هِدی لامار -اگر زنده بود- امروز صد ساله میشد.
“هدویگ اوا ماری کیسلر” بازیگر اتریشی بود.
هدی لامار در نهم نوامبر ۱۹۱۳ سال ۱۹۱۳ در وین به دنیا آمده پدرش بانکدار و مادرش پیانیست بود.
وی علاوه بر کار بازیگری در فیلم، به تکنولوژی هم علاقه داشت و با ابداعی در زمینه رمزگذاری به تحقق ساخت تلفن همراه کمک بسیار کرد.
با وجود تمام شهرت هدی لامار در دنیای سینما، او بیشتر در دنیای کامپیوتر به خاطره اختراعش که پایه مخابرات طیف گسترده شد شهرت دارد. این تکنیک پایه فناوریهای مدرن مانند بلوتوث و شبکه بیسیم است.
در همان نوجوانی، لامار حرفه هنرپیشگی سینما را در اروپا شروع کرد. در ۱۹ سالگی او با فردریک مندل ازدواج کرد. همسر خانم لامار، یک تولید کننده مهمات و جنگافزار بود و خوی تصاحبگر و کنترلی که میخواست روی همه چیز اعمال کند و در خانه هم روا بدارد، مورد پسند لامار جوان نبود. همسرش او را وادار میکرد در نشستهایی که او با مشتریهایش داشت و در مورد فناوری نظامی بحث میکرد، شرکت کند.
سرانجام لامار از مندل جدا شد و نخست به پاریس و سپس به لندن رفت و در آنجا با یک نام هنری جدید، پایش به هالیوود باز شد. در این مدت البته شوق او به دانش پابرجا بود و بیشتر وقت آزادش را صرف سرگرمیاش یعنی «اختراع» میکرد.
در روزهای نخستین جنگ جهانی دوم، خانم لامار به بزرگترین دستاورد علمیاش رسید، او به همراه شخصی به نام جورج آنتیل، روشی برای جلوگیری از مزاحمت رادیویی و داخل در امواج کنترلکننده اژدرها پیدا کرد.
به نوشته «یک پزشک»، آلمانها هم فناوری کنترل اژدر با امواج رادیوی داشتند و خلبانهای هواپیمای نیروی هوایی آلمان میتوانستند با یک جوی استیک، بمبها و اژدرها را هدایت کنند. منتها مشکلی که آلمانها داشتند این بود که با مزاحمت رادیویی و تداخل با امواج رادیویی میشد باعث خطا رفتن بمبها و اژدرها شد.
جالب است بدانید که در همین زمان، همسر سابق خانم لامار با آلمان همکاری میکرد. سابقه حضور خانم لامار در همایشهایی که شوهرش در مورد فناوری نظامی برگزار میکرد، باعث شده بود که او زمینه ذهنی در مورد فناوری کنترل اژدرها داشته باشد.
اما شیوه کنترل اژدری که لامار و آنتیل، ابداع کرده بودند، جالب بود. آنتیل در آن زمان سیستمی برای نواخت خودکار پیانو درست کرده بود. با تغییراتی در این فناوری، آنها راهی برای کنترل اژدرها با ردیفی از ۸۸ فرکانس مختلف(به تعداد کلیدها پیانو) یافتند.
فناوری که این دو ابداع کرده بودندFHSS نام داشت که مخفف Frequency-hopping spread spectrum است و به این معنی است که بیاییم به گیرنده و فرستنده امواج رادیویی یک ردیف تصادفی از کانالهای فرکانسی معرفی کنیم، بعد بر اساس همین ردیف، امواج به تناوب در فرکانسهای معرفیشده ارسال شوند. از آنجا که امواج فقط در یک فرکانس صادر نمیشوند، امکان مزاحمت رادیویی و تداخل وجود نخواهد داشت.
به این ترتیب کشتیها میتوانستند اژدرها را بدون مزاحمت سیگنالی آلمانها، شلیک کنند.
در ژوئن سال ۱۹۴۱، لامار و آنتیل، پتنت خود را تحت عنوان سیستم ارتباطی مخفی، ثبت کردند. اما در آن زمان نیروی دریایی آمریکا به اشتباه تصور کرد که این فناوری بیش از حد پیچیده است و دنبالش نکرد!
در دهه ۱۹۶۰، نیروی دریایی آمریکا، بار دیگر متوجه پتنت شد و بر اساس آن فناوریهای تازهای را توسعه داد، اما در این زمان اعتبار پتنت به سر رسیده بود، بنابراین لامار و آنتیل، هیچ پولی دریافت نکردند!
نسخههایی از همین فناوری طیف گسترده ارتباطی، بعدها برای توسعه GPS استفاده شد و بعدها از همین فناوری برای توسعه شبکههای وایرلس و شبکههای تلفن موبایل بهرهبرداری شد. بدون این فناوری گوشیهای موبایل نمی توانستند بدون تداخل فرکانسی با هم با دکلهای مخابراتی ارتباط برقرار کنند. باز هم بر همین پایه بود که ایجاد فناوری وای فای و بلوتوث ممکن شد.
شش دهه طول کشید تا لامار و آنتیل به عنوان مخترعان سیستم مخابراتی وایرلس به رسمیت شناخته شوند.
در ۸۳ سالگی، در سال ۱۹۹۸، به خانم لامار جایزه بنیاد آزادی پیشگامان ارتباط اهدا شد. وی دو سال بعد فوت کرد.
در ابتدای سال میلادی جاری، نام لامار و آنتیل در تالار مشاهیر مخترع، ثبت شد.
از بعد سینمایی هم باید فیلمهای این هنرپیشه که زمانی زییاروترین زن اروپا شناخته میشد را بازبینی کرد.
خاطرهانگیزترین حضور وی در سینما ، ایفای نقش دلیله در فیلم حماسی سامسون و دلیله اثر کارگردان شهیر سینما سیسیل ب دومیل بود که او توانست با ایفای نقش یک زن بسیار زیبا، فریبنده و اغواگر که قهرمان شکست ناپذیر فیلم را به تباهی می کشاند هنر خود در عرصه بازیگری را به منصه ظهور گذارد.
پنج فیلم برگزیده او:
Tortilla Flat
تورتیا فِلت (ویکتور فلمینگ، ۱۹۴۲) دولورس رامیرز
بر اساس رمانی از جان استینبک، نمونه تمام عیار سینمای فلمینگ و بهترین اثر او، بعد از بربادرفته. فیلمی سرشار از روح، خلاقیت و طنز با بازیهای خارقالعادهای از اسپنسر تریسی، جان گارفیلد، فرانک مورگان و البته هدی لامار در آغاز راه بازیگریاش است.
Experiment Perilous
تجربه خطرناک (ژاک تورنر، ۱۹۴۴) آلیدا بِدِرو
فیلمی که کریس فوجیوارا «قلب دنیای تورنر» و یکی از «زیباترین و شخصیترین فیلمهای او که متأسفانه قدرندیده مانده» میخواند. لامار با این نقش به گروهی از ستارههای سینما در دهه چهل میپیوندد که تصویرگر خروج زنان از دنیای ویکتوریایی و پاگذاشتن آنها به عصر مدرن بود، خروجی که معمولاً با وحشت، کشمکش و درد جسمی و روحی همراه است (اینگرید برگمن و چراغ گاز، جون فونتین و ربکا).
The Strange Woman
زن عجیب (ادگار اولمر، ۱۹۴۶) جنی هِیگر
داستان زنی که از بیغولههای پایین شهر به خانههای اعیانی بالای شهر راه پیدا میکند را هم میتوان مثل یک ملودرام روایت کرد (که نمونههایش در دهه ۱۹۳۰ فراوانند) و هم مثل این فیلم، در قالب یک نوآر که در اواخر قرن نوزدهم میگذرد. نقش لامار، همچون تجربۀ خطرناک، تصویری از تلاش زن ویکتوریایی برای بیرون آمدن از محبس دنیای پدرسالار است.
Dishonored Lady
بانوی رسوا (رابرت استیونسن، ۱۹۴۷) مادلین دِیمیِن
استعارهای از زندگی خود لامار که ثروت و مکنت را به خاطر هنر و علم رها میکند. فیلم متوسطی با حضوری موثر از ستارهای که بعد تازهای به شخصیت زنِ قوی و مستقل میدهد.
A Lady Without Passport
بانویی بدون پاسپورت (جوزف اچ لوییس، ۱۹۵۰) ماریان لورِس
یکی از مانیفستهی سینمایی نابغۀ هنوز ناشناخته سینما، لوییس و آخرین فیلمِ نوآر لامار در نقش زنی که میخواهد غیرقانونی، و به هرقیمتی، از هاوانا به آمریکا برود. لامار را برای آخرین بار در مقام زن تنها و تکرو تصویر میبینیم و شیفتگی جان هودیاک به او یکی از باورکردنیترین رومانسهای دنیای سیاه نوآر است.