگی و ایمان طرف مقابل توجه کنند و حتما مشورت تخصصی با کارشناس و مشاور خوب انجام دهند.
اگر فرزند یا فرزندانی از ازدواج قبلی وجود دارد حتما طرحی معین برای تربیت و سرپرستی آن‌ها داشته باشند و اگر به تازگی جدا شده اند حتما تأمل کنند تا دوره های سوگ، افسردگی، اضطراب و … را پشت سر بگذارند و بعد ازدواج کنند
باشگاه خبرنگاران
