5

ستایش رسانه رسمی چین از یک ایرانی موفق +تصاویر

  • کد خبر : 150090
  • ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۷:۳۹

همه فکر می‎کنند که هرکس تجارت می‎کند، فقط به خریدوفروش و پول و کسب درآمد می‎پردازد، اما گاهی می‏‎توان فرهنگ و علم و اقتصاد و تجارت را در یک قاب مشاهده کرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گزارش بخش فارسی رادیو بین المللی چین (CRI) در مورد یکی از ایرانیان موفق ساکن آن کشور می‌باشد:

همه فکر می‎کنند که هرکس تجارت می‎کند، فقط به خریدوفروش و پول و کسب درآمد می‎پردازد، اما گاهی می‏‎توان فرهنگ و علم و اقتصاد و تجارت را در یک قاب مشاهده کرد.

این قاب زیبا می‎تواند مردی را از غرب آسیا به شرق آسیا و کشور پهناور چین بکشاند که به دنبال فلسفه و پرسش به چین و ماچین بیاید، به پزشکی هم سرکی بکشد و با عبور از پنجره علم و دانش، به شعر و شاعری هم دست بزند و دست آخر تجارت بنگاهی و کسب و کار را در گوانگجوی چین برای خود انتخاب کند و به گونه‌ای اخلاقی به بازرگانی بپردازد.

او دکتر «ابوالفضل سرآبادانی» است که سال‎هاست در چین زندگی می‎کند و دهه‎های گوناگون چین و مسیر توسعه این کشور را هم تجربه کرده است.

 

 

 

«ابوالفضل سرآبادانی هستم. در سال ۱۹۷۸ به چین آمدم و در دانشگاه پکن مدرک لیسانس فلسفه را دریافت کردم. در سال ۶۳ در دوران جنگ به ایران رفته و دو سال به عنوان افسر وظیفه خدمت کردم. بار دیگر به چین بازگشته و رشته پزشکی را پس از دوره عمومی شروع کردم. پس از گذراندن دوره عمومی، در رشته تخصص چشم پزشکی فارغ التحصیل شدم. مدتی در حال طبابت بودم. پس از آن طبابت را رها کرده و به تجارت پرداختم.»

 

این پزشک هنرمند، کشور چین را در سه مقطع کاملا متفاوت در زندگی‎اش لمس کرده، اما چین را در دوره پیش از دهه هشتاد بیشتر دوست دارد. وی در این باره می‎گوید:

«اگر از نظر مردم‎شناسی و عاطفه و سرمایه‎های مردمی صحبت کنیم، چینی‎های پیش از دهه ۸۰ با مردم پس از ۱۹۸۰ خیلی متفاوتند. آن‎ها بیشتر آدم‎های ساده و کوشا، سالم و ورزشکار، در فکر کمک به همدیگر و کم‎توقع بودند. من بیشتر دوست داشتم با وجود تمام سختی‎ها، همچنان در دوران قدیم چین زندگی کنم.»

دکتر سرآبادانی در حال حاضر در شهر گوانگجو زندگی می‎کند، اما تجربه زندگی و سفر به شهرهای دیگر چین را هم داشته است. او شهر گوانگجو را قلب صنعت سرزمین پهناور چین می داند و می‌گوید:

«من در سال‎های اولیه ورودم به پکن، حدود شش سال در دانشگاه این شهر تحصیل کردم. پس از آن حدود ۱۵ سال در شهر “شن یان” در منطقه‎ای سردسیر در شمال شرقی چین که مسیر کره و ژاپن محسوب می‌شود، زندگی کردم و بیشتر دوران طبابت خود را در آنجا سپری کردم. حالا هم حدود ۱۵ سال است که در گوانگجو هستم. شهری که می‎توان آن را به عنوان مرکز اقتصاد و قلب اقتصادی چین دانست.»

از نگاه دکتر سرآبادانی، هرکدام از مناطق چین از ویژگی‎هایی برخوردار است. او این ویژگی‎ها را به این ترتیب تقسیم‎بندی می‎کند:

«از نظر تجاری حرف اول را در چین شهر گوانگجو می‎زند چرا که این استان حدود ۳۰ تا ۳۴ درصد کل واردات-صادرات چین را در اختیار دارد؛ یعنی برابر با هشت استان و شهر چین. سه شهر “پکن” ، “شانگهای” و “تین‌جین” به همراه ۵ استان توسعه‌یافته چین، همگی رقم صادرات و وارداتشان با استان گوانگجو برابر است. از این دیدگاه است که گوانگجو قلب اقتصاد چین محسوب می‎شود.

اما شهر پکن از نظر فرهنگی شهری جاافتاده‎تر است. مردمان این شهر فرهنگی‎ترند.

ولی شمال چین هنوز مردمانی ساده‎تر و ساده‎زیست‎تر دارد. انسان‎هایی با صفت‎های پهلوانی -که در فرهنگ ما نیز بسیار است- در این منطقه بیشتر دیده می‌شود.»

 

 

خبرنگار رادیو چین در کنار دکتر سرآبادانی

 

 

این ایرانی مقیم چین در رشته‎های مختلف علمی، ادبی و اقتصادی سررشته و تخصص دارد. وی با توجه به تجربیات خود، علل رشد سریع چین را اینگونه برمی‌شمارد:

«صحبت درباره اقتصاد چین در چند جمله نمی‎گنجد و به قول معروف «مهتاب شبی خواهد و آسوده شبی!»… ولی من فکر می‎کنم آن فقری که سال‎ها یا قرن‎ها در چین ریشه دوانده بود، یک نوع تشنگی در آن‎ها به وجود آورده بود تا به هر حال نام خودشان را از زیر لوای آن حقارت‎های تاریخی بیرون کشیده و در میان مردم دنیا اعلام حضور کنند. به هر حال رقابت‎هایی که در دنیای امروز هست، چینی‎ها را با آن حس ناسیونالیستی که داشتند وارد رقابت‎های سخت و فشرده کرد تا بتوانند برای بقای خود تلاش بیشتری بکنند.»

از نظر دکتر سرآبادانی، از انحصار خارج کردن تعدادی از کالاها، خدمتی بود که چین به کشورهای جهان سوم کرد. وی در این باره می‎گوید:

«نباید این را فراموش کرد که چینی‎ها واقعا به کل جهان، به خصوص جهان سوم، بزرگترین خدمت را کردند. مثلا موبایل یا کامپیوتر، این‎ها جنس‎هایی بودند که در دست مردم عام هیچ‎وقت قرار نمی‎گرفت. اینگونه کالاها همیشه برای یک قشر مرفه و پولدار بود؛ اما چینی‎ها با تولیدات بسیار و ارزان، اینگونه کالاها را از انحصار خارج کرده و بین قشر ضعیف پخش کردند و حالا می‎توان کالاهای اینچنینی را در دست همه اقشار از فقیر تا غنی دید. این یعنی از انحصار خارج کردن؛ یعنی بزرگترین خدمت که من فکر می‎کنم به جهان سوم شد.»

دکتر سرآبادانی از کودکی به ادبیات علاقه داشت و اشعار بزرگانی چون مولانا، سعدی، فردوسی و… را همواره می‎خواند. در دوران بزرگسالی این علاقه بیشتر شد و به آن هنر خطاطی و همچنین طنزنویسی و سرودن شعر نیز اضافه شد.

بعدها به اصرار دوستان خود، آثارش را برای چاپ آماده کرد. نخستین کتاب او با نام “دل‎نوشته‎های غربت” به صورت نظم و نثر در ماه‎های اخیر به چاپ رسید. وی درباره انتخاب نام غربت برای کتابش می‌گوید:

جام/«این غربت که در نام کتاب انتخاب شده است، غربت غریبی نیست، غربت تنهایی است. یعنی اینکه ممکن است انسان حتی در وطن خود و در کنار خانواده خود باشد، اما همچنان آن حس غربت را با خود داشته باشد. این غربت، آن غربتی نیست که دور از خانواده‎ام و دور از پدر و مادرم باشم. این غربت همان تنهایی است که همگی ما داریم.»

دکتر ابوالفضل سرآبادانی هم اکنون نیز در حال آماده کردن چند کتاب دیگر است که تنها نیاز به مرور دوباره و غلط‌گیری دارد.

 

 

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=150090

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]