دسترسی به اینترنت و گشت و گذار در فضای مجازی برای هر هدفی که باشد، میتواند بر فعالیتهای مادران اثرگذاری روشن و واضح داشته باشد.
زنان و اینترنت
وقتی ازدواج میکنیم و خانواده تشکیل میدهیم، عهدهدار نقش ویژهای میشویم که متناسب با توان و شرایط و جنسیت ماست. پذیرفتن این نقشها در خانواده با مسئولیتهایی همراه است و کمکاری و بیمسئولیتیِ یکی از طرفین، ضربههای شدیدی به بدنهء خانواده و افراد آن میزند که میتواند جبرانناپذیر باشد. عکس این قضیه هم صادق است، یعنی با تلاش و آگاهی و ایفای درست نقشها در خانواده، میتوان به نتیجه مطلوب رسید. در این میان نقش زن به عنوان همسر و مادر و مدیر خانه و خانواده، بیبدیل است و در سیر و پیشرفت افراد خانواده به سمت آرامش و موفقیت و رشد و تعالی غیرقابل انکار است.
ناگفته پیداست که اگر زن یا مادر خانه با هر وسیله، ابزار یا شخصی در ارتباط باشد، میتواند مستقیم یا غیرمستقیم روی نقش خانوادگیاش اثرگذار باشد. دسترسی به اینترنت و گشت و گذار در فضای مجازی برای هر هدفی که باشد، میتواند بر فعالیتهای مادران اثرگذاری روشن و واضح داشته باشد.
همسران اینترنتی
برای مثال خانم خانه وقتی به دنبال یافتن اطلاعات درباره یک موضوع است، قطعا اگر با اینترنت و ابزار آن آشنایی داشته باشد، میتواند اطلاعات کامل و جامعی درباره آن موضوع به دست بیاورد و آنها را با هم مقایسه کند و سبک و سنگین کند و از میان همه آنها به بهترین نتیجه برسد. این حجم وسیع اطلاعات با توجه به صرف زمان اندک و هزینه اقتصادی ناچیز، اصلا قابل قیاس با راههای دیگر به دست آوردن همان مقدار از اطلاعات نیست. این هوشیاری و آگاهی و توانمندی بانوی خانه در استفاده بهینه از اینترنت و فضای مجازی میتواند احساس امنیت و آرامش روانی را برای همسرش به دنبال داشته باشد.
مرد خانه در این صورت خیالش آسوده است که همسرش میتواند از عهده بحرانهای احتمالی یا انتخابهای متعدد و دوراهیهای کوچک و هر چند ناچیز زندگیشان برآید. زن خانه وقتی به وسیله اینترنت خیلی از راهها را کوتاه میکند و مشکلات را از سر راه بر میدارد و از میانبرهای صحیح و منطقی به جواب میرسد، خیلی اوقات میتواند در هزینههای اقتصادی خانواده صرفهجویی چشمگیری کند و این امر باعث بروز حس رضایتمندی مرد خانه از همسرش میشود.
از طرفی، مردهای زیادی هستند که سر و کارشان و تخصصشان در اینترنت است و به همین دلیل وقت زیادی از شبانهروز خود را در آن فضا میگذرانند. وقتی زن در جایگاه همسر، با اینترنت و ابزارها و ابعاد و دنیایش آشنایی کامل و جامع داشته باشد، اولا میتواند همسرش و فضای کاریاش را به خوبی درک کند، ثانیا میتواند او را در کارهایش کمک کند. سوم آنکه شناخت کافی زن از فضای مجازی میتواند حساسیتهای بیجا و غیرمنطقی زنانه را کاهش دهد و به بروز رفتاری عاقلانه منتهی شود. از همین روست که میگویند انسانها دشمن آن چیزیاند که نمیشناسند. عدم شناخت درست از فضای مجازی، ترس و توهم بیجای زن را افزایش داده و به همان میزان، بر عدم آرامش و اطمینان او میافزاید. توجه به این موارد به شدت میتواند همسران را به هم نزدیک کند و از ایجاد شک و حساسیت بین آنها جلوگیری کند و فضایی دوستانه و عاطفی در خانه به وجود بیاورد.
کاهش میزان ساعات گفتگوی زوجین، یکی دیگر از خطرات جدی ورود اینترنت به فضای خانوادهها است؛ که ممکن است به منزوی شدن مرد یا زن منجر شود و نتیجه این دوری که منشأ آن وجود اینترنت است، طلاق عاطفی زیر یک سقف باشد.
مادران اینترنتی
همین زن، گاهی که در نقش مادر است و با دنیای مجازی به خوبی آشناست، میتواند فاصله بین نسلها را کم کند. وقتی فرزندش میبیند که مادرش با تکنولوژی روز دنیا پیش میرود و از آن اطلاعات و آگاهی درستی دارد، با مادر خود احساس نزدیکی میکند و این درک متقابل میتواند بهترین ابزار برای تربیت فرزندان خانواده باشد؛ علاوه بر این، میزان آشنایی مادر خانه با اینترنت میتواند در بالا بردن سطح اعتماد به نفس فرزندش تاثیر بسزایی داشته باشد.
مادر آشنا به اینترنت، خیلی راحتتر میتواند فرزندانش را در این فضا راهنمایی و کنترل کند و آنها را با ابعاد مختلف این دنیا آشنا کند و این امر نتیجهای ندارد جز اینکه فرزندان اینچنین خانوادهای، انسانهای شادتر و سالمتری هستند و کمترین میزان آسیبپذیری را دارند؛ و از همه مهمتر اینکه با ایجاد حس صمیمیت و درک متقابل مادر با فرزند، از ایجاد شکاف بین نسلها تا حدودی جلوگیری میشود.
همسران و مادران اینترنتی احتیاط کنند!
اما همیشه این طور بوده است که در کنار فواید و مزایای استفاده از امکانات، هر چند که بیشمار و قابل تحسین باشد، حتما عیبها و مشکلات و آسیبهایی نهفته است. برای مثال اگر زن به گردش در فضای مجازی اعتیاد پیدا کند، مخصوصا اعتیاد شبانه، در زندگی زناشویی با مشکلات جدی رو به رو میشود.
اولین اتفاق، احساس دوری زوجین از یکدیگر است. مرد حس میکند زن همه وقتش را با چرخیدن در این فضا پر میکند و گمان میبرد دیگر در مرکز توجه زن نیست. همین امر دلیل خوبی برای بهانهجویی مرد و دلزدگی و فرار او از محیط خانه میشود؛ تا جایی که امکان دارد مرد احساس خلأ عاطفی یا جنسی کرده، برای رفع نیازها و پر کردن خلأهایش به جایی و کسی بیرون از خانه پناه ببرد. این احساس تنهایی و عدم آرامش مرد خانواده به دلیل وجود شخص سومی به نام اینترنت، میتواند خطرات مهمتر و جدیتری داشته باشد.
کاهش میزان ساعات گفتگوی زوجین، یکی دیگر از خطرات جدی ورود اینترنت به فضای خانوادهها است؛ که ممکن است به منزوی شدن مرد یا زن منجر شود و نتیجه این دوری که منشأ آن وجود اینترنت است، طلاق عاطفی زیر یک سقف باشد. تأثیر چنین معضلی در تغییر نامطلوب ارتباط بین پدر و فرزند نیز به چشم خواهد خورد.
از سویی دیگر همین مشکل میتواند گریبانگیر فرزندان شده، آنها را به دلیل عدم توجه کافی مادر، منزوی یا پرخاشگر کرده، آنان را در روابط اجتماعی دچار مشکل کند.
زنان و اینترنت
فعالیت افسارگسیختهء مادر در فضای مجازی، به غفلتِ او نسبت به وضعیتِ تحصیلی و تربیتی آنها منجر میشود. فرزندان به مرور دچار افت تحصیلی شده و رفتارهای نابههنجار در آنها نهادینه میشود. به دنبال کاهش ارتباط مادر با دنیای حقیقی، ارتباط او با معلمان و مسئولین مدرسه گسسته شده، از کیفیت تحصیل و رفتار فرزندانش بیاطلاع میشود.
مادری که تمام وقتش را اینترنت و تمام فکرش را جذابیتهای اینترنت پر میکند، از ایجادِ ساعاتی مفرح در خانواده غافل شده، لذاتِ زندگیاش را با دوستان مجازیاش به اشتراک میگذارد؛ و نه در ایجاد تفریحات و تنوع در خانه تلاش میکند و نه در تفریحاتِ کوچک اعضای خانواده آنگونه که باید سهیم میشود. از این روست که همسر و فرزندانش، هر کدام به گونهای در صددِ پر کردنِ جای خالی مادر و عواطف زنانهء او برمیآیند.
اعتیاد مادر به اینترنت میتواند به اعتیاد فرزندان به اینترنت هم منجر شود که نتایج مضر و ناخوشایند آن در بُعد تربیتی، تحصیلی و موقعیت اجتماعیِ فرزند روشن و انکارناپذیر است.
در هر حال فواید و مضرات استفاده از ابزاری مثل اینترنت بر روی خانوادهها، با برنامهریزی و آگاهی قبلی و کنترل و شناخت آن قابل کنترل و تعدیل است و نمیتوان آن را بیضرر یا بیسود تلقی کرد.
تبیان