شاعر در این خصوص میگوید.
ز دست دیده و دل هر دو فریاد / که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازُم خنجری نیشش زفولاد / زنُم بر دیده تا دل گردد آزاد
وقتی به علت تحریک نگاه توجه میکنم میبینم که انحراف چشم به خاطر علائم جلب توجهی است که چه زن و چه مرد برای خود نصب می کنند ،که در جامعه ما این علایم کم مانده به فریاد تبدیل شود که : «ایها الناس به من نگاه کنید.»
ما دنبال ریشه یابی روانشناسی این قبیل جلب توجه ها نیستیم فقط می خواهیم بگوییم جوان عزیز، دختر و پسر عزیز، ما که به اندازه کافی در مشکلات هستیم، مشکل بیکاری، مشکل تورم، مشکلات عدیده عاطفی چرا تیشه بر میداریم به جان ته مانده آرامش همدیگر می افتیم؟!
چرا خودمان را به نحوی می آراییم که هم جنسمان هم در عجب هیبت ما می ماند چه برسد به جنس مخالف، این جوراب های تنگ و زننده چه معنایی دارد؟! این پیراهن های کوتاه و تی شرت های جذب آقایان چه معنایی دارد؟!
این نگاه هایی که مدام دو دو می زند و چون عقابی گرسنه به دنبال طعمه است چه عایدمان می کند؟! مگر چقدر توجه می خواهیم که همه نگاهای منفی و سمی یک شهر سیرمان نمی کند؟
یعنی چقدر خالی شده ایم که هر نگاه مسمومی را به جان می خریم تا دیده شویم، مگر چقدر جان داریم که این همه کثافت را در روح و روانمان جا می دهیم؟!
چشم برای دیدن زیبایی هاست، نه زیبا کردنش برای جوان مردم، اگر سدی از ریمل و سایه و مداد چشم و طره ای گیسو جلوی چشمانمان بسازیم چگونه دنیا را ببینم واقعیات و اسرار هستی را چطور بیرون بکشیم، دریافتن این ها دقت می خواهد.
می خواهیم دیده شویم خب نیاز جوانی است دیگر اما ما که خودمان را نمایش نمی دهیم، لوازم آرایشی و لباس هایمان را نمایش می دهیم، یعنی ما همینیم؟!
این نگاهایی که مدام دو دو می زند و چون عقابی گرسنه به دنبال طعمه است چه عایدمان می کند؟! مگر چقدر توجه می خواهیم که همه نگاهای منفی و سمی یک شهر سیرمان نمی کند؟
اگر توجه می خواهیم بیایم خودمان را نمایش بدهیم با تمام توانایی ها زیبایی ها، جذابیت هایی که واقعا داریم ، بعد تمام عالم چشم می شود و توجه برای دیدن ما، یک آدمی را می بینی نه دست دارد نه پا با انواع و اقسام محدودیت ها یک تواناییش را باور می کند می شود نفر اول شنای المپیک تمام جهان به او توجه میکنند، هزاران عکس و فیلم از او تهیه می شود ، اما ما را کی می بیند؟!
ما کی کشف می شویم؟!
این حرف ها کار ما را درست نمی کند ولی ذره ای منطق هم بد نیست، در پس این همه آرایش و رنگ، هزاران استعداد خوابیده است، هزاران دل پاک چون چشمه های جوشان، که دنبال بستری می گردد برای جاری شدن دریایی از احساسات و عواطف انسانی…
اما فریب ها و دروغ ها مدفونشان کرده، دروغی چون هر چه آرایش کنی زیباتری، هر چقدر موهایت به جوجه تیغی شبیه تر باشد جذاب تری، اگر اینطور باشی همه تو را می خواهند، اگر نباشی بی کلاسی، نخواستنی هستی دیگران مسخره ات می کنند ، تو را نمی خواهند.
رانندگان بدحجاب
اگر ما توجه عالم و آدم را هم با این رنگ و لعاب ها به دست بیاوریم، آیا می ارزد به اینکه توجه کسی را از دست بدهیم که همه چیز به ما داده است، و اگر بخواهد ستاره تابان عالم هستیمان می کند، و اگر بخواهیم جاودانه و محبوب و اثر گذارمان می کند.
این نگاه ها سمی است در رگ های روح ما، بیشتر ما معتاد شده ایم به این سم، دیر یا زود از پا خواهیم افتاد چرا متوجه نیستیم، چرا دردی از هم دوا نمی کنیم؟!
چرا با خودخواهیمان هزاران نفر دیگر را به آتش می کشیم؟! این اشتباه است که بگوییم خواهرم حجاب و برادرم تو آزاد باش و صبر کن تا خانم ها اصلاح شوند.
باید بگوییم برادرم چشمانت را ببند بر روی کسانی که آرامش تو را به آتش می کشند، و به خودشان هم رحم نمی کنند چه برسد به تو، کسی که به سلامت روحی و امنیت خودش اهمیت نمی دهد چه برسد به دیگران.
چشم برای دیدن زیبایی هاست ،نه زیبا کردنش برای جوان مردم، اگر سدی از ریمل و سایه و مداد چشم و طره ای گیسو جلوی چشمانمان بسازیم چگونه دنیا را ببینم واقعیات و اسرار هستی را چطور بیرون بکشیم ،دریافتن این ها دقت می خواهد
و خواهر عزیزی که در نهایت زیباییت قدم به خیابان می گذاری و تا با نگاهی منفی روبه رو می شوی چهره در هم می کشی و زیر لب دشنامی هم می دهی ، تقصیر این بیچاره چیست که تو در نهایت خودآرایی و زیباییت قدم میزنی؟
اگر میخواهی اذیت نشوی و نگاه هر ناکسی به دنبال تو نباشد کمی مۆدب تر با حیاتر و باوقارتر آمد و شد کن.
آدم بیماردل کم نیست ،این همه خبر قتل و تجاوز به عنف در همین کوچه و خیابان های ما اتفاق می افتد، این ها افسانه نیست واقعیات تلخی است که ممکن است هر آن یکی از ما قربانی آن باشیم .
این حقیقت در قرآن صریح و روشن آمده است: قرآن کریم می فرماید:
«یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُۆْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یۆْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیم» (احزاب آیه ۵۹) ؛
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مۆمنان بگو: «جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
وقتی که جلوی آیینه نشستیم و چشم به انواع و اقسام وسایل آرایشمان دوختیم ، قبل از شروع نقاشی کمی هم فکر کنیم ببینیم طالبان این هنر ما چه کسانی هستند؟ آیا ارزشش را دارند که این همه وقت و انرژی و سلامتی برایشان بگذاریم؟!
گاهی پاسخ می دهیم : «به خودم می رسم که خودم خوشم بیاید نه دیگران!!!» اگر واقعا منظورمان این است چرا در خانه که همه جا آینه هست و می توانیم خودمان را ببینیم از این رنگ و لعاب خبری نیست؟!
یادمان باشد که هر نگاه منفی که به خودمان جلب کنیم تیر دو سری است که از یک طرف در تن خودمان فرو می رود و از طرف دیگر در نگاه طرف مقابل ، یادمان باشد که دیر یا زود اثر این سم ها و تیرها در زندگی ما خودش را در قالب بیماری ها و گرفتاری ها و انواع و اقسام مشکلات نشان خواهد داد و در آخرت عذابی دردناک انتظار ما را می کشد.
تبیان