2

هاشمی رفسنجانی:ممکن است بارها از این انقلاب‌ها رخ بدهد و بعد منقضی شود

  • کد خبر : 8856
  • ۲۰ مرداد ۱۳۹۰ - ۷:۰۸

اگر ما از رسانه ملی مردم را با انواع خرافات تاریخی مهدویت آشنا می کردیم امروز فتنه‌گران نمی توانستند از این طریق نانی برای خودشان بپزند انقلاب اسلامی منشاء ظهور خاص خود را دارد بحث‌هایی که الان در مورد امام زمان مطرح می‌کنیم بحث خاصی است اما تکالیفی که در اسلام برای ما تعیین شده‌، […]

اگر ما از رسانه ملی مردم را با انواع خرافات تاریخی مهدویت آشنا می کردیم امروز فتنه‌گران نمی توانستند از این طریق نانی برای خودشان بپزند
انقلاب اسلامی منشاء ظهور خاص خود را دارد بحث‌هایی که الان در مورد امام زمان مطرح می‌کنیم بحث خاصی است اما تکالیفی که در اسلام برای ما تعیین شده‌، منشاء حرکت ما و ملت ما به سمت انقلاب بوده‌
ممکن است بارها از این انقلاب‌ها رخ بدهد و بعد منقضی شود و دوباره انقلاب دیگری واقع شود اینها چیزهایی نیست که ما بتوانیم براساس آنها در مورد ظهور حضرت مهدی(عج) پیشگویی کنیم و آنها که می‌کنند اشتباه می کنند
باید از خود بپرسیم چرا امام (ره) حتی در اوج مشکلات جنگ هم به مدعیان رابطه با حضرت حجت بی اعتنا بودند و کوچکترین اجازه ای برای تصمیم سازی در اداره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد انحراف در انقلاب را به اینها ندادند ؟

آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت : “انقلاب اسلامی منشاء ظهور خاص خود را دارد بحث‌هایی که الان در مورد امام زمان مطرح می‌کنیم بحث خاصی است اما تکالیفی که در قرآن و به طور کلی اسلام برای ما تعیین شده‌، منشاء حرکت ما و ملت ما به سمت انقلاب بوده‌ ؛ از جمله این تکالیف می‌توان به وظیفه خدمت و ادای حقوق اسلامی مردم، مبارزه با ظلم، باز کردن راه پیشرفت مردم، ایجاد استقلال و آزادی برای ملت اسلامی ، ممکن است بارها از این انقلاب‌ها رخ بدهد و بعد منقضی شود و دوباره انقلاب دیگری واقع شود اینها چیزهایی نیست که ما بتوانیم براساس آنها در مورد ظهور حضرت مهدی(عج) پیشگویی کنیم و آنهایی هم که می‌کنند اشتباه می کنند”

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ در بخشی از سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۸۷ پیرامون فعال شدن دوباره مهدویت انحرافی در کشور آمده است : ” ما باید از خود بپرسیم چرا امام (ره) به مدعیان ظهور و مدعیان ارتباط و دستور گیری از محضر حضرت حجت کوچکترین اعتنایی نکردند و حتی در اوج مشکلات جنگ هم به این افراد و پیام های آنها بی اعتنا بودند و کوچکترین اجازه ای برای تصمیم سازی در اداره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد انحراف در حرکت انقلاب به اینها ندادند ؟ ”
گزیده این سخنرانی بدین شرح است :

* سوالی که ما باید از خود بپرسیم این است که  چرا امام (ره) به مدعیان ظهور و مدعیان ارتباط و دستور گیری از محضر حضرت حجت کوچکترین اعتنایی نکردند و حتی در اوج مشکلات جنگ هم به این افراد و پیام های آنها بی اعتنا بودند و کوچکترین اجازه ای برای تصمیم سازی در اداره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد انحراف در انقلاب را به اینها ندادند ؟

*معمولاً چیزهایی که در بین مردم اعتباری دارند، مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرد. مساله مهدویت جزو ارزش‌های مهم و در عین حال دارای ابهامات فراوان است و مورد استفاده‌های غلطی قرار گرفته و می‌گیرد. یکی از آسیب‌های پیش آمده برای این عقیده این است که به خیلی‌ها حالت رخوت القا کرده‌است. این عده می‌گویند چون حضرت حجت قرار است بیاید و اصلاح کند، پس ما تا آن روز صبر می‌کنیم که انقلاب اسلامی ایران، رد چنین تفکری است. این آسیب از زمان پیغمبر به بعد وجود داشته است.در زمان مبارزات انقلاب، عده‌ای مبارزه را تحریم کرده بودند و می‌گفتند هر علمی که به عنوان حکومت اسلامی قبل از آمدن حضرت حجت بلند شود، پرچم کفر است. هنوز هم معتقدان به چنین تفکری در جامعه ما فراوان هستند. مثلاً انجمن حجتیه تا حدودی جزو همین جریان بود و به همین دلیل وارد مبارزات نمی‌شدند. پس این آسیب طولانی است و از گذشته وجود داشته است. آسیب دومی که این روزها در ایران، عراق و یمن قوت گرفته‌است، آسیب مدعیان مهدویت است. البته این هم جدید نیست. شما اگر به زمان پیغمبر برگردید، می‌بینید که دو چیز برای خواص پیغمبر روشن بود، یکی مهدویت و دیگری حادثه کربلا بود. در زمان خود حضرت علی(ع)، عده‌ای محمد حنیفه را مهدی موعود می‌دانستند و آخر هم گفتند که در کوه رضوی مخفی شده و در آینده ظهور می‌کند. برخی دیگر حضرت زید را مهدی موعود می‌دانستند. در زمان امام صادق(ع)، عده‌ای ایشان را مهدی موعود می‌دانستند. اینها برای تاریخ گذشته‌است، اما اگر به زمان خودمان هم نگاه کنیم، در حال حاضر بهایی‌ها وجود دارند که فتنه‌ای برای دنیای اسلام هستند. شیخیه به شکل دیگری و اصلاً گروه شاگردان شیخ احمد احسایی هر کدامشان به یک شکل، فتنه‌ای از این نوع ایجاد کردند. ما جنگ‌هایی داریم که از افغانستان با ۳۰ هزار سوار آمدند و خراسان را گرفتند. در سودان هر روز شاهد فتنه‌ای با ادعای مهدویت هستیم. در عراق دیدیم افرادی که مدعی ارتباط با امام زمان بودند،قصد داشتند حوزه نجف را منهدم کنند و در ایران خودمان هم از این قبیل کم نداریم. آسیب دیگری که از این دست مطرح می‌شود، بحث ارتباط با حضرت مهدی(عج) است. عده‌ای می‌گویند ما با حضرت ارتباط داریم و از طریق همین ارتباط، مردم را فریب می‌‌دهند و این مساله همیشه وجود داشته‌است. امروز در ایران این مساله در حال تشدید است.

*یکی از آسیب‌های جدی موجود که ما هم به آن مبتلا هستیم، این است که عده‌ای با خیال و توهم یا با شیطنت، پیام‌هایی را از امامان معصوم و حضرت حجت برای عده‌ای می‌برند و گاهی بر اساس این پیام‌های دروغین، تصمیماتی گرفته‌می‌شود. ما در دوره بعد از انقلاب نیز چنین مواردی داشتیم. یادم می‌آید در زمان جنگ، یک زن و شوهر از تبریز آمدند به جلسه سران که در دفتر آیت‌الله خامنه‌ای برگزار می‌شد و گفتند که امام زمان در مورد مسائل حساس جنگ، پیامی را برای امام خمینی فرستاده‌اند و اگر ما اطلاع ندهیم، ممکن است خطری انقلاب را تهدید کند. من پیام این دو نفر را شخصاً به امام(ره) منتقل کردم که ایشان باور نکردند و گفتند از این شیادها زیادند. من گفتم اینها دو دانشجو هستند و ضرری ندارد که حالا شما آنها را ببینید و اگر ادعایشان کذب باشد، مساله بهتر روشن می‌شود. امام با اکراه پذیرفتند، اما در ابتدا آنها را امتحان کردند و به آنها گفتند: من از امام زمان ۳ سوال دارم، پاسخ آنها را بیاورید تا بتوانم این پاسخ‌ها را به عنوان دلیل صدق شما قبول کنم. بعد از این که امام سوالات را مطرح کردند، آنها گفتند که امام خمینی می‌خواهد امام زمان را امتحان کند و چنین کاری اهانت است و رفتند. همین الان نیز گاهی اوقات پیام‌هایی می‌آوردند که براساس آنها ما اصلاً حق تصمیم‌گیری نداریم، زیرا به هیچوجه، حجیت و سندیت ندارند. ما ماموریم که این ارتباطات را تکذیب کنیم چون اگر کسی ارتباطی داشته‌باشد، نمی‌آید به این شکل اعلام کند. شما داستان عیسی شلمقانی را می‌دانید که در زمان غیبت صغری چه فتنه‌ای ایجاد کرد و خود امام زمان این فتنه را خواباند.

*حجیت امام زمان، نسبت به قرآن که بیشتر نیست. ادعاهای ارتباط یا تایید اعمال عده ای از سوی امام زمان (عج) باید با قرآن تطبیق شود و ما باید با سند و مدرک حرف بزنیم. اگر قرآن تایید کرد، بدون تایید امام زمان هم می‌توانیم بگوییم که این راه درست است ولی اگر کاری است که تردید آمیز است و حجت و سندی ندارد، هر چه هم که ادعا کنند، امام زمان بر انجام آن دستور داده‌است ما نباید باور کنیم. همه این‌ها کذب است و ما مکلفیم تکذیبشان کنیم.

* ما از منابعی که در اختیار داریم حضرت حجت(عج) را با یک واقعیت منصوب الهی می‌شناسیم و امید داریم که در آینده تحقق آثار قرآن و اسلام را به دست ایشان مشاهده کنیم. حالا که ایشان نیستند ما یک چنین افقی را درآینده زندگی بشر، برای خودمان ترسیم کرده‌ایم و به آن اعتقاد داریم و نمی‌دانیم هم که این اتفاق کی به وقوع می‌پیوندد.

* معلوم است کسی که یک افق و آینده روشنی را به همراه اعتقادات دیگر برای خودش ترسیم کرده و از طرفی با توجه به اسناد دیگر معتقد است که این افق با ظهور حضرت حجت در ارتباط است، تحقیقاً این امید و این انتظار و آن چیزی که از اسلام و امام زمان می‌شناسد، تاثیرات سازنده‌ای را در زندگی وی به‌جا خواهدگذاشت. چنین انسانی، حتماً با انسانی که ناامید است و آینده را مثل گذشته و یا بدتر از آن می‌بینید متفاوت است. امید، در وجود انسان همچون موتور محرکی می‌ماند و همچون یک راهنما و منبع انرژی عمل می‌کند.

*انقلاب اسلامی منشاء ظهور خاص خود را دارد. بحث‌هایی که ما الان در مورد امام زمان مطرح می‌کنیم، بحث خاصی است اما تکالیفی که در قرآن و به طور کلی اسلام برای ما تعیین شده‌است، منشاء حرکت ما و ملت ما به سمت انقلاب بوده‌است. از جمله این تکالیف می‌توان به وظیفه خدمت به مردم، مبارزه با ظلم و ستم، تبیین معارف الهی، باز کردن راه پیشرفت مردم، ایجاد استقلال و آزادی برای ملت اسلامی و تحقق آن چیزی که از اسلام می‌فهمیم اشاره کرد. البته ممکن است ما همه چیز اسلام را نفهمیم اما تحقق آن چه که از اسلام می‌فهمیم جزو وظایف ما بوده‌است. اما این این یک گامی در جهت ظهور است، من به صورت مستند نمی‌توانم بگویم بله. ممکن است بارها از این انقلاب‌ها رخ بدهد و بعد منقضی شود و دوباره انقلاب دیگری واقع شود. اینها چیزهایی نیست که ما بتوانیم براساس آنها در مورد ظهور حضرت مهدی(عج) پیشگویی کنیم و آنهایی هم که این کار را می‌کنند اشتباه می کنند.

*بسیاری از احکام دیگر اسلام انسان را مکلف به انجام مبارزات با طاغوت می‌کرد منتها کسانی که به مسئله انتظار امید دارند، با انرژی بیشتری کار می‌کنند.

* اگر ما از طریق انسان‌های عالم و خوش فکر در رسانه‌ها و بالاخص رسانه ملی مردم را با حقایق دین و ماهیت مهدویت، آشنا کنیم و انواع خرافات و تخریب‌هایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده‌است برای مردم معرفی کنیم و مردم آگاه باشند، آن‌وقت نفوذ فتنه‌گران، خیلی کمتر می‌شود. البته بدیهی است که این فتنه‌ها به کلی از بین نمی‌رود. آنها ممکن است به فریبکاری خود ادامه دهند، اما آسیب عمومی اجتماع را می‌توانیم کم کنیم. هم در بخش مدعیان مهدویت و هم در مورد کسانی که به بهانه مهدویت به وظایفشان عمل نمی‌کنند و هم در خصوص آنهایی که از طریق ادعای ارتباط با حضرت حجت می‌‌خواهند نانی برای خودشان بپزند.

*کاری که فقهای شورای نگهبان، فقهای خبرگان، علما و مراجع می‌کنند مستند به ادله شرعی است. اینها یا از قرآن استفاده می‌کنند و یا از سنت صحیح و اجماع علمای سابق بهره می‌گیرند و یا دلیل عقل را در چارچوب همین مبانی که در اختیار دارند به کار می‌گیرند. ولی آنهایی که ادعا می‌کنند که از غیب به آنها مسئولیتی داده شده، حجت و سندی ندارند.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=8856

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
مجموع مبتلایان در جهان
آخرین بروزرسانی در:
مبتلایان

فوتی‌ها

بهبود یافته‌ها

موارد فعال

مبتلایان امروز

فوتی‌های امروز

موارد بحرانی

کشورهای تحت تأثیر