نبی لو که در دوران کودکی پدر و مادر خود را از دست داده است، به سرپرستی عمویش درمی آید و پس از فوت عمویش، جوانی از اهالی همان روستا مراقبت از وی را بر عهده می گیرد، اما این زندگی نیز چند سالی دوام نمی آورد و اکنون بیش از ۶۰ سال است که در این روستا خالی از سکنه به تنهایی زندگی می کند.
این شهروند که دارای یک خواهر است از دیدن روی خواهر نیز به دلیل فلج بودن پای وی محروم است.
وی که به صورت مادر زادی کر و لال است به دلیل داشتن آب مروارید و عدم مراجعه به موقع دکتر یکی از چشمانش نیز نابینا است.
زندگی مشهدی نبی لو با خالی شدن روستای چال از سکنه در تنهایی گذشته است و با وجود اینکه چند بار اهالی روستا او را به خانه خود برده اند، نتوانسته طاقت بیاورد و دوباره به روستای مورد علاقه خود بازگشته است.
این شهروند مجرد است و تا کنون کسی مقدمات ازدواجش را فراهم نکرده است، خود نیز به دلیل کر و لال بودن نتوانسته تنهایی خود را با کس دیگری تقسیم کند.
روستای چال که از امکانات آب، برق و گاز محروم است، تنها مامن مرد تنها است و این مرد با خدا، از آب چشمه برای گذران زندگی خود استفاده می کند.
وی زیر پوشش نهادهای حمایتی نیست و فقط رهگذران و شکارچیانی که وی را می شناسند،هر از گاهی آذوقه برایش می آوردند، اما در روزهای سرد زمستان که پرنده هم در این روستا پر نمی زند، مرد تنهای چال، روزی خود را از خدا می گیرد.
ارتباط این مرد پاک و بی آلایش روستایی با خدا به قدری صمیمی و گرم است که گویی بین او و خدا فاصله ای نیست، اگرچه مشهدی ولی درس نخوانده اما نمازهایش را با صداقتی از جنس مردان خدایی به پا می دارد و ماه رمضان برایش حکمی عجیب دارد.
مردم تنهای روستای چال از نظر جسمی و ذهنی از هیچ مشکلی برخوردار نیست و روزگار خود را با کندوهای عسلی که نگهداری می کند، می گذارند، همه باغ های این روستا به همت این مرد سرسبز است و رهگذران از این باغ ها استفاده می کند.
نبی لو در وسط حیات خانه اش حوضی برای استحمام دارد و از کمترین امکانات برای گذران زندگی برخوردار است، اما این محرومیت نتوانسته روح این مرد را خدشه دار کند، او مطیع محض خداوند متعال است و آرامشی که در نماز خواندن در او دیده می شود، از جنسی دیگر است.
این مرد کرسی کوچکی در منزلش دارد که به هنگام زمستان از آن استفاده می کند، زندگی پاک و بی آلایش او نمونه ای بی نظیر در عصر دل های سنگی است.
یک شهروند نوع دوست طارمی که خود از کارمندان بهزیستی شهرستان طارم است هر از گاهی به این مرد سر می زند و مایحتاج وی را تهیه می کند.
برخی از شکارچیان و مردمی که او را می شناسند تنها میهمانان این مرد طارمی هستند.
روستای چال در ۶۰ کیلومتری شهر زنجان قرار گرفته است اما کمتر کسی این روستا را به یاد دارد، چرا که صعب العبور بودن روستا موجب شده تا ساکنان کوچ را بر ماندن ترجیح دهند.
گفتنی است روستای «چال» از توابع شهرستان زنجان و در کوههای مرتفع مرز طارم و زنجان واقع شده است.
مرد تنهای ۷۵ ساله روستای چال انتظاری از کسی ندارد، اما چشم انتظار مهربانی های بی آلایشی است که او را بغل می کند.
موج رسا