داستان کابوس های قذافی و آرایشگران لیبیایی
فراسو نیوز: درسال های ۱۹۸۰ یک شب سرهنگ معمرقذافی خواب وحشتناکی می بیند: وارد یک آرایشگاه می شود، روی صندلی نرمی می نشیند و چشمهایش را می بندد. در یک لحظه احساس می کند تیغ ریش تراشی یک سوی گردن تازه تراشیده اش را می شکافد. تیغ در عمق گردن فرو می رود و می رود تا سر را از بدن جدا کند. قذافی با وحشت از خواب برمی خیزد، با این باور که روزی مردی آرایشگر به وی سوء قصد کرده و او را می کشد.
به گزارش فراسو نیوز به نقل از نیویورکر، ممکن است این حکایت واقعیت نداشته باشد، ولی این شایعه ای بود که در آن روزهایی شنیده شد که قذافی یکی از عجیب ترین حکم هایش را صادر کرده بود: که تمام آرایشگاه های لیبی تعطیل شوند. برای مدتی هیچکس حق نداشت مو هایش را کوتاه کند.
سالها بعد، در ۲۰۰۹ داستان نویس مصری ، ادریس علی رمانی منتشر می کند با نام ‘ سرهنگ به آرایشگاه می رود’ و در آن ماجراهای چهار سال کند و کاو در لیبی را بازگو می کند. درخلال داستان وی روایت مردم عادی لیبی از زندگی زیر سلطه قذافی را می نویسد و بگونه ای مستند شرایط غیر انسانی از زندگی خیلی از هموطنان مصری اش در لیبی را تشریح می کند و با طنزی گزنده نظام دیکتاتوری در لیبی را سیاه و پوچ توصیف میکند.
ادریس علی در سال ۲۰۱۰ جایزه بهترین رمان مصررا برای کتابی که پیش از آن نوشته بود میگیرد، و باعث میشود رمان (سرهنگ به آرایشگاه میرود) در نمایشگاه بین المللی کتاب قاهره با استقبال فراوان روبروشود. اما زمانی که ادریس علی با ناشر کتابش قرار دیداری گذاشته و منتظر او مانده است طی یک تماس تلفنی به وی خبر میرسد که همانروز صبح مأموران امنیتی مصر، احتمالاً تحت فشار دولت لیبی، ناشر او را دستگیر و نسخه های کتاب را ضبط کرده اند. سپس فروش کتاب در مصر ممنوع می شود. و ادریس علی چند ماه بعد بر اثر سکته قلبی جان میسپارد.