گفتوگوی خبرآنلاین با عطاءالله حکیمی نماینده رودبار در مجلس و رئیس ستاد مردمی حسن روحانی و دوست نزدیکش محبتی – استاد دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و از همراهان حسن روحانی در برخی سفرهای استانی – در ادامه میآید:
در مجلس چند نفر از نمایندهها عضو ستاد آقای روحانی بودند؟
حکیمی: تنها نماینده این دوره مجلس بودم که با جناب آقای دکتر روحانی رسما همکاری کردم.
غیر رسمی چطور؟
حکیمی: غیر رسمی اطلاع ندارم.
اما آقای مطهری از حامیان روحانی بود.
حکیمی: ایشان فقط روز آخر از دکتر روحانی اعلام حمایت کردند.
از چه زمانی شخصا تصمیم گرفتید با ستاد آقای روحانی همکاری کنید؟
حکیمی: نیمه دوم سال گذشته بود. آن زمان به نفع ایشان ورود پیدا کردم و یک نطق هم در مجلس برای ایشان داشتم. بعد هم ایشان محبت کرد و بنده را به عنوان رئیس ستاد مردمی خود منصوب کرد.
واکنش نمایندگان دیگر به حضورتان در ستاد آقای روحانی چه بود؟
حکیمی: نمایندهها میگفتند که دکتر روحانی رای نمیآورد. حتی برخی میگفتند حمایت شما از روحانی موجب میشود اصولگرایی شما زیر سوال برود. میگفتند آقای روحانی اصلاحطلب است، در حالی که اصلاح طلبان او را قبول نداشتند. ضمن اینکه آقای روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بود و نماینده مقام معظم رهبری است. بنابراین کسی قبول نمیکرد که ایشان رای دارد. حتی در روزهای آخر پیشبینیشان این بود که آقای قالیباف رئیس جمهور می شود.
اصلا چطور شد شما با سابقه اصولگرایی سراغ آقای روحانی رفتید؟
حکیمی: فضای ۸ سال گذشته، نتیجه اش به گونهای شد که به عنوان یک نماینده مجلس احساس می کردم در چنین شراطی نیاز به گزینه ای داریم که مسائل ما در حوزه دیپلماسی، اقتصاد و سیاست داخلی را حل کند. ما امروز در حوزه سیاست خارجی خیلی شرایط خوبی نداریم. ما با خیلی از کشورهای دنیا می توانستیم رابطه خوبی داشته باشیم، ولی به دلیل سوء مدیریت آقایان دیپلماسیمان به شدت ضعیف است.
در بحث سیاست داخلی هم افراد و گروه ها با یکدیگر اختلاف شدید دارند و یک اختلاف جدی بین احزاب اتفاق افتاده است. ضمن اینکه در بحث های اقتصادی به هیچ وجه وضعیت خوبی نداریم. ما قرار نیست سیاه نمایی کنیم، کارهای خوبی هم در این ۸ سال پیگیری شد ولی وقتی خروجی کار را نگاه کنیم، می بینیم که موج بیکاری افزایش پیدا کرده است. تورم بشدت بالاست و مهار قیمت کالاها و خدمات از کنترل خارج شده است. بر این اساس احساس کردم نیاز به گزینه ای است که فراجناحی عمل کند چون در طول ۱۶ سال گذشته شاهد افراط گرایی جناح چپ و راست بودیم.
گفتید که در مجلس کسی باور نداشت روحانی رای بیاورد، الان فضا در مجلس بعد از انتخاب آقای روحانی چگونه است؟
حکیمی: به خیلی از نمایندگان شوک دست داده است و بنده را که می بینند می گویند: «نماینده آقای روحانی آمد!» مجموعا دیدگاهها مثبت است.
اظهار نظر ها هم نشان می دهد نمایندگان بدشان نمی آید با دولت روحانی کار کنند؟
حکیمی: بله، شرایط خوبی در مجلس حاکم است و این اعتقاد وجود دارد که باید به روحانی کمک کرد.
اما بعید می دانم به ذهنتان می رسید که آقای روحانی رئیس جمهور خواهد شد؟
حکیمی: بنده زمانی که کسی فکر نمی کرد ایشان رای بیاورد، با اعتقاد وارد شدم و با تمام توان هم تلاش کردم. خط سیاسی بنده کاملا شفاف است و به اصطلاح، سیاسیکار نیستم. لذا معمولا چند ماه قبل از انتخابات، خط و خطوطم کاملا مشخص است. بطوریکه قبل از اینکه ستاد رسمی و اجرایی دکتر روحانی شکل بگیرد، به صورت مستقیم برای ایشان وارد عرصه شدیم و برای گسترش رویه اعتدالگرایی کار کردیم.
از زمانی هم که ستاد رسمی آغاز به کار کرد، ما احساس کردیم که با یکسری از افراد افراطی جناح چپ که عموما عضو حزب اعتدال و توسعه هستند، نمیتوانیم همخوانی داشته باشیم. به همین دلیل به شخص آقای دکتر روحانی اعلام کردیم با توجه به سابقه اصولگرایی، ما با این ستاد نمی توانیم مستقیما کارکنیم، لذا به دستور ایشان ما ستاد مردمی را تشکیل دادیم. اعضای این ستاد عموما اصولگرا بودند. البته ما اصلاح طلبانی که معتدل بودند را هم جذب کردیم و ستاد ما حقیقتا مردمی بود.
واقعا مردمی بود؟!
حکیمی: بیلان کاری ما کاملا مشخص است. برای هزینه ها هم ازخودمان شروع کردیم و با کمک های مردمی ستاد رابه پیش بردیم. خود آقای روحانی روز اول هم به ما گفت که اگر ستاد مردمی میخواهید راه بیندازید، من پولی ندارم به شما بدهم. بنده هم به ایشان گفتم شما نگران این نباشید. در این مسیر از کمک نمایندگان ادوار هم استفاده کردیم. تیم های مستقل و کمیته های اقتصادی، فنی مهندسی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و … شروع به جذب نیرو کردند ولی چون با عشق کار می کردیم خوشبختانه به لطف الهی نتیجه خوبی گرفتیم.
علاوه بر این، ما توانستیم ستادهای مردمی مراکز استانها و شهرستانهای کشور را فعال کنیم و الحمدلله ستادهای مردمی در سراسر کشور فعال و پر جنب و جوش بود. نکته جدیدی که درستاد ما وجود داشت این بود که سعی کردیم از تکنولوژی روز هم استفاده کنیم و آن هم استفاده از تلویزیون زنده کنفرانسی بود. یعنی اینکه همزمان می توان با ۱۸۰ نفر بصورت کنفرانسی و زنده صحبت کرد و به سوالات پاسخ داد. منتها در این دوره به این دلیل که فضای امنیتی بر کشور حاکم بود، ما نتوانستیم از آن به خوبی استفاده کنیم.
این تکنولوژی جدید ارتباطی فایدهاش این است که ما به جای اینکه هزینه سنگین بکنیم و هیات دولت را به استانها با هزینه های سنگین ببریم، از این تکنولوژی استفاده می کنیم. گاها برای افتتاح یک پروژه مسکن مهر هزینه های زیادی در این دولت انجام شد در حالی که رئیس جمهور در دفتر خودش از طریق این سیستم می تواند آنلاین پروژه ها را افتتاح کند و مهمتر از آن، کل کشور – حتی دورترین روستاها – را نیز مدیریت و کنترل کرد.
وقتی ستاد شما تشکیل شد چه تیپ افرادی به شما رجوع می کردند؟
حکیمی: ستاد ما مردمی بود و افراد با اعتقاد و عشق آمدند. یکی از دلایلی که باید از دکتر روحانی تشکر کنیم، این است که فاصلهای که بین نسل جدید و نسل انقلاب وجود داشت را کم کرد.
خودجوش بودن ستاد باعث شد جایگاه خوبی در میان مردم پیدا کند. این را به عینه مشاهد کردیم که ستادهای مردمی چه میزان میتواند در بالا رفتن اقبال به ایشان موثر باشد. از این جهت، به تیم مشاوران آقای دکتر یادآوری کردیم که اگر همراهی تیم دولت با مردم مستقیم باشد، اثراتش در جایگاه دولت و اطمینان مردم به آن چقدر افزایش می یابد.
فکر میکنید چه موضوعی باید سریعا در دستور کار دولت جدید قرار بگیرد؟
حکیمی: یکی از اولین قولهای آقای روحانی احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی بود. ما بعد از پیروزی ایشان در انتخابات، تیمی را در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور متشکل از کارشناسان ارشد تشکیل دادیم. البته از نظریات کارشناسی همه صاحبنظران نیز استفاده خواهیم کرد تا انشالله طرح جامع سازمان مدیریت را تقدیم آقای دکتر روحانی بکنیم. تقریبا دو سال است که برنامه ریزی کردیم که هر دولتی سر کار آمد، با تمام توان کمکش کنیم.
این تیم را چه کسی مدیریت می کند؟
حکیمی: مدیریت کارگروه احیای سازمان مدیریت به عهده اینجانب است. این گروه خودجوش و از میان یک گروه از متخصصان است.
دکتر محبتی! به عنوان کسی که ارتباطی با ستاد آقای روحانی داشتید، به ذهنتان می رسید فضا به نفع او تغییر کند؟ فضای سیاسی چطور بود؟
محبتی: سال قبل که ستاد های آقای روحانی شکل گرفت، ایشان گمنام بودند و بیشتر نخبگان سیاسی ایشان را نمی شناختند. حتی در یکی از سفر هایی که بنده ایشان را همراهی می کردم در فرودگاه کسی پرسید: «این کیه؟» یعنی عبارت این کیست را به کار بردند. آن زمان هیچ تشکل سیاسی هم حاضر به حمایت از ایشان نبود.
اما حزب اعتدل و توسعه از ایشان حمایت کرد؟
محبتی: اعتدال و توسعه گروهی از مشاورین دکتر روحانی نیست. مجموعهای است که در مرکز تحقیقات استراتژیک شکل گرفته است و جمعی از مشاورین دکتر روحانی هستند. به تعبیری مشاورین ایشان، قالب حزبی به خودشان دادند. اینکه چرا احزاب از ایشان حمایت نکردند، دلیلش این بود که برای احزاب ریسک است که در عرصه، تابلوی حمایت از کسی را بلند کنند و نتیجه نگیرند.
احزابی که می گویید «نپذیرفتند از آقای روحانی حمایت کنند» کدام احزاب بودند؟
محبتی: در میان اصولگرایان کسی حاضر به حمایت از دکتر روحانی نشد، چون کسی ایشان را به عنوان اصولگرا نپذیرفت. برای خیلی از این گروه ها، آقای ولایتی ارجحیت داشت. بنابراین هیچ حزب اصولگرایی به جز حزب وفاق ملی از ایشان حمایت نکرد. این حزب سابقه حمایت از آقای هاشمی را داشت و دلیلش برای حمایت از روحانی، سابقه حمایت از هاشمی بود. من یادم هست که می گفتند «آقای روحانی جوانیهای سیاسی آقای هاشمی است.» لذا آقای روحانی در اولین مصاحبه از حزب وفاق ملی به عنوان یک تشکل اصولگرا نام برد. بر این اساس، معتقدم در کابینه آقای روحانی این دو حزب نقش اساسی را خواهند داشت. یکی مشاوران دکتر روحانی که حزب اعتدال و توسعه هستند. دوم هم اصولگرایانی که ریسک کردند.
اما وفاق ملی حزب شناخته شدهای نیست و بروز و ظهور جدی هم در ایام انتخابات نداشته است؟
محبتی: اتفاقا در انتخابات ۱۳۸۴ حضور خیلی فعالی داشتند. البته در انتخابات ۱۳۸۸ از هیچ یک از کاندیداهای آن زمان حمایت نکردند ولی سابقه این حزب به یک دهه می رسد. شورای مرکزی آن نیز ترکیبی از راست و چپ معتدل هستند. چپ آنها چهره ای مثل آقای نجفی است که چهره ای معتدل است. چهره ای مثل آقای درودگر که یک مدیر ورزشی است هم از اعضای این حزب است. شاید بد نباشد بنده این نکته را عرض کنم که یکی از نکاتی که حزب وفاق از ابتدا با دکتر روحانی شرط کردند، ولایتپذیری بود. اگر این نبود شاید حزب وفاق ملی از آقای روحانی حمایت نمی کرد.
کسانی که از اول با آقای دکتر روحانی بیعت و تا آخر هم پایبند بودند، وفاقی ها بودند. چپی ها که تا روز آخر اعلام موضع نکردند. کسانی که در سفر های استانی همراه ایشان بودند و برند اصولگرایی را با ایشان همراه کردند، وفاقی ها بودند. در سفر ارومیه و فارس تمام خودرو ها نوشته بودند «حزب وفاق ملی، یک کلام روحانی». فکر می کنم روحانی از این وضعیت حداکثر بهرهبرداری را کرد. اگر احزاب اصولگرا در این انتخابات باختند، به این دلیل بود که مغرور به یک جمله بودند و آن اینکه می گفتند «ما برتریم و همه ما را میپسندند» اما حزب وفاق ملی ریسک کرد. حتی در ماه های اول مورد اعتراض بسیاری از چهره های شاخص اصولگرا هم قرار گرفتند.
پیروزی آقای روحانی را مدیون حمایت آقای هاشمی و خاتمی از او می دانید یا اقبال به شخص او؟
محبتی: پیروزی روحانی اول از همه مدیون هاشمی و خاتمی است اما اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی مربوط به حزب وفاق ملی و دیگر تشکل های مردمی است که ایشان را همراهی می کردند. چون مردم یکشبه به کسی اعتماد پیدا نمی کنند.
شما این را هم بدانید که ستاد مردمی دکتر روحانی را هم وفاقیها ساماندهی کردند، چون آنها با برخی از اعضای شورای ستاد مرکزی که غالبا از حزب اعتدال و توسعه بودند، کنار نیامدند. قطعا می توان گفت ستاد مردمی دکتر روحانی کسانی بودند که از افراطگرایان و تمامیتخواهان خسته شده بودند. این بار مردم با بصیرت آمدند و رایی را دادند که خیلی ها فکر نمی کردند. من هم اوایل فکر نمیکردم روحانی انتخاب شود. حتی خود من هم تا دقیقه ۹۰ فکر نمی کردم روحانی در مرحله اول رای بیاورد. چون سعید جلیلی توسط بچه های پایگاهی و هیاتی آرا را میگرفت اما در این انتخابات هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان تندرو رای دادند. بنده حتی معتقدم ضد انقلاب هم رای دادند. دلیل هم این است که آنها فکر نمی کردند از صندوق روحانی در بیاید. به نظرم این بار وفاقی ها گل کاشتند!
در این تقسیمبندی شما به جز این دو حزب، چه کسانی در کابینه حضور خواهند داشت؟
محبتی: نه نه! هرگز اشتباه نشود. حزب وفاق ملی ادعای سهمخواهی ندارد.
سوال من این بود که به جز این گروه سیاسی فکر می کنید چه کسانی وارد کابینه آقای روحانی شوند؟
محبتی: حتما نخبگان سیاسی هستند که از هر دو جناح کار خواهند کرد. قطعا بدانید که آقای روحانی از جامعه اسلامی مهندسین استفاده خواهد کرد. حتما ایشان از اعضای مجمع روحانیون مبارز استفاده خواهد کرد. مجید انصاری یکی از گزینههای آن مجموعه است. البته بعید میدانم روحانی از مجموعه مشارکت و مجاهدین استفاده کند. چون این گروهها با دولت ملی همخوانی ندارند. چون کسانی باید در این کابینه باشند که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه داشته باشند. تعارف که نداریم آن دو گروه این اعتقاد را ندارند. کسانی که در مسیر ولایت قرار می گیرند باید توقع داشته باشند سیلی هم بخورند اما سیلی خورده را نباید نشان همه بدهند؛ باید روی دیگر صورتشان را نشان بقیه بدهند. مجاهدین و مشارکت سیلی نخورده صورت نقاشی شده را نشان می دادند.
آقای حکیمی! فکر می کنید دولت جدید در چند ماه ابتدایی استقرارش با چه مشکلاتی روبرو شود؟
حکیمی: یکی از مهمترین مشکلات استفاده از مدیران سن گذشته است. برخی از افراد سنشان خیلی بالاست و صلاح نیست دکتر روحانی از آنها استفاده کند یا برخی از احزاب تندرو اصلاحات که بخواهند سهمخواهی کنند چون ما امروز به یک دولت فراجناحی و اعتدالگرا نیاز داریم که فضای جدیدی را درکشور پایهریزی کند.
محبتی: من فکر میکنم اصلاح طلبان باید عرصه را برای ورود نیروهای جوان اصلاح طلب فراهم کنند. فکر می کنم یکی از چالش های دولت جدید این باشد که برخی از گروه های اصلاح طلب اجازه ندهند اصلاح طلبان جوان وارد عرصه شوند. کشور زمانی توسعه پیدا می کند که هر دو گروه و جریان اصلی سیاسی کشور در قدرت باشند. اگر این دو نباشند ضعف های خودشان را نمی پذیرند. این شامل راست تندرو و چپ تندرو می شود. من فکر می کنم این دو سوی طیف، یکی از چالش های دولت آینده باشد.
فکر می کنید دولت آقای روحانی با مجلس هم مشکلی داشته باشد؟
حکیمی: به نظر نمی رسد. فکر می کنم با توجه به روحیه اعتدالی آقای روحانی، این آمادگی در دو طرف برای همکاری های متقابل وجود دارد.
یکی از اموری که با انتخاب کابینه دولت جدید ممکن است یک طیف از حامیان آقای روحانی را نا امید کند و از همین جا است که مشکلات دولت روحانی نطفه اش بسته می شود. فکر می کنید این مشکلات چقدر جدی است؟
حکیمی: من معتقدم اگر فرصت به آقای دکتر روحانی داده شود، ایشان همان دولت فراجناحی را که قولش را داده بودند، تشکیل می دهد. دلیلی هم ندارد که تنها از یک جناح خاص استفاده کنند. شما مطمئن باشید اگر ایشان تنها از یک گروه خاص استفاده کند، با مشکلات زیادی مواجه می شود.
گمانهزنیها درباره کابینه دولت آقای روحانی متمرکز روی مدیران دو دولت اصلاحات و کارگزاران است. فکر می کنید بازگشت به مدیران دهه ۷۰ مشکلات کشور را کم می کند؟
حکیمی: زمانی که اصولگرایان با ایشان همراه شدند، هنوز خبری از اصلاح طلبان نبود. حتی اصلاح طلبان اعتقادی نداشتند که ایشان رای می آورد. چند روز مانده به زمان رای گیری هم اصلاح طلبان معتقد بودند رای آقای عارف بیشتر از دکتر روحانی است. بنابراین فکر می کنم دکتر روحانی باید به این نکته توجه جدی داشته باشد. بر این اساس فکر می کنم آقای روحانی بیشتر بدهکار اصولگرایان است تا اصلاح طلبان.
محبتی: آقای روحانی دو روز آخر مطرح نشد.
قبول ندارید که حمایت آقای هاشمی و خاتمی موجب رای روحانی شد؟
محبتی: قطعا روحانی رایش را مدیون آن دو نفر است. اما چه کسانی روحانی را به میدان آوردند؟ در زمان تحویل سال، روحانی در حرم امام کنار چه کسانی نشسته بود؟ آیا اصلاح طلبان روحانی را به مناطق جنوب بردند؟ کدام اصلاح طلب به مناطق جبهه و جنگ رفته است؟ می خواهم عرض کنم روحانی را اصولگرایان وارد میدان کردند و مینهای سیاسی جلوی راهش در عرصه انتخابات را خنثی کردند نه آقای خاتمی و هاشمی!
اما برخی معتقدند مردمی که به روحانی رای دادند، دلیشان بیشتر حمایت آن دو چهره سیاسی بود؟
محبتی: آیا اگر آقای هاشمی رد صلاحیت نمیشد، حاضر بود به نفع روحانی کنار برود؟ یعنی شما قبول می کنید که اگر آقای روحانی مانند آقای غرضی روزهای آخر مهلت ثبت نام وارد معرکه انتخابات می شد باز هم آقایان هاشمی و اصلاح طلبان بویژه آقای خاتمی روی ایشان سرمایه گذاری می کردند؟ نه، چون زمانی ائتلاف مطرح شد که تقریبا یکی از حریفان جدی برای اصولگرایان حضور جدی روحانی و استقبال خوب مردمی در سفرهای تبلیغاتی وی در قبل از ثبت نام رسمی بود را باید مطرح کرد.
به عبارت سادهتر پس از اطمینان از احتمال رفتن ایشان به مرحله دوم و حتی پیروزی، این سیاستمداران کارکشته این اقدام خوب سیاسی را انجام دادند و حقیقتا هم برد کردند.
فکر می کنید نخستین اقدام زمینمانده دولت دهم که روحانی و کابینهاش باید آن را شروع کنند، چیست؟
حکیمی: یکی چالش سیاست خارجی است که آقای روحانی باید ورود پیدا کند و از آنجا که استاد این کار است، به نظرم موفق خواهد شد برخی از تحریم ها را در چند ماه آینده بشکند. نکته دوم اقتصاد است. در ۸ سال گذشته بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که در یک قرن اخیر بی سابقه بوده و اگر درست برنامهریزی می شد به یکی از قدرت های اقتصادی تبدیل می شدیم.
البته ما هزینه هایمان به همان نسبت زیاد شده است؟
حکیمی: در این دو دوره فقط ۱۲ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به پیمانکاران است. تولید و خصوصا صنعت کشور فلج شده، نرخ ارز و تورم افزایش پیدا کرده، نرخ بیکاری هم بشدت افزایش پیدا کرده و این از بی برنامگی دولت آقای احمدینژاد است. بنابراین دومین نکتهای که باید توسط دولت اصلاح شود، اقتصاد کشور است. نکته مهم در این زمینه توجه جدی به تامین کالاهای اساسی است که به صورت منظم باید در اختیار مردم عزیز گذاشته شود. در این صورت رضایتمندی ایجاد خواهد شد.
پیشنهادتان بازگشت به شیوه کوپن است؟
حکیمی: برای این کار می توان از کارت الکترونیک استفاده کرد که امنیت روانی در جامعه ایجاد کند. در گام بعدی هم کارهای میانمدت و بلندمدت اقتصادی را پیگیری کند.
محبتی: بر اساس شعارهایی که ایشان داده است فکر می کنم یکی از اولین اقداماتش ساماندهی هدفمندی یارانههاست. یعنی یارانهها را به کسانی بدهد که واقعا به آن نیاز داشته باشند.
نکته دوم، حل کردن مشکل اشتغال است؛ در این زمینه باید دولت بعدی به اقتصاد غیر دولتی توجه کند. نکته بعد هم درست اجرا کردن اصل ۴۴ است. درست این است که دولت نظارت کند و کار را مردم انجام دهند. الان این روند برعکس است. حتی میتوان برای اجرای این اصل یک معاونت اجرای اصل ۴۴ در نهاد ریاست جمهوری تشکیل شود تا اشتغال تحقق پیدا کند. متاسفانه الان اقتصاد ایران به یک اقتصاد فردمحور تبدیل شده است. الان دولت به دنبال یک سرمایهگذار راه می افتد تا او خدمتی را انجام دهد. این خطرناکترین نوع اقتصادهاست.
باید تضمین حضور سرمایههای خرد و کلان در اقتصاد انجام شود تا مردم مشارکت کنند. ما آن قدر موانع برای اشتغال خصوصی ایجاد کردیم که سرمایهدار فرار می کند. فکر می کنم مجلس باید این مساله را حل کند چون خود دولت هم نمی تواند این مشکل را حل کند. باید تضمیمن سرمایه بخش خصوصی تامین شود. خیلی از ایرانیان خارج از کشور، سرمایه دارند ولی نگران هستند. حوزه سلامت هم باید تکمیل شود و الا این موضوع خودش به یکی از معضلات دولت تبدیل می شود. طرح پزشک خانواده در دولت دهم یک طرح کپی شده از کشورهای غربی بود که غلط اجرا شد. در این طرح، حق انتخاب را از مردم گرفتند. در انگلیس شما حق داری به ۵ پزشک مراجعه کنی، این طرح پزشک خانواده با این شیوه اجرایش، یک طرح کمونیستی است که با عدالت و آزادی همخوانی ندارد.
با تغییر دولتها معمولا قطببندیهای سیاسی هم یا دچار تغییرات جدی می شود یا اینکه در ظاهر شکل دیگری پیدا می کند. در مورد دولت آقای روحانی به نظر می رسد قطب بندی های سیاسی بعد از تغییر دولت افزایش یابد. فکر می کنید دو گانه اصولگرا- اصلاح طلب حفظ می شود؟ آیا ممکن است در مجلس فراکسیونی جدید و قوی از بدنه مجلس شکل بگیرد که متمایل به دولت جدید باشد؟
حکیمی: من فکر می کنم احزاب ما امتحان خودشان را پس دادند. این قطببندیهایی که شما اشاره کردید بیش از همه به عملکرد خود آقای روحانی باز میگردد.
یعنی اگر انتظارات از دولت وی برآورده نشود، ممکن است تقسیمبندیهای بلوک قدرت تغییر کند؟
حکیمی: شما شک نکنید که تشکیل کابینه یک آزمون بزرگ برای ایشان است و اگر در این زمینه موفق نشود، در گام اول شکست خواهد خورد.
آقای احمدی نژاد و تفکر حامی او از این پس در کجای قدرت ایران قرار خواهند گرفت؟
حکیمی: طبیعتا ایشان یکسری هوادارانی دارد. وضعیت این طیف هم به عملکرد آقای روحانی باز میگردد. اگر آقای روحانی بتواند نظر ملت را جلب کند، تفکر احمدینژاد به تاریخ خواهد پیوست.
محبتی: من نظرم این نیست. ببینید! اگر به آرایش سیاسی انتخابات نگاه کنیم، دو گفتمان در آن حضور داشته است. یکی گروه نخبگانی که وارد فعالیت سیاسی شدند، کسانی که آقای احمدینژاد را رئیسجمهور کردند، نتوانستند گزینه دومش را تایید صلاحیت کنند. بارها عرض کردم اگر یک الیت، فعال سیاسی شود ماندگاری ندارد و آن تفکر شکست میخورد.
خیلی از کسانی که دیروز به آقای احمدی نژاد رای دادند، این دوره به روحانی رای دادند. ما ۱۸ میلیون اصلاح طلب نداریم. شما روحانی بودن رئیس جمهور منتخب و سالهای نمایندگی رهبری را در سمتهای مختلف داشتن را فراموش نکنید. شما در کدام یک از اصلاح طلبان چنین پتانسیلی را می بینید؟ شما به این فکر کردید چرا آقای روحانی در مقابل ۴ چهره جدی اصولگرا رای آورد؟ این به دور شدنشان از سیاست اصولگرایی ارتباط دارد. همین که نتوانستند با هم ائتلاف کنند، یعنی موفق نبودند. شعار دادن که مهم نیست. پایبندی به اصولگرایی یعنی ایثارکردن. کسانی که در جنگ تحمیلی حاضر شدند، اصولگرا بودند. نه اصولگرای سیاسی بلکه اصولگرای معتقد به اصول انقلاب.
یعنی آقای روحانی موجب شد اصولگرایی بازتعریف شود؟
محبتی: بله، تعبیر قشنگی است.
این اصولگرایی مد نظر شما شاخص هایش چیست؟
محبتی: اعتقاد به ولایت و حفظ نظام. آقای روحانی در اولین مصاحبه اش در چهار و محال و بختیاری گفت من برای کمک به حضرت آقا آمدم. نگفت من آمده ام اصلاحات را زنده کنم. من آنجا شیفته اش شدم. شما بهتر از من می دانید که پیشینه اصولگرایی آقای روحانی بیشتر از اصلاح طلبی اش است. اصلاح طلبان اینجا زرنگی کردند و پذیرفتند که روحانی می تواند آنها را به عرصه قدرت باز گرداند. یعنی شما فکر می کنید اگر عارف در صحنه می ماند، ۱۸ میلیون رای می آورد؟ این یک توهم است. امکان ندارد.
آقای روحانی از ابتدا وارد جاده ای شد که تابلوهای اصولگرایی و اصلاحطلبی اش مشخص بود. از ابتدا گفت اصلاحگرا است. یعنی کاری کرد که دو جناح درباره او موضع نگیرند. در ادامه هم رقبا را یکی یکی حذف کرد.