جای اینها را که گرفت، بیکاری میآید، رکود میآید، وابستگی میآید، درجا ماندگی میآید، بیکاری میآید، مشکلات اجتماعی میآید، اعتیاد میآید، طلاق میآید و هزار یک چیز دیگر.
همین چینیها یک مثل دارند که میگوید: به خاطر میخی، نعلی افتاد. به خاطر نعلی، اسبی افتاد. به خاطر اسبی سواری افتاد. به خاطر سواری، جنگی شکست خورد. به خاطر شکستی، مملکتی نابود شد و همه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.
قضیه چیست؟
پارسخودروییها رفتهاند سراغ یک محصول جدید. منهای آن داستان جا خوردن، طبیعی و قابل پیشبینی است که خودروی مذکور بی برو برگرد ساخت چینی جماعت است.
یک رابطه عجیبی این وسط شکل گرفته است. پارسخودرو با نیسان رابطه خوبی داشت و دارد. نیسان رابطه خوبی با ژنگژو داشت و دارد. بنا بر این پارسخودروییها باید با ژنگژوییها رابطه خوبی داشته باشند که جدیداً فهمیدیم دارند.
آنها از این دستاورد خود را در نمایشگاه شیراز رونمایی کردند. جاییکه برای اولینبار چشم ایرانیها به جمال «ریچ» روشن شد.
داستان از این قرار است که چندی پیش نیسان موتورز ژاپن سال ۱۹۹۳ طی یک قرارداد با طرف چینی، متعهد شد قسمتی از دانش فنی و تکنولوژیک خود را در اختیار آنها قرار بدهد.
از آن سو، چینیها هم متعهد شدند از بازار انبوه خود قسمتی را در اختیار ژاپنیها بگذارند. به این جور کارها میگویند جوینتونچر.
تولیدات اولیه تحت برند دانگفنگ ساخته میشد. آفریقای جنوبی اشتیاق خود برای خرید تولیدات این خودروسازی دو رگه را نشان داد.
نیسان پلتفرم پیکاپ D21 خود را وارد بازی کرد. کدام را؟ همان پلتفرمی روی فرونتیر، پالادین و ناوارا سوار شد. همان پلتفرمی که توسط پارسخودروییها با نام پیکاپ، رونیز و سرانزا مونتاژ میشد.
سال ۲۰۰۴ دانگفنگ سراغ کپیکاری هامر H1 و ساخت موشک رفت. همین امر رابطه بین دوطرف را کمی تیره و تار کرد. سال ۲۰۰۵ این مجموعه تصمیم به عرضه یک محصول جدید گرفت. محصولی در همان کلاس پیکاپ. مدلی به نام Rich. یک سال بعد در ۲۰۰۶ بود که ریچ مشتریان پر و پا قرصی پیدا کرد.
از روسیه و ویتام گرفته تا دو کره. ۲۰۰۷ بود که کارخانهای در شهر ژنگژونگ چین تاسیس شد و مدلهای تولیدی با برند Zhengzhou-Nissan راهی بازار شد. شاید تعجب کنید ولی باور کنید بخشی از تولیدات سواری لوکس تیینا و قشقایی را نیز همین کارخانه چینی میسازد.
کمی فنیتر
تا آنجایی که ما میدانیم و فهمیدیم، ریچ یا با نام چینیاش Rui Qi نسخه بدل نیسان D22 است. خودرویی که ویرایش اصلی ژاپنی آن دارای پیشرانههای ۲٫۵ لیتری ۱۵۴ اسببخاری، ۳ لیتری توربودیزل ۲۴۰ اسببخاری و ۴ لیتری ۲۶۵ اسببخاری است.
جعبهدندهها هم شامل نمونههای ۵ سرعته دستی و اتوماتیک و ۶ سرعته دستی میشود. هر سه نیز OverDrive دارند. البته گفتیم که این مدلها مربوط به نسخه اصلی نیسان هستند. چینیها با تمام حرف و حدیثهایشان، خودروهای نرمی دارند. به خصوص این یکی که در فنربندی محور جلوی خود از سیستم مستقل دو جناقی با میل پیچشی و میراکننده دوراهه از نوع تلسکوپی بهره میبرد.
سیستم تعلیق محور عقب هم غیر مستقل فنر برگی با میراکننده تلسکوپی است. جعبه فرمان به صورت دنده شانهای هیدرولیکی در نظر گرفته شده است. ترمزها دیسکی با قابلیت خنکشوندگی هستند. این خودرو دارای ایربگ راننده و سرنشین، ترمز ABS، تهویه مطبوع دستی، شیشههای برقی، قفل مرکزی، چراغهای قابل تنظیم، آینههای برقی و سنسور پارک است. سیستم صوتیاش نیز دیسکی با قابلیت اتصال USB خواهد بود.
با نگاهی دقیقتر به داخل کابین ریچ، به نکات جالبی برمیخوریم. طبق تصاویر، صندلیها باید با پوشش چرم (حالا نه خیلی اصلی) باشند. پوشش روی کنسول و داشبورد نیز همرنگ صندلیها از جنس پلاستیک فشرده ساخته شده است.
کفپایی و موکت نیز باید با طراحی تودوزی یکرنگ باشد. روی غربیلک اثری از دکمه کنترلی نیست. فقط بوق و دیگر هیچ. محل قرارگیری دریچههای کولر با توجه به بزرگی کابین، کمی از راننده دور است. پشت آمپر سادهتر از آن چیزی است که تصورش را میکردیم. حتی از چینیهای همکلاس نیز معمولیتر طراحی شده است.
شاید بهتر بود به جای آن همه فضایی که برای عقربههای بنزین و آب تعبیه شده بود، یک نمایشگر کامپیوتر سفری قرار میدادند. محل قرارگیری دسته دنده خوب است اما احتمال دارد در دندههای زوج با ترمز دستی برخورد کند. مخصوصاً آنکه زیردستی بلندی نیز برای راننده در نظر گرفته شده است.
درست مانند نیسان وانت و وانت باردو، پشتی صندلیهای ردیف دوم قابلیت تکان خوردن ندارند. مانند همه چینیهای دیگر، اگر کاپوت را بالا بزنید با انبوهی از متعلقاتی روبهرو میشوید که کار را برای تعمیرکار و سرویسکار سخت میکند. از انواع سیمها و لولهها گرفته تا انواع پیچها و دریچهها. محل قرارگیری زاپاس در زیر خودرو است. تعویض لاستیک در مواقع برف و بوران یا گل و لای میتواند راننده را با چالش جدی روبهرو کند.
رقبای داخلی
این همه داد و قال در حالی است که ما هنوز نمیدانیم قیمت این خودرو چقدر است. فقط شایعاتی مطرح است که گفته می شود ریچ چیزی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان قیمت خواهد داشت. حالا اینکه بهای فوق ارزش خودروی فوق را دارد یا نه، قضاوتش با شما.
خوب یا بد، پیکاپهای چینی بازار ایران کم نیستند. یعنی غیر از وانت باردو ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی ایرانخودرو و وانت نیسان ۲۳ میلیونی زامیاد و وانت مزدای ۲۹ میلیونی، مابقی همه از دم چینیساخت هستند. از شوکا شروع کنیم. پیکاپی که مدل استانداردش ۲۶ میلیون و مدل دوگانه سوزش ۲۷ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان میارزد.
نفر بعدی لیست، کاپرا است که نسخه تک کابین آن ۵۵ میلیون میارزد. نسخه دو کابین تک دیفرانسیل آن ۶۳ و دو دیفرانسیل همین مدل ۶۷ میلیون قیمتگذاری شده است.
وینگل۳ دو کابین دیار خودرو هم این روزها در بازار آزاد زیر ۵۵ میلیون پیدا نمیشود. وینگل۵ که مدلی بهینهشده و در حقیقت جدیدتر است چیزی حدود ۵۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشود.
پیکاپ فوتون تونلند ایرانخودرو هم بماند برای وقتی که قیمتش رسماً اعلام شد.
بازار خبر