آغاز:
هفته گذشته مدیرخانه کتاب که خود اهل کتاب است و فرهنگ عربی فارسی تالیف ایشان (انتشارات فرهنگ معاصر) از جمله آثار خوب مرجع در زمینه و موضوع خود است، از «نشریات کتاب ماه» سخن گفت که «سالانه دو میلیارد تومان هزینه روی دست دولت و خانه کتاب و وزارت ارشاد میگذارند و در مقابل ۹۵ درصد این کتابها انبار میشوند.»
وی توضیح داد: «از منظر مالی در سال ۱۳۹۲، دو میلیارد تومان هزینه نشر کتابهای ماه شده است. از نظر توزیع نیز ۹۵ درصد کتابهای ماه یا اهدا شدهاند یا اکنون در انبار موجودند. یا باید این فرایند غلط را ادامه دهیم یا بدون نگرانی، کارمان را با رویکرد جدیدتر اما در تعامل با یکدیگر پیش ببریم.»
میانه:
ایده اصلی کتابهای ماه در سالهای میانی دهه هفتاد در دوره معاونت فرهنگی آقای مسجدجامعی داده شد و هر کدام از نشریات را به یکی از افراد سپردند. هفتهنامه کتابهفته نیز راهاندازی شد. به جز کتاب هفته که بین اهل نشر و فرهنگ داخل و خارج کشور محبوبیتی شگفتانگیز به دست آورده بود، در میان این نشریات کتاب ماه تا آنجایی که نگارنده در خاطر دارد، تنها نشریه کتاب ماه ادبیات و فلسفه به سردبیری علی اصغر محمدخانی توانست به روی دکه بیاید و فضا و بحثهایی را میان اهل فکر و فرهنگ رقم زند. نگاهی به توفیقهای این نشریه یا حتی کتاب هفته نشان داد که این نشریات بیش از آنکه بر ظرفیتهای درونی و موضوعی خود متکی باشند بر تیم تحریریه و مدیریت محتوایی تکیه داشتند و درست زمانی که آن تیم از جریان به کنار رفت (در کتاب هفته) یا کنار گذاشته شد (درکتاب ماه ادبیات و فلسفه) شهرت و اعتبار آن نیز سستی گرفت و کاسته شد.
نکته مهمتر اما بودجهیی بود و هست که صرف این نشریات شد که آن را تا مرحله سیدی اداره کند و این البته فضایی نابرابر را در رقابت بین بخش خصوصی این گونه نشریات با بخش دولتی رقم میزد. نبود شور و انگیزه در عمده سردبیران دورههای گوناگون و کارمندصفتی موجود نزد آنها فضا را به سمتی برد که عمده نقد و بررسیهای کتابهای منتشره به مرور و دوبارهنویسی مقدمات همان کتابها و نهایتا معرفی تفضیلیتر میانجامید. حتی گفتوگوها و میزگردها نیز کمتر چالشی بود و به عمق مطالب و محتواها کمتر راهی داشت. این ایراد البته بر کتابهای ماه دوره سردبیری آقای محمدخانی نیز وارد بود و الان نیز بر سلسلهنشستهای ایشان در شهر کتاب وارد است که جای نقد در عمده کارها خالی است و بیشتر مرور و توضیح کتاب در میان است و بس.
انجام:
به گمانم از جمله اهداف اصلی و اولیه مجموعه نشریات کتاب ماه نقد و بررسی کتابهای این حوزه بود که در عمل عمده این هدفها به جایی نرسید. شاید بخشی از این نرسیدن به فضایی بازگردد که بر کتاب و نشر حاکم بود و کتابهای جدی و بحثبرانگیز کمتر مجال طرح مییافتند یا اینکه منتقدان کمتر مجال و فرصت بیان دیدگاههای اصلی خود را مییافتند. نقد تاثیرگذار نیازمند آزادی و تحمل است که متاسفانه در آن دوره هر دوی اینها برای منتقدین مفقود بود. اکنون نیز اگر این نشریات اگر بخواهند توفیقی یابند باید فضای بگیر و ببند محتسب مزاجی در نقد رخت خویش را بیرون کشد که به گمانم رییس خانه کتاب این نکته را دریافته است. تیغ نقد برنده است و به قول مولوی «از دریدن آن را حیایی نیست»