1

زوج موفقی که مدرک تحصیلی‌شان سیکل است!+تصویر

  • کد خبر : 86520
  • ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۵

این زوج در برابر اشتیاقم به دانستن رمز شادابی و نشاطی که در خانواده ۵ نفره شان وجود دارد، با صمیمیت و خنده و مهربانی از روابط خانوادگی شان بیشتر می گویند: “ما هر وقت پول نداشتیم به بچه ها راستش را می گفتیم، بچه هایمان نیز به راحتی درک می کردند.”

 به ظاهر همه چیز از یک مسابقه شروع شد. مسابقه آشپزی که بین رابطین بهداشت با هدف کشف استعداد آن ها برگزار شد. عصمت محمدزاده با شوق و اشتیاق زیادی در این مسابقه شرکت کرد و در شهرستان گناباد اول شد. این موفقیت انگیزه ای برای توجه بیشترش به مقوله آشپزی و شرکت در المپیادها و جشنواره های غذا در شهرها و استان های دیگر شد؛ مثل جشنواره ای که در استان زنجان به مدت ۱۰ روز با حضور ۱۲۹ گروه برپا شد.
در آن جا هم بانوی جوان گنابادی با پخت آش “جوش پره” مقام اول را به دست آورد. اول شدن ها ادامه پیدا کرد، در جشنواره اقوام ایران زمین هم که به میزبانی استان گلستان و شهر گرگان برگزار شد، آش “جوش پره” عصمت محمدزاده بود که در میدان رقابت اول شد. موفقیت سایه بر سر تمام اعضای خانواده گسترده است.
 مرد خانواده، جعفر جواهری است که در گناباد به کار سنگین با جرثقیل مشغول است، دختران خانواده هم مزه پیروزی مادر را به خوبی چشیده اند، به همین خاطر همه با تصمیمی که بزرگ ترها گرفته اند، موافقت می کنند: همه دار و ندار را می فروشیم و می رویم مشهد و همین کار یعنی آشپزی را گسترش می دهیم!
اشتغالزایی برای ۴۰نفر
جعفر جواهری و عصمت محمدزاده به ترتیب متولد سال های ۴۳ و ۴۹ هستند. جعفر ۲۴ ساله و عصمت ۱۹ ساله، سال ۶۷ را برای زندگی مشترک مناسب دیدند و زیر یک سقف بنای همدلی و محبت را گذاشتند؛ بنایی که با گذشت این سال ها رمز موفقیت و ویژگی خانوادگی شان شده است.
 آن ها در حال حاضر در شهر مشهد دارند غذای سنتی اختصاصی گناباد را به مشتریان علاقه مندشان که کم هم نیستند، عرضه می کنند. این زوج کارآفرین توانسته اند با محبت و همدلی شان حدود ۴۰ کارگر را وارد بازار کار کنند. جواهری می گوید تمام تلاشمان این است که غذاهای سالم و مقوی را با ارزان ترین قیمت ممکن به دست مردم برسانیم، البته اگر تورم بگذارد!
همسران، همکار می شوند
گرچه همت این زوج در کارآفرینی و تلاشی که برای پخت غذای سنتی سالم دارند، شایسته تقدیر است اما آنچه ما را از دفتر روزنامه خراسان به خانه خانواده جواهری کشانده است، صمیمیت فوق العاده ای است که اعضای این خانواده دوست داشتنی با یکدیگر دارند.
 عصمت خانم می گوید: “می دانستم که شغل همسرم سنگین است، همیشه نگران بودم که مبادا دغدغه های فکری و مسائل خانه و زندگی حواس او را در حین کار پرت کند و برایش مشکلی پیش بیاید، برای رفع این دغدغه به همسرم اطمینان دادم که تمام کارهای منزل را مدیریت می کنم و از او خواستم قول بدهد زمانی که در حال کار است به هیچ چیزی غیر از کارش فکر نکند!”
جعفر آقا هم ادامه می دهد: “گناباد شهر کوچکی است و آن زمان حضور یک خانم در بیرون از منزل برای انجام بعضی کارها خیلی رایج نبود، اما با علاقه و پشتکاری که همسرم داشت، کارهای مالی را به او سپردم و خوشبختانه همه چیز خوب پیش رفت.”
همه چیز به خاطر همسر
از مرد خانواده می پرسم نظرش درباره کار همسرش یعنی آشپزی چیست؟ با اطمینان جواب می دهد: “بیشترین حمایت را خودم از همسرم کردم، وقتی دیدم علاقه دارد کارش را گسترش  دهد و در این راه، موفقیت هایی نیز کسب کرده است، دو دستگاه جرثقیل را فروختم و به مشهد آمدیم و از همان زمان هیچ وقت تنهایش نگذاشتم و دوست دارم همیشه موفق باشد.
 “با شیطنت می پرسم: “واقعا این کار را فقط به خاطر همسرتان انجام دادید؟” با همان صلابت می گوید: “به خاطر خانمم و به خاطر دل خودم که او را دوست دارم.” می پرسم الان چه کار می کنید؟ جالب است، آن ها باز هم همکارند. با مهاجرت به مشهد هر دوی آن ها وارد کار آشپزی و ارائه غذای سنتی به مردم شدند. جواهری این کار را خیلی راحت تر از کار قبلی خود می داند: “با این که تجربه نداشتیم و مدیریت ۴۰ کارگر برایمان خیلی سخت بود ولی ادامه دادیم.
” خانم محمدزاده از سال اول کار می گوید: “گاهی از صبح که می رفتم محل کارم تا ساعت ۵ صبح روز بعد، همان جا مشغول بودم چون باید برای شروع کار خیلی تلاش می کردیم، گاهی تمام اعضای خانواده یعنی هر سه دخترم به اتفاق همسرم کنارم بودند، یادم می آید وقتی برمی گشتم خانه از شدت خستگی نمی توانستم از پله ها بالا بروم.
رئیس کیست؟
آقای جواهری می گوید: “ما مدیریت همسرم را در شهرستان تجربه کرده بودیم و هیچ مشکلی برای این که او مدیر باشد، نداشتیم، کارهای سخت و سنگین و به تعبیری کارهای مردانه را هم من انجام می دهم.علت این همراهی و همدلی خانوادگی را می پرسم.
 جواهری مرا می برد به سال های قبل و می گوید: “زمانی می خواستم خانه بخرم و ناچار شدم تمام طلاهای همسرم را بفروشم، دختر بزرگم ۷ ساله بود به همراه خواهر کوچک ترش النگو و گوشواره هایشان را آوردند و به من دادند که بفروشم، از وقتی یادم می آید خانواده ما با هم مشارکت داشتند و همه با همکاری هم تمام کارها را انجام می دادیم. ما هیچ چیز را از هم پنهان نمی کنیم.
“این زوج در برابر اشتیاقم به دانستن رمز شادابی و نشاطی که در خانواده ۵ نفره شان وجود دارد، با صمیمیت و خنده و مهربانی از روابط خانوادگی شان بیشتر می گویند: “ما هر وقت پول نداشتیم به بچه ها راستش را می گفتیم، بچه هایمان نیز به راحتی درک می کردند.”
حق با کیست؟
اگر بین زوجی که همکار هم هستند، اختلاف نظر پیش بیاید، تکلیف چیست؟ این زوج می گویند “چندین بار این مسئله برای مان پیش آمده است و همیشه با گفت و گو مسئله را حل می کنیم. هر کدام دلایلش را می گوید و دلایل محکم تر و قوی تر مبنای کار و نتیجه گیری قرار می گیرد. می خواهم بدانم آیا از اول این توافق و همدلی در کار مشترک وجود داشته است یا نه؟
خانم محمدزاده می گوید: “وقتی در شهرستان مغازه ام را افتتاح کردم، همسرم حتی تا ۱۰ روز نیامد و گفت من خجالت می کشم تو می خواهی آش بفروشی، یا خودت مغازه را ببند یا من می آیم و این کار را می کنم. ما تا حدود یک ماه و نیم درباره این مسئله با هم در حال گفت و گو و بحث بودیم تا این که همسرم پذیرفت که حتی برای گسترش کار بیاییم مشهد!”خانواده جواهری ۳ دختر دارند که به ترتیب ۲۴، ۱۹ و ۱۲ ساله هستند.
جمیله دختر اول خانواده که رتبه ۸۸ کنکور سراسری را به دست آورده دانشجوی رشته حقوق در تهران است، افسانه دختر دوم، دانشجوی رشته مدیریت امور بانکی و ریحانه هم دانش آموز کلاس پنجم است. مادر آن ها می گوید: “در سال اول کارم، بچه ها سختی های زیادی را تحمل کردند؛ نه مسافرت و نه هیچ تفریح دیگری نتوانستیم برای آن ها در نظر بگیریم. جمیله از روزهای سخت آغاز کار در مشهد و شب نشینی هایی می گوید که سنت همیشگی این خانواده است و این جاست که یکی از رموز روابط خوشایند آن ها برملا می شود.
 او ادامه می دهد: “محال است ما هر شب دور هم جمع نشویم و از خودمان پذیرایی نکنیم و از مسائل مان با هم صحبت نکنیم. آن قدر این گردهمایی و شب نشینی برای ما جذاب است که اصلا حاضر نیستیم آن را تعطیل کنیم.» او رمز موفقیت پدر و مادرش را رابطه دوستانه آن ها می داند و این که پدرش به نظرات تک تک اعضای خانواده خیلی اهمیت می دهد و می گوید: حتی اگر نظر ما کارساز نبود به ما یاد می دادند که همیشه برای کارهایمان مشورت کنیم.
 افسانه در ادامه صحبت خواهر بزرگ تر می گوید: “ما کمک می کنیم پدر و مادر راهشان را ادامه بدهند، چون حتما به جای خوبی می رسند. این که ذهن پدر و مادرمان به جای درگیر بودن با موضوعات متفاوت تنها معطوف به یک نقطه و یک موضوع کاری است، یک ویژگی مثبت است.
آقای جواهری یک بار دیگر به رابطه تنگاتنگی که با فرزندانشان دارند اشاره می کند و می گوید: “ما شرایطی ایجاد کردیم که دخترانمان همیشه همه چیز را بدون کوچک ترین واهمه و ترسی با ما در میان بگذارند و هیچ وقت اشتباهاتشان را از ما پنهان نکنند. من به زندگی دیگران نگاه کردم، ویژگی های مثبت زندگی آن ها را گرفتم و سعی کردم نکات منفی شان را کنار بگذارم؛ بنابراین از تجربه دیگران درس گرفتم و این امر کمک کرد تا نصف راه را طی کنیم و حالا روابط خانوادگی بهتری را تجربه کنیم.
” وقتی فرزندان والدین را ارزیابی می کنند:از نظر فرزندان خانواده، بارزترین ویژگی های والدین شان که باعث شده است تا این اندازه راحتی، آرامش و صمیمیت و نشاط در این خانواده موج بزند یعنی چیزی که بسیاری از ما در جست و جوی آن هستیم این است: اول پشتکار بسیار زیاد پدر و مادرشان که با وجود مشکلات زیاد دست از تلاش برنداشتند.
دوم اخلاق بسیار خوب آن ها که اجازه می دهند فرزندان به آن ها نزدیک باشند و حتی کارگرهایشان نیز با اطمینان و به راحتی مسا ئل شان را با آن ها درمیان بگذارند و ویژگی سوم مدیریت کامل آن ها نسبت به همه امور است با این که هیچ کدام از آن ها دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند. آقای جواهری و خانم محمدزاده هر دو دارای مدرک تحصیلی سیکل هستند.
این گفت و گوی نشاط آفرین در جمع صمیمی خانواده جواهری با جملات پایانی خانم محمدزاده این گونه تمام شد: “بسیار خوشحالم با این که تحصیلات زیادی ندارم، توانستم نقش مثبتی داشته باشم و دوست دارم به کسانی که با مدارک تحصیلی بالا هنوز بیکارند بگویم: استعدادهای خودشان را پیدا کنند و در همان مسیر حرکت کنند و هدف شان این باشد که در جامعه اثری مثبت بر جای بگذارند. اگر بخواهند می توانند مفید باشند. “
دعوت نامه ای برای شما
قرار است هر هفته یک خانواده موفق ایرانی را معرفی کنیم. نه از آن خانواده‌های اسم و رسم دار که سوپراستار بودن یا وکیل و وزیر و رئیس بودن یکی از اعضای خانواده، بهانه گرفتن عنوان «موفق» برایشان شده است. نه! قرار است سراغ خانواده هایی برویم که طعم واقعی خوشبختی را چشیده اند.
خانواده هایی خیلی معمولی که خوشبختی را تنها زیر سقف خانه شان جست وجو کرده اند. اگر احساس می کنید خانواده شما نیز می تواند در قاب «خانواده ایرانی» جای بگیردیا درمیان دوستان واقوام، خانواده یا افرادی رامی‌شناسید که ویژگی‌های یک خانواده موفق را دارند، با ما تماس بگیرید.
yjc.ir
لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=86520

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
مجموع مبتلایان در جهان
آخرین بروزرسانی در:
مبتلایان

فوتی‌ها

بهبود یافته‌ها

موارد فعال

مبتلایان امروز

فوتی‌های امروز

موارد بحرانی

کشورهای تحت تأثیر