چندی پیش، سایت عربزبان “الرایالیوم”، با انتشار گزارشی، خبر از فعالیتهای مشکوک نظامی عربستان در نزدیکی مرز اردن و سوریه داد.
در این گزارش ادعا شده بود “عربستان سعودی، برنامهریزی و همچنین هزینه گستردهای را برای شکل دهی و آموزش یک نیروی نظامی وابسته به خود، در مرزهای پادشاهی اردن و سوریه را آغاز کرده است”.
پیگیری منافع ملی عربستان، با ایجاد پایگاهی نظامی در کیلومترها دورتر از مرزهای خود و همزمانی تصادفی(!) آن با اوجگیری بحران داخلی سوریه، آنگاه جالبتر شد که اخیرا روزنامه “والاستریت ژورنال”، طی اقدامی بیسابقه، خبر از برگزاری جلسهای محرمانه در تاریخ ۳۰ ژانویه میان یکی از فرماندهان بلندپایه تروریستهای سوریه با مقامات اطلاعاتی آمریکا و عربستان سعودی داد.
در این گزارش برای اولینبار، خبر از نیروهای جنگجوی آمادهای داده شده بود که در خاک اردن حاضر بوده و آمادگی شرکت در نبرد داخلی سوریه را دارند.
به ادعای گزارش والاستریت ژورنال، فرمانده تروریستهای سوریه در این جلسه که در آستانه مذاکرات ژنو ۲ برگزار شده، گفته بود “اگر نیروهای حاضر در اردن به نیروهای تحت فرمان وی در سوریه بپیوندند، امکان پیشروی گسترده مخالفان بشار اسد از درعا به سمت دمشق وجود دارد”.
تمام اینها در حالیاست که طی روزهای اخیر، برخی از کارشناسان و رسانهها، خبر از آمادگی ۳ الی ۴ هزار نیروی تعلیمدیده، تحت امر “بندر بن سلطان”، رئیس دستگاه امنیتی عربستان سعودی، در نزدیکی مرزهای اردن و سوریه برای ورود به صحنه نبرد داخلی این کشور دادهاند.
حال سوال اینجاست که بندر بن سلطان، چرا تاکنون دست به اعزام چنین نیروی نظامی آماده و تازه نفسی به داخل سوریه نزده است؟
این سوال زمانی قوت میگیرد که ما در صحنه داخلی نبرد سوریه، شاهد پیشرویهای بیسابقه ارتش و سایر نیروهای حامی بشار اسد هستیم، به طوری که بسیاری از مناطق اشغال شده توسط تروریستها و مخالفان دولت سوریه، توسط این نیروها باز پسگیری شده است.
میزان برتری دولت بشار اسد و ارتش این کشور به حدی رسیده که به اعتراف مخالفان وی، این برتری به طور کامل، کنفرانس ژنو ۲ را تحت تاثیر قرار داده و آن را به حیاط خلوتی برای امتیازگیری بشار اسد تبدیل کرده است.
این روزنامه ادعا کرده که به اطلاعاتی محرمانه و راهبردی دست یافته است که بنابرآن “فواد سنیوره”، نخست وزیر اسبق لبنان، اخیرا در جلسهای خصوصی با دیپلماتهای عربستانی از جمله “علی عسیری”، سفیر سابق عربستان در لبنان گفته است “ما زمینههای خروج حزبالله از سوریه را فراهم کرده و سیاست عربستان نیز باید در همین راستا باشد”.
محوریترین اصل این معامله پایاپای، اقدامات گسترده عربستان مبنی بر وادارکردن نیروهای مسلح تکفیری تحت امر خود به عقب نشینی از سوریه و تمرکز آنان در استان “الانبار” عراق است.
گفتنی است؛ این معامله پایاپای، زمانی کامل میشود که حزبالله در پاسخ به این اقدام عربستان، نیروهای خود را به طور کامل از سوریه خارج کند.
در چارچوب این اقدامات شاید بتوان نگاهی دقیقتر به منشاء انفجارهای پیاپی لبنان در نزدیکی نهادهای وابسته به ایران و همچنین مناطق تحت امر حزبالله داشت.
به نظر میرسد، دستگاه اطلاعاتی عربستان و متحدان منطقهایش (از جمله جریان المستقبل در لبنان)، به این نتیجه رسیدهاند که با وجود تمرکز ارتش دولتی سوریه و همچنین حضور متحدان منطقهای آن از جمله حزب الله لبنان، هیچگونه امکان پیشروی در مرزهای سوریه نبوده و در این راستا هرگونه اعزام نیرو یا سلاح، صرفا نوعی “اتلاف نیرو” خواهد بود.
شاید حادثه اخیر “کمین ارتش سوریه” در غوطه شرقیه و به هلاکت رسیدن عده زیادی از تروریستها، گواهی باشد بر این تشخیص صحیح دستگاه اطلاعاتی آل سعود، که برتری نیروهای طرفدار بشار اسد تنها محدود به حوزه نظامی نبوده و این نیروها به برتری بیسابقهای در حوزههای اطلاعاتی و امنیتی نیز دست یافتهاند، که راه را بر هرگونه حرکت رو به جلوی عناصر تکفیری در داخل خاک سوریه بسته است.
در حقیقت، این برتری اطلاعاتی به حدی رسیده که ارتش سوریه ۱۷۵ تروریست تکفیری را در کمتر از ۳ ثانیه از بین برده و این پیام را به دستگاههای امنیتی عربستان میدهد که هرگونه دخالت نظامی جدید در سوریه از پیش شکست خورده است.
همه اینها باعث میشود که این نیروی تازه نفس ۳ الی ۴ هزار نفره در مرزهای سوریه برای بندر بن سلطان (که از سویی در سیاستهای خارجیاش شاهد شکستها و عقب نشینیهای پیاپی از جمله در سوریه و عراق بوده و از سویی دیگر نیز در صحنه سیاست داخلی عربستان به دلیل هزینههای بالای سیاستهای وی برای موقعیت این کشور به طرز بیسابقهای تحت فشار است)، حکم “برگ آخر” را داشته باشد.
از همین رو، نمیتواند به سادگی و با آگاهی از حضور همهجانبه نیروهای بشار اسد، این برگ آخر خود را نیز قربانی کرده و شکست علنی خود و سیاستهایش را در خاورمیانه بپذیرد.
با توجه به موقعیت نیروهای نظامی وابسته به بندر بنسلطان، در خاک اردن و در نزدیکی مرزهای سوریه، و همچنین با توجه به اظهارات فرمانده تروریستهای سوریه مبنی بر حرکت نیروهای مخالف اسد، از درعا به سمت دمشق، و از سوی دیگر با نگاهی به موقعیت فعلی تروریستهای سوریه در شهر درعا، به نظر میرسد شاهراه حرکت نیروهای تازهنفس عربستان، “جاده قدیمی درعا و دمشق” (طریق دمشق درعا القدیم) خواهد بود.
نکته قابل توجه این است که طی روزهای اخیر، تروریستهای حاضر در درعا، مقاومت زیادی را در برابر ارتش سوریه در راستای حفظ منطقه “الحراک” در شهر درعا از خود نشان دادهاند.
نگاهی به موقعیت این منطقه و نزدیکی آن به جاده استراتژیک میان درعا و دمشق، اهمیت این مسیر طی روزهای آینده برای بندر بنسلطان را بیشتر نمایان میسازد.
اما با توجه به تمامی این اطلاعات، و با آگاهی از سیطره بیسابقه نیروهای حامی بشار اسد بر خاک سوریه، این جاده طی روزها یا هفتههای آتی، تبدیل به قتلگاهی به مراتب مخوفتر از کمین اخیر ارتش در غوطه شرقیه خواهد شد.
به نظر میرسد بندر بنسلطان در هر حال به دلیل اتخاذ سیاستهایش، وارد مسیری بیبازگشت شده و هرقدر نیز برای استفاده از برگ آخر خود فرصت بخرد، تنها زمان به هلاکرسیدن آنان را به تاخیر انداخته است.
yjc.ir