تصویر سه خواهر خودفروش در عینک کارگزاران نظام! «آینده»، سردار سید علی صنیع خانی در یادداشت ارسالی خود نوشته است: روایت است که روزی یکی از اولیاء خداوند در راهی به گروهی برخورد کرد که گرد مردار سگی جمعند و هر یک سخن از عیوب مردار برمی شمردند، آن ولی در حلقه آمد و در […]
«آینده»، سردار سید علی صنیع خانی در یادداشت ارسالی خود نوشته است:
روایت است که روزی یکی از اولیاء خداوند در راهی به گروهی برخورد کرد که گرد مردار سگی جمعند و هر یک سخن از عیوب مردار برمی شمردند، آن ولی در حلقه آمد و در جهت اصلاح نگاه جمع، فرمودند: عجب دندانهای سفیدی دارد و در گذشت.
و آموختهایم که در چادری سفید نگاهمان تنها معطوف به لکههای سیاه نگردد و در لیوان حجم پر را مورد توجه قرار دهیم و… آموزههای این چنینی.
در زندگی فردی و اجتماعی و در رویارویی با مردم شاید نسخهای اثر بخشتر از این پیدا نشود! زدن عینکی بر چشم که زیباییها و صفات پسندیده افراد را در نظر نمایاند و خوبیها را ببیند و انسانها را ممکن الخطا بداند.
قضاوت یوسف در مورد زلیخا نسخهای اثر بخش است که میگوید: «ما اُبَرُِّیُ نَفسی اِنَّ النَفسَ ِلاَمارهٌ بِالسُّوءِ اِلّا ما رَحِمَ رَبّی اِنَّ رَبّی غَفُورً رَحیم» «من خود را تبرئه نمیکنم و یکباره بار گناه را بر دوش ظریف زلیخا نمیگذارم زیرا اهریمن نفس همواره افسون کند و آدمی را به ناشایست وادارد. جز در پناه خداوند مهربان کس از وسوسه او ایمن نتواند بود».
عمل به این کریمه و در گذشتن از عیوب مردم و پرداختن به عیوب خویشتن، زمینه ساز زندگی سالم و مسالمت آمیز در جامعه خواهد بود و جز این روا نباشد و نظر مردم نیز در عملکرد دولتمردان و آنانی که دست تقدیر روزگار مسئولیت تمشیت امور ملت به آنان واگذار گردیده، باید اینگونه باشد که چشم به موقعیتها دوخته و از خداوند نیز رفع نواقص و مشکلات را درخواست نمایند.
این عینک بر چشمی سازگار و بر دیگری ناشایست است بر چشمی که برای رسیدن به جامعهای موعود ایثار نموده و از جان و مال و فرزند و آبرو درگذشته، لرزیدن زن و فرزند و پدر و مادر پیرش را هنگام ریختن مزدوران ساواک به خانهاش و شکنجههای طاقت فرسای هوشنگ قصاب، امیری، دکتر عضدی، سعیدی و تهرانیها را در رژیم طاغوت تحمل و کمبودها و سختیهای دوران انقلاب و دفاع مقدس را با جان پذیرفته و با افتخار جنازه فرزند و فرزندان و همسر و… شهیدش را در آغوش گرفته و لرزیدن زن و بچهها را هنگام شنیدن آژیر خطر و صدای انفجارهای بمبها و موشکهای بعثیها با تمام وجود احساس نموده، ناسازگار است. چرا که با آن همه ایثار، نظاره کردن پسرفتها برایشان غیر قابل تحمل است.
و اما متولیان و آنانی که در راس هرم واقع گردیدهاند، بر چشم داشتن این عینک دیگر ناشایست و نارواست که آنان فقط باید در جستجوی سیاهیها، نواقص و کوتاهیها و تلاش در جهت اصلاح باشند.
نگاه به موفقیتها، فقط و فقط در راستای جلوگیری از یاس توجیه پذیر است و اینکه این توفیقات در جهت از بین بردن موانع تعالی و رشد مادی و معنوی ملت استفاده گردد.
در این زمان احساس میشود گروهی از مسئولین و آنهایی که تمشیت امور جامعه و امانت الهی به آنان واگذار گردیده و مسئولیت حفظ و حراست آن را پذیرفتهاند، یا واقعیتهای جامعه از جلوی چشمشان به دور است یا عینک توجیه بر چشم نهادهاند و شاید هشدار رهبری هم از همین باب است.
این بار نیز یکی از هزاران لکه سیاهی که تصور آن برای آنانی که هر آنچه داشتند برای حاکمیت اسلام و فضائل اخلاقی فدا نمودهاند، قابل قبول نیست، بیان میگردد تا شاید به ریشههای آن پرداخته و مورد اصلاح واقع گردد.
خانم آرایشگری در محل «خانی آباد نو» از رشد فساد اخلاقی در جامعه داد سخن داده و به عنوان نمونه مصداقی را مطرح نمود که: سه خواهرند بزرگترینشان حدود ۲۰ سال و کوچکترین حدود ۱۴ سال؛ هر روز با لباسهای چسبان و زننده برای آرایش به من مراجعه مینمایند و در پاسخ به نهی و برحذر داشتنشان از این کار بیان داشتهاند که چه کنیم پدرمان کارگری بیش نیست و اموراتمان نمیگذرد…
کار نه قابل دفاع است و نه قابل تعمیم؛ ولیکن واقعیتی است غیر قابل انکار. همه ما و آنهایی که حضوری در جامعه دارند کمابیش با مواردی این چنینی در خیابانها روبرو هستیم. حقیر با دیدنشان متاثر میشوم وگاه اشک در چشمانم حلقه میزند و به جای تنفر از آنها غمشان را بر دل گرفته و نثار نفرین بر مسببین میکنم.
در جامعه آگاه هیچگاه فقر نمیتواند منجر به فحشا گردد. پایین بودن فرهنگ عمومی در جامعه که ما متولی آن هستیم در کنار فقر نتیجهای این گونه دارد. مسئولان، برادران و خواهرانی که مورد خطاب «وقفواهم انهم مسئولون» هستید! به خود آیید که دیگر ضرورتی به تحقیق نیست.
اگر بخواهید کاری بکنید، تنها بولتن خبری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی کافی است و مزید اطلاع، متوسط سن دختران و زنان خیابانی در تهران و شهرهای بزرگ به ۲۰ و چند سال رسیده و هرگز در هیچ زمانی نه از نظر تعداد و نه از نظر سن اینگونه نبوده است. به خدا در هیچ زمانی این گونه زنان و دختران ایرانی بزم عیاشان عرب را گرم نکردهاند.
پرداختن به علل این ننگ تاریخی که قطعاً ریشه در کوته نظری و عملکرد ضعیف برخی مسئولان نظام و بخصوص دستگاههای ذیربط دارد، لازم است و با عزمی راسخ و اقدامی شایسته و همه جانبه میتوان این لکه سیاه را کم رنگ و کم رنگتر نمود. معطوف نمودن فکر و ذهن به بیرون و تهاجم و شبیخون فرهنگی ممکن است مرهمی و مسکنی بر دل مسئولان و دفاع و توجیهی باشد؛ ولی کارساز نیست. ریشه را در درون جستجو نمودن تکلیف است و کارساز که زمینه اثر بخشی تهاجم و شبیخون را باید در درون جستجو نمود که ما خوب دشمن را و تاثیر اقداماتش را تجربه کردهایم.