به گزارش عقیق، آخرین شب از برنامه دعا و مناجات در مسجد شهید بهشتی با سخنرانی حجت الاسلام مهدی دانشمند برگزار شد.
حجت الاسلام دانشمند که در دهه سوم ماه مبارک رمضان در این مسجد منبر می رفت، در ارتباط با شرایط، لوازم و آداب امر به معروف و نهی از منکر سخن می گفت که گزیده ای از آخرین جلسه این مراسم را در ادامه می خوانید:
* پر کردن خلاءهای روحی، فکری و عاطفی نسل جوان از دیگر ملزومات امر به معروف است. باید آن ها را پر کنیم و الا دشمن آنان را پر خواهد کرد. ما باید از آن روزی بترسیم که وهابیت به ما و جوانان ما روی خوش نشان دهد و گرنه کار وهابیت دشمنی با اسلام است.
** حضرت لوط(ع) در راه خدا آبروی خود را خرج کرد
* انسان باید تمام وجود خود را صرف حضرت حق کند، حال بعضی اوقات با خون، بعضی اوقات با جان و بعضا باید از آبروی خود در این راه بگذرد. حضرت لوط(ع) در راه خدا آبروی خود را خرج کرد و به قوم خود که دچار شهوت رانی شده و به هم جنس بازی روی آورده بودند گفت: اگر به دنبال ارضای شهوت هم هستید خدا راه خودش را قرار داده و آن ازدواج است. اگر کسی به شما دختر هم نمی دهد بیایید با دختران من ازدواج کنید اما دست از این گناهان بکشید.
* ما نباید اخلاق مگس وار داشته باشیم، زندگی ما باید با اخلاق زنبور گونه باشد. اگر دور جوانان را بگیریم این ها پای دین و قرآن می مانند. در جامعه ما هزاران رسول ترک و امثال آن وجود دارد.
* همین یک قطعه از سخنان امشب من را که خدمتتان عرض می کنم در تشییع جنازه ام پخش کنید. ما باید اجازه دهیم این رسول ترک ها و امثال آن دیده شوند. مهم ترین مشکل جوانان ما مشکل مالی نیست، هر چند این مشکل هم مهم است اما معضل اصلی جوانان امروز این است که کسی درکشان نمی کند و حرف هایشان را گوش نمی دهد.
** هیچ کسی مثل خدا مشتی نیست
* مطلب دیگر در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر این است که تا می شود باید از سرچشمه شروع کرد. این که بعضا برخی جوانان نماز نمی خوانند را باید در شناخت این فرد از خداوند جست و جو کرد. جوانی آمد پیش من و می گفت خدا منتظر است من پایم را کج بگذارم و زمین بخورم تا آن وقت راه خود را گم کنم. خوب این جوان هنوز آن مهربان ترین مهربانان را نشناخته است. ریشه تمام مشکلات ما بر می گردد به عدم شناخت و درک صحیح توحید.
* هیچ کسی مثل خدا مشتی نیست. خداوند چهار ملک را مامور قرار داده تا اگر انسانی گناه کرد فورا بال های خود را دور این فرد باز کنند تا آسمانیان زشتی این گناه را نبینند و آبروی آن فرد نزد آنان نیز محفوظ بماند. خداوند اینگونه ستار العیوب است.
* جوانی آمد نزد من و گفت خدا چه نیازی دارد به نماز خواندن ما؟! به او گفتم این جمله را دوباره روی کاغذ بنویس و با دقت بخوان. خوب مشخص است که خدا هیچ نیازی به نماز و روزه ما ندارد، زیرا اگر نیازی داشت و نیازمند ما بود که دیگر خدا نبود. این ما هستیم که در تمام لحظات محتاج و نیازمند اوییم. نماز نخواندن، روزه نگرفتن و هزاران گناه و کار زشتی که از جانب افراد سر می زند به دلیل این است که خدا را نشناخته اند.
* در امر به معروف از خود شروع کنیم و اگر نصیحتی هم هست کوتاه بگوییم. خوش اخلاقی جزء لاینفک امر به معروف و نهی از منکر است. ابتدا خوبی های فرد را بگوییم و سپس اگر ایرادی دارد آن هم در شرایطش بیان کنیم.
** ذره ای مولوی را در اعتقادات قبول نداریم
* یک نکته ای هم در حاشیه عرض کنم؛ بعضا دیده می شود احادیث و داستان هایی در بین عامه مردم رواج دارد که این ها سند معتبر روایی و تاریخی ندارد. برای مثال همین داستانی که می گویند فردی فرزند خود را نزد امیرالمومنین(ع) آورده بود که حضرت او را نصیحت کند که زیاد خرما نخورد اما چون آن روز خود حضرت بیش از حد خرما خورده بود آن فرد را نصیحت نکرد و بعدش هم این ضرب المثل را می خوانند که “رطب خورده منع رطب کی کند”. این حرف ها چیست؟! امام معصوم بری از هرگونه خطا و اشتباه است. من تمام احادیث را زیر و رو کردم و این روایت را در جایی ندیدم.
یا آن داستانی که مولوی می گوید علی(ع) هنگامی که بر سینه عمروبن عبدود نشست او بر صورت امیرالمومنین(ع) آب دهان انداخت و حضرت چرخی زد تا عصبانیتش فروکش کند و عمرو را از روی هوی و هوس نکشته باشد. این ها درست نیست، این حرف ها با عصمت امام در تناقض است.ما مولوی را در اعتقادات ذره ای قبول نداریم اما در مثل برای خود استادی است.