4

چرایی شکست سنگین مدعیان اصولگرایی

  • کد خبر : 89244
  • ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۰:۵۸

وزن اصولگرایان در غیاب احمدی نژاد مشخص گشت. جریان اصولگرایی پس از چند شقه شدن در انتخابات مجلس و همچنین ناامید شدن از اینکه قالیباف به هیچ عنوان نمی تواند جریان اصولگرایی را نمایندگی کند؛ در نظر داشت با اعلام حمایت از جلیلی تحت عنوان اصولگرایان ناب خود را احیا نماید که با رأی شکننده و ضعیف جلیلی که قابل پیش بینی هم بود، شکست نهایی نیز برای آنها حاصل گشت. امروز احمدی نژاد به بدنه اصولگرایی که تحت تاثیر قرق رسانه ای بوده است فهماند که وزن واقعیشان چقدر است.

 آنچه در انتخابات ریاست جمهوی این دوره اتفاق افتاد مصافی برای هویدا شدن وزن واقعی مدعیان اصولگرایی بود. احمدی نژاد توانست در دولت دهم و در موقعی مناسب حساب خود و گفتمان منتسب به خویش را از مدعیان اصولگرایی جدا نماید. وی پیش از این توانسته بود با ایجاد یک تعریف تازه از ماهیت آمدن خود در فضای سیاسی کشور یک تفکیک قوی بین خود و سایر گروه های سیاسی انجام دهد. احمدی نژاد طی انتخابات سال ۸۴، ۸۸ و ۹۲ توانست این تفکیک گفتمانی را تثبیت کرده و در جامعه اصالت خود را حفظ نماید.

احمدی نژاد نشان داد حاضر نیست به خاطر قدرت، بِرند گفتمانش را خرج سیاست و بازی اصولگرایان کند و بدین صورت جایگاه خود را به اصولگرایان اثبات نماید. در این میان گروهی از اصولگرایان که در دو سال اخیر شدیدترین تخریب ها را نسبت به احمدی نژاد داشته اند تلاش کردند با روی کار آوردن جلیلی، کاریکاتور ۸۴ او را ترسیم نمایند و بدین گونه در توهم خلق احمدی نژادی جدید برآیند. در این راستا ستاد جلیلی که مجری افکار این گروه از اصولگرایی بود وارد کار شد و در ابتدا سعی بر آن داشت با سوءاستفاده از بِرند احمدی نژاد، خود را در جامعه معرفی نماید ولیکن احمدی نژاد در دو مرحله این پروژه را شکست داد. احمدی نژاد در ابتدا در یک اقدام پیشگیرانه؛ با همراه کردن خود با مهندس مشایی در روز ثبت نام و سپس با اعلام موضع صریح انتخاباتی خود مبنی بر عدم حمایت از کاندیداتوری فردی خاص، دست طرف مقابل را در حنا گذاشت.
با شکست خوردن این پروژه، یاران جلیلی فکر بازی دیگری افتادند؛ فلذا پیروزی را در عقب نیفتادن از سایر رقبا در فحاشی نسبت به دولت و اعلام برائت از شخص احمدی نژاد یافتند که البته با این رویه نتیجه کاملا عکس حاصل نمودند.
در تحلیل این مقوله می توان یادآوری نمود که طی سال های ۸۷-۸۴ در کشور شاهد پیشرفتهای خیره کننده ای بودیم، چنانکه طی سفرهای استانی احمدی نژاد در اقصی نقاط کشور، شعار “انرژی هسته ای، حق مسلم ماست”، ترجیع بند همه شعارها و خواسته های ملت ایران بود و اینگونه در کنار تثبیت حق هسته ای، اثرگذاری تحریم ها را به حداقل رساند؛ اما از حدود ۲سال پیش که احمدی نژاد پیشنهاد غنی سازی اورانیوم با میانجیگری ترکیه و برزیل را داد، اصولگرایان وی را از گردونه تصمیم گیری در خصوص سیاست خارجی هسته ای کنار گذاشتند و همزمان با تسخیر سفارت انگلیس توسط جوانان جریان اصولگرایی، تحریم بی سابقه هسته ای بانک مرکزی که به آن “قتل عام اقتصادی” گفته می شود، به پیشنهاد انگلیس توسط اتحادیه اروپا به تصویب رسید.
این بار اصولگرایان با آوردن جلیلی در صحنه انتخابات دست به بازی خطرناکی زدند، چراکه آمدن جلیلی با عنوان “نماینده هسته ای نظام”، به معنای تضعیف موضع هسته ای کشور بود درحالی که احمدی نژاد در زمانی که افسار گفتگوهای هسته ای را در دست داشت توانست مردم را پشتوانه خود در بحث مقاومت بر سر حق هسته ای قرار دهد.

بزرگترین اشتباه استراتژیک اصولگرایان، آمدن جلیلی پای میز انتخابات بود. امروز باید از کسانی که ایشان را وادار به حضور کردند و ایشان را اصلح بین ارض و سماء خواندند پرسید این شکست بزرگ را چطور باید تفسیر و جبران نمود؟
نکته مهم دیگری که در این میان حائز اهمیت می باشد آن است که وزن اصولگرایان در غیاب احمدی نژاد مشخص گشت. جریان اصولگرایی پس از چند شقه شدن در انتخابات مجلس و همچنین ناامید شدن از اینکه قالیباف به هیچ عنوان نمی تواند جریان اصولگرایی را نمایندگی کند؛ در نظر داشت با اعلام حمایت از جلیلی تحت عنوان اصولگرایان ناب خود را احیا نماید و بازتولید و بازتعریف دیگری از اصولگرایی معرفی کنند که با رأی شکننده و ضعیف جلیلی که قابل پیش بینی هم بود، شکست نهایی نیز برای آنها حاصل گشت. امروز احمدی نژاد به بدنه اصولگرایی که تحت تاثیر قرق رسانه ای بوده است فهماند که وزن واقعیشان چقدر است و این نکته اثبات گردید که فقط شعار گفتمان دادن به تنهایی کافی نیست و علمداری لازم است تا مردم گِرد علمش جمع شوند. به قول ظریفی که می گفت: در دوره احمدی نژاد سخن جدیدی به میان نیامد ولیکن گذشتگان نتوانسته بودند علمدار این سخنان شوند و شخص احمدی نژاد توانست “تروآی ملت” در دل حاکمیت گذشتگان باشد و اگر این علمدار نباشد، بدل بازنده پیکار خواهد بود.
اصولگرایان بر این باور بودند که می توانند گفتمان را صاحب شوند و با به زیر کشیدن احمدی نژاد تحت عنوان رد صلاحیت نامزد احمدی نژاد مانع رساندن پیام او به مردم شوند و در غیاب رقیب اصلی، خود را صاحب گفتمان انقلاب و اسلام ناب معرفی کنند. امروز مشخص شد که صرفا با ولایتمدار نامیدن خود و دارا بودن حمایت مراجع و علما و چند مداح اهل بیت، مدعیان اصولگرایی در اذهان ملت و مردم هیچ وزنی ندارد.
امروز معنای سخن دکتر احمدی نژاد را می فهمیم که گفت: “اگر گروهی بخواهند مردم و انتخابشان را مدیریت کنند، نتیجه عکس می گیرند؛ چرا که این مردم هستند که آنان را مدیریت خواهند کرد” و به خوبی مدیریت مردم در این عرصه عیان گشت. اصولگرایان امروز باید از قطاری که بی بلیت سوار آن شده بود پیاده شوند. امروز همه وزن مدعیان مشخص گشت و همان هایی که ادعا می کردند ما احمدی نژاد را بر سر کار آوردیم متوجه خواهند شد که هیچ کاره بوده اند چرا که نتوانستند امروز حتی یک دهم رأی احمدی نژاد سال ۸۸ را با تلاش آشکار برای جلیلی جمع کنند.
امروز در این موقعیت یادآوری سخنان منتشر نشده دکتر احمدی نژاد حکایت ماجرا را تکمیل می کند. دکتر احمدی نژاد در ماجرای “ورود زنان به ورزشگاه” به نماینده مرجع سیاسی – اعتقادی اصولگرایان گفت که من برای ایشان احساس خطر می کنم و  هشدار داد که اگر کسی فکر کند، او ما را سر کار آورده است؛ خدواند کاری می کند که همه عالم بفهمند او هیچ کاره بوده است چراکه وقتی حمایت او از ما برداشته شد، هیچ اتفاقی برای ما نیفتاد. همچنین به آنها می گویم اگر فکر می کنید که شما ما را سر کار آورده اید، پس یک نفر دیگر را هم بیاورید؛ که قطعا نخواهید توانست…

شبکه ایران – سعید علی بیگی

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=89244

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]