پرونده دلالی در فوتبال و ناپاکیهای فوتبال فارسی بار دیگر توسط عادل فردوسیپور گشوده شد. هر چند که فردوسیپور با به تصویر کشیدن بسیاری از مسایل، پرده از دلالیها و ناپاکیهای فوتبال ما برداشت ولی پرونده ناگشوده دیگری در مورد این موضوع باقی ماند که به دلالهای بینالمللی و ترانسفر بازیکنان بینام و نشان به کشورهای عربی مربوط میشود.
درست فردای برنامه نود یکی از اهالی فوتبال و شناخته شده این رشته در امارات که قبلا مدیر برنامه علی کریمی هم بوده با سردار عزیزمحمدی تماس گرفت و پرده از نوع جدیدی از دلالی با کشاندن بازیکنان برداشت.
دانیال که هفت، هشت سالی است در دوبی به فعالیتهای مربیگری بدنسازی و مدلینگ میپردازد، وقتی با چند جوان ورزشکار و درمانده ایرانی روبهرو شد، از سر دلسوزی پای صحبتهای آنها نشست و وقتی از اصل ماجرا با خبر شد، جلالی را به عنوان یکی از اهالی فوتبالی و ایرانی وارد ماجرا کرد.
دانیال در مورد این چند جوان ورزشکار ایرانی اینچنین توضیح میدهد: «ناراحتی و وضعیت اسفناک این چند جوان ورزشکار ایرانی باعث شد تا پای صحبتهای آنها بنشینم. وقتی برایم از بدبختیها و گرفتاریهایشان گفتند، فهمیدم که حسابی سرشان کلاه رفته. یکی از این بچهها که اهل کرمانشاه است، حدود ۱۱ میلیون تومان خرج کرده و بقیه هم چهار، پنج هزار دلار پول دادهاند. من خودم با فوتبالیستهای مشهوری مثل محسن بنگر دوست هستم و میدانم که در فوتبال امارات چه میگذرد.»
صحبتهای دانیال در مورد وضعیت فوتبالیستهای آواره ایرانی در دوبی بسیار تاسفبار است: «چون ابوالفضل جلالی یک چهره فوتبالی شناخته شده در دوبی است، او را در جریان این موضوع و آوارگی این جوانهای فوتبالیست قرار دادم و جلالی هم کلی وقت گذاشت و برای بچهها دست این دلالها را رو کرد. آنطور که این بچهها برای ما تعریف میکردند، هر کدام از آنها با پرداخت مبالغی به این آقایان به دوبی رسیدهاند و جالب اینکه در اینجا هم آقایان از دو تا پنج هزار دلار از این بچهها پول خواستهاند تا آنها را برای تست معرفی کنند. حتما اگر قرار باشد اینجا مسی هم از کسی تست بگیرد، چنین پولهایی پرداخت نمیشود. پدر یکی از این بچهها سرایدار مدرسه است و وقتی این صحبتها را شنیدم جگرم سوخت»
جلالی: ماجرا را به عزیزمحمدی گفتم
ابوالفضل جلالی را همه به عنوان یک چهره فوتبالی در دوبی میشناسند. جلالی که مدتی عضو کادر فنی تیم ملی بود، زمانی را به روزنامهنگاری پرداخت و البته در یک برهه خاص هم به عنوان مشاور و مدیر برنامههای علی کریمی فعالیت کرد. بدون شک شنیدن صحبتهای جلالی برای این بازیکنان جوان و مالباخته آنقدر شنیدنی بود که آنها متوجه اشتباهاتشان شوند. جلالی در مورد این پرونده به گل گفت: «متاسفانه افتضاح فوتبال ایران به دوبی هم کشیده شده است. برای چندمین بار با یک مشت بچه فوتبالیست فقیر و مالباخته روبهرو شدم که گول یکسری دلال را خوردهاند. به محض اینکه با بچهها صحبت کردم، به سردار عزیزمحمدی زنگ زدم و حتی شماره ایشان را به بچهها دادم تا به محض بازگشت به ایران با خود سردار در مورد این مسایل صحبت کنند.
چند وقت پیش چند بازیکن جوان را دیدم که اهل شیراز بودند و به خاطر فوتبال به دوبی آمده بودند. پس از آن هم چند جوان شمالی با همین وضعیت به من مراجعه کردند و حالا هم که این بچهها را دیدهام. آقایان دلال دو، سه هزار دلار از این بچهها گرفتهاند و به آنها اعلام کردهاند که باید دو، سه هزار دلار دیگر بابت تست دادن پرداخت کنند.»
جلالی که از سر دلسوزی به این فوتبالیستهای جوان رسیدگی میکند، هرگز باورش نمیشد که دلال ایرانی به هموطنانش پیشنهادهای عجیب و غریب داده باشد:«وقتی دیدم این بچهها مشکل جا دارند، آنها را از هتلشان به یک مسافرخانه بردم و تا توانستیم نصیحتشان کردم. ولی نکته عجیب این است که آقایان دلال بعد از سه روز الافی به بچهها پیشنهاد نوشیدنیهای غیرمجاز را دادهاند تا به قول خودشان شبها را کیف کنند. باز خدا پدر این بچهها را بیامرزد که از روی پاکی و روح ورزشکاری چنین کارهایی نکردند چون در اینجا (دوبی) هیچ چیز ضمانتی ندارد و معلوم نیست جوانهای مردم بعد از رفتن به مراکز فساد سر از کجا در بیاورند.»
شنیدن یک اسم و یک شخص خاص از دلالی که بعضی از این بازیکنان جوان به او مراجعه کردهاند نکته کلیدی این ماجرا است.در حالی که نامی شبیه «م» به عنوان دلال اصلی برده میشود،میشنویم که جناب دلال در تهران دفتر مسافرتی دارد و حتی مسافرانی را به سفر حج میبرد! جلالی هم که درست به همین اندازه از دلال موردنظر شناخت دارد، ادامه میدهد:«به جوانهای ورزشکار ایرانی بگویید که اگر امثال علی کریمی، مبعلی و یا کاظمیان به دوبی رسیدند، فقط به دلیل شهرت و تواناییهای فنیشان بود و همه این بازیکنان را خود باشگاهها انتخاب کردند.
در دوبی و باشگاههای عربی هیچ کس از کسی تست نمیگیرد و لطفا گول این صحبتها را نخورید. حتما جالب است که بدانید یکی از این جوانها در تیم ملی دانشجویان هم بازی کرده و بعد از این همه دویدن گول آقایان دلال را خورده است. الان که ساعت حدود ۱۸ است، بچهها به سراغ دلال موردنظر رفتهاند و میخواهند حقشان را بگیرند. هر چند که بعید است آنها به پولشان برسند ولی امیدوارم که حداقل بتوانند پاسپورت و بلیت برگشتشان را بگیرند و از این سرابی که در آن گیر کردهاند به کشور خودشان بازگردند.»
ملاقات مالباختهها و دلالها به کجا انجامید؟
جلسه فوتبالیستهای جوان ایرانی با دلال موردنظر دیشب برگزار شد و فوتبالیستهای مالباخته در شرایطی پا به این جلسه گذاشتند که میدانستند پس گرفتن پاسپورت و پولشان کار خیلی سختی است. جناب دلال که هر بار پای واسطههای ایرانی و حتی عرب را به میان میکشید،همه تلاشش را کرد تا واسطههای بیشتری را برای فرار از این قضیه به میان بکشد.
فوتبالیستهای جوان ایرانی دیشب به هر ترتیبی بود، توانستند قرار ملاقاتی را با دلال موردنظر بگذارند و رو در رو با او مذاکره کنند ولی از آنجایی که جلسه آنها با جناب دلال خیلی طولانی شد، ما هم مثل همین فوتبالیستهای جوان با علامت بزرگی در مورد وضعیت آنها و سرنوشتشان روبهرو میشویم و امیدواریم که پروسه مبارزه با ناپاکیهای فوتبال ایران و خیانت به جوانان ورزشکار ایرانی هر چه زودتر به سرانجام برسد.