به نظر می رسد مشکلات ورزش ایران تمامی ندارد. هر جایش را نگاه می کنی می لنگد. سیاسی و غیر سیاسی، فوتبال و غیر فوتبال و زن و مرد هم ندارد، فراگیر است و بی پایان. در اغلب موارد هم به ناکارآمدی مدیران مربوط است.
موج جدیدی که طی یکی دو سال اخیر در ورزش فراگیرتر شده، همان چیزی است که ورزشکاران مدالآور کشورمان را به مهاجرت و گرفتن تابعیت سایر کشورها ترغیب می کند. به نظر می رسد کوچ ورزشکاران به سایر کشورها مشکل جدیدی است که ورزش ایران با آن رو به رو شده و راهکاری هم برای مقابله با آن اندیشیده نشده است. این مشکل وقتی حادتر می شود که به یاد آوریم ورزش ایران معمولا به تک ستاره ها و استعدادهای شخصی ورزشکاران متکی بوده است.
مهاجرت ورزشکاران ایرانی به خارج از کشور و تابعیت گرفتن آنها مسئله ای است که در چند سال اخیر، هر از چند گاهی به گوش می رسد. موضوعی که عملا با روح ورزش که پهلوانی و جوانمردی است، منافات دارد زیرا پشت کردن به پیراهن تیم ملی، ذاتا عملی مذموم است.
برخی ملی پوشان مدتی است به دلایل مختلف سعی می کنند به کشوری دیگر مهاجرت و در قالب تیم ملی آنجا در میادین حاضر شوند. مسائل مالی عمده دلیلی است که برای این کار عنوان می شود ولی اینکه این موضوع در واقعیت چه قدر انجام می شود، مورد تردید است. در عمل هم ثابت شده این کار جز پشیمانی برای این افراد، نتیجه ای نداشته است.
پیشنهاد به رضازاده؛ آغاز بحث مهاجرت ورزشکاران
شاید بتوان سرآغاز بحث پیشنهاد به ورزشکاران ایرانی برای گرفتن تابعیت را به حسین رضازاده در سال ۲۰۰۲ مرتبط دانست. در این سال که در اوج آمادگی قرار داشت، پیشنهاد یونان برای کسب شهروندی در ازای دریافت ماهانه ۲۰ هزار دلار را رد کرد. رییس فعلی فدراسیون وزنه برداری تقاضای مشابه ترکیه را مبنی بر تغییر تابعیت خود به ترکیه و دریافت ۱۰ میلیون دلار را نپذیرفت.
گوش شکسته ها در صدر مهاجرت کنندگان
کشتی در صدر رشته هایی قرار دارد که ورزشکاران آن در چند سال اخیر اقدام به مهاجرت کرده یا قصد آن را داشتند. آزادکاران و فرنگی کاران ایرانی به خاطر کیفیت بالایی که دارند، با پیشنهاد کشورهای مختلف از جمله جمهوری آذربایجان مواجه شده اند. به برخی مربیان تیم ملی کشتی هم پیشنهادات مشابهی داده شده است.
سامان طهماسبی، قاسم رضایی، بشیر باباجان زاده و محمدرضا آذرشکیب از کشتی گیرانی هستند که در سال های اخیر به جمهوری آذربایجان مهاجرت کرده اند تا با پیراهن این کشور در مسابقات حاضر شوند. این کشور با پیشنهاد مبالغ هنگفت به کشتی گیران ایرانی، آنها را وسوسه می کند که به این کار تن دهند ولی مشخص نیست در واقعیت این پرداخت ها انجام می شود یا نه. از طرفی، این ورزشکاران موفقیت خاصی هم با لباس آذربایجان در میادین مختلف به دست نیاورده و برخی از آنها دست از پا درازتر و در سکوت کامل به ایران بازگشتند.
ناصر نوربخش و جمشید خیرآبادی، مربیان سابق تیم ملی فرنگی نیز که داعیه زیادی داشتند، چند ماهی به آذربایجان رفته تا تیم این کشور را هدایت کنند ولی خیلی زود و پس از ناکامی در چند مسابقه، قراردادشان فسخ شد و به ایران بازگشتند.
جودو کاران؛ مهاجرانی بی سرانجام
وحید سرلک ملی پوش سابق جودو که مدعی بود حق او را در تیم ملی خورده اند، به آلمان پناهنده شد تا وضعیت بهتری در این رشته پیدا کند ولی پس از گذشت یکی دو سال، این قضیه هنوز عملی نشده و موفقیت خاصی را کسب نکرده است.
احسان رجبی نیز که سابقه حضور در تیم ملی جودو را دارد، به خاطر اعتراض به سیاست های فدراسیون و دوپینگی شدنش به آمریکا پناهنده شده است. وی تا به حال موفقیت خاصی در جودوی این کشور کسب نکرده است. وی در مصاحبه ای هم تلویحا پشیمانی اش را از پناهندگی خود اعلام و گفته بود دلم برای تیم ملی ایران تنگ شده است.
محسن غفار نیز که طی سالهای اخیر عضو تیم ملی بود، به آلمان رفته تا در این کشور به حق خود برسد! از وضعیت دقیق این ورزشکار نیز تا به حال خبری مخابره نشده و به نظر می رسد او هم پناهنده ای ناکام شده است.
ورزشکاران مهاجر سایر رشته ها
برخی ورزشکاران رشته های دیگر نیز در سال های اخیر به امید یافتن شرایط بهتر زندگی و ورزشی دست به مهاجرت زده اند؛ کاری که عملا سرانجامی نداشته است. از جمله این افراد می توان به حسین ابراهیمی عضو سابق تیم ملی شمشیر بازی اشاره کرد که به فرانسه پناهنده شده است.
مینا علیزاده عضو سابق تیم ملی قایقرانی نیز پس از حضور در مسابقات آلمان، در این کشور ماند و به ایران باز نگشت. پیام مرادی کاراته کای تیم صدرای زیرآب نیز که برای حضور در یک تورنمنت به فرانسه رفته بود، همراه این تیم به ایران بازنگشت و تصمیم گرفت در فرانسه بماند.
فوتبالیست ها؛ مرفهین گرین کارتی
بحث پناهندگی در مورد فوتبالیست ها و مربیان این رشته در ایران متفاوت است. با توجه به درآمد بالای این قشر از ورزشکاران ایرانی ، تا به حال پیش نیامده فوتبالیستی به خارج از کشور پناهنده شود زیرا هیچ جا اندازه باشگاه های داخلی به فوتبالیست هایی با این کیفیت پول نمی دهد. به همین خاطر فوتبالیست ها با تکیه بر وضعیت مالی مناسب خود اقدام به گرفتن گرین کارت آمریکا می کنند. طبق آخرین آمار حدود ۴۰ نفر از اهالی فوتبال ایران دارای گرین کارت آمریکا هستند. بازیکنان و مربیان سابق و فعلی استقلال و پرسپولیس بیشترین افرادی هستند که اقدام به این کار کرده اند. میان ورزشکارانی که گرین کارت آمریکا را دارند، نام یکی دو چهره سرشناس کشتی نیز به چشم می خورد.
خجالت زده هایی که آرزوی بازگشت دارند
بررسی گذرای وضعیت بیشتر ورزشکارانی که به هر وسیله ای به کشورهای دیگر پناهنده شده اند، نشان می دهد نه تنها زندگی در مملکت خویش را از دست داده اند بلکه وضعیت مناسبی نیز از لحاظ مالی و ورزشی نیز در کشور مقصد ندارند. بسیاری از آنها ورزش را رها کرده و برای تامین زندگی خود روی به کارهایی مانند پیشخدمتی و ظرفشویی آورده اند. مطمئنا هر کدام از این ورزشکاران اگر پس از پناهندگی خود دارای مدال یا موفقیتی می شدند، رسانه های غربی این قضیه را به طور کامل بازتاب داده و در بوق و کرنا می کردند. مطمئنا بسیاری از آنها اگر روی بازگشت به ایران داشتند و خجالت نمی کشیدند، به ایران بر می گشتند.
مشرق