این گروه تولید خودرو در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ در زمان دولت های سازندگی و اصلاحات و همزمان با ثبات اقتصادی و آرامش در صنایع کشور پس از پایان جنگ تحمیلی دوران بسیار خوبی را گذراند ، در آن زمان ورود خودرو پراید به سبد تولیدات این شرکت و همزمانی آن با توقف تولید محصول استراتژیک شرکت رقیب زمینه گردش بسیار بالای نقدینگی و رشد اقتصادی این گروه را فراهم کرد، بر اساس نظرات کارشناسان اقتصادی، گروه خودروسازی سایپا در آن سال ها کم کم علاوه بر مسئولیت اصلی خود یعنی تولید خودرو تبدیل به یک هلدینگ اقتصادی و بازرگانی مطرح در کشور شد و رشد تولید به همراه فروش سرسام آور محصول راهبردی آن یعنی پراید سبب شد گروه خودروسازی سایپا از جذابیت های بسیار فراوانی برخوردار شود.
بلافاصله پس از اوج گرفتن تولید پراید و جذب نقدینگی فراوان از طریق فروش این محصول در بازار، تولید خودروهای دیگری نظیر ریو و زانتیا با مشارکت شرکای خارجی و سنتی سایپا یعنی کیاموتورز کره جنوبی و سیتروئن فرانسه آغاز شد که زمینه گسترش سبد محصولات این شرکت را فراهم کرد.
تولید بی وقفه آن هم در سه شیفت کاری و جذب پیاپی نیروهای جدید و توسعه همکاری با شرکت های زنجیره ارزش و قطعه سازان گوناگون سبب تبدیل شدن این مجموعه به بزرگ ترین تولیدکننده خودرو ایران در نیمه نخست دهه ۸۰ گردید ولی عدم توجه به توسعه محصول در این دوره موجب عدم توسعه بنیادی سایپا شد .
گرچه این موفقیت ها زمینه شکوفایی و رشد گروه خودروسازی سایپا را فراهم کرد، اما به موازات آن اندک اندک جذابیت های آن برای سیاسیون و نهادهای غیرمرتبط با صنعت خودرو افزایش یافت، از همان زمان دخالت ها و اعمال نفوذها نیز بیشتر از قبل شد و دستیابی به سرمایه های این مجموعه مبدل به هدفی غایی برای بسیاری از باندها و کانون های قدرت دولتی و غیر دولتی گردید.
روی کار آمدن دولت نهم در سال ۱۳۸۴ و تعیین افراد غیرمرتبط به عنوان مجموعه تصمیم گیر این گروه از قبیل اعضا هیات مدیره، مدیران میانی و مدیران شرکت های زیرمجموعه باعث شد گروه خودروسازی سایپا به طور کامل تبدیل به محلی برای تامین منافع وابستگان سیاسی و کارنابلد دولت وقت شود؛ این انتصابات نادرست و غیرکارشناسانه سایپا را تبدیل به جولانگاه دسته جات سیاسی و حیات خلوت این گروه ها کرد و در کنار آن تصمیمات نادرست و غیرسازنده نیز مزید بر علت شد تا کارشناسان از همان زمان زنگ خطر را برای آینده سایپا و صنعت خودروسازی کشور به صدا درآورند.
درست در زمانی که برنامه های بنیادین گذشته زمینه افزایش تولید و توسعه خطوط فراهم و سهم سایپا را در بازارهای داخلی و خارجی به طور چشمگیری افزایش داده بود، عزل و نصب ها و تصمیم گیری های نادرست دولت نهم در خصوص سایپا، موجب بی توجهی به برنامه های توسعه محصول،عدم توجه به افزایش قیمت خودرو در حالی که قیمت تمام نهاده های تولید سالیانه افزایش می یافت ، عدم ارتقا فناوری خطوط تولید و فاصله گرفتن کلی سایپا با فضای صنعتی و تبدیل شدن آن به یک باشگاه سیاسی و خانوادگی شد.
اما در این میان بدترین اتفاقی که می توانست برای سایپا رخ دهد، اصرار مدیران وقت این مجموعه برای خرید بلوک ۱۸ درصدی سهام آن توسط شرکت های زیرمجموعه خود بود که تبادل ۲۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی در این جریان باعث تضعیف تولید و توسعه سایپا شد .
در همان زمان نیز بسیاری از کارشناسان نسبت به وقایع درون سایپا و تصمیماتی که توسط مدیریت وقت این مجموعه ، چه در خصوص مشارکت در برنامه ها و تصمیم گیری های سیاسی و چه در مورد انتصابات مساله دار هشدار می دادند، اما ضربه نهایی زمانی به این گروه خودروساز وارد شد که بلوک ۱۸ درصدی سهام آن توسط کنسرسیومی تحت عنوان شرکت سرمایه گذاری کارکنان سایپا آن هم به مبلغ سرسام آور ۲ هزار ۵۰۰ میلیارد تومان خریداری شد.
گرچه در ظاهر شعار خرید سهام توسط کارکنان داده میشد و وانمود می گردید که سهام سایپا در اختیار کارکنان و کارگران این شرکت قرار گرفته، اما واقعیت حاکی از این بود که سهام سایپا توسط مجموعه ای خریداری شد که مدیران آن منصوب مدیرعامل و اعضا هیات مدیره وقت بودند و در واقع فعل و انفعال خرید سهام برنده ای بجز مدیران وقت این گروه خودروسازی نداشت.
پس از روشن شدن موضوع و آغاز سقوط سایپا که کاهش شدید تولید و فروش، تعطیلی پیاپی شیفت های کاری، آشکار شدن نارضایتی در میان کارکنان به خاطر سوءمدیریت و انتصاب افراد غیر مرتبط در سمت های مهم، افزایش شدید بدهی به قطعه سازان و بسیاری چالش های دیگر از نمودهای بارز زوال مجموعه سایپا بود، مدیران ارشد دولتی بالاخره از تبعات این مشکلات احساس خطر کرده و تصمیم گرفتند سکان مدیریت سایپا را به فردی بسپارند که هم دارای سابقه مشخص در این صنعت محسوب می شد و هم اساساً هرگز در دوران مدیریت خود وارد بازی های سیاسی نشده بود.
سایپا در سال ۹۱، بدترین روزهای خود را تجربه کرد، میزان تولید خودرو در این گروه به یک پنجم کاهش یافت، پرداخت بدهی قطعه سازان به علت کمبود منابع مالی و تعهدات ناشی از خرید سهام سایپا به ۹ ماه تا یک سال رسید و بسیاری از این قطعه سازان در همان زمان اعلام ورشکستگی کرده و یا با کمترین میزان نیرو به فعالیت خود ادامه دادند، اما در این بین موضوعات مهم دیگری نیز از نظرها مغفول مانده بود و آن هم نداشتن برنامه توسعه ای از سال های قبل، نبود برنامه توسعه محصول، عدم سرمایه گذاری در توسعه خطوط تولید، عدم نوسازی خطوط، ارتقا کیفی محصولات، کاهش شیفت های تولید از سه به یک شیفت با ۵۰ درصد ظرفیت، افزایش فشار معیشتی به کارکنان به دلیل کاهش تولید و کسب و کار و بسیاری مسائل دیگر بود که رهاورد سلسله اقدامات نادرست مدیران قبلی برای سایپا محسوب می شد.
تیم مدیریتی جدید سایپا که تابستان سال ۹۱ سکان این مجموعه را در اختیار گرفت با انبوهی از مشکلات و نابسامانی های بجا مانده از دوره های قبلی مواجه بود و هر لحظه خطر سقوط نهایی این مجموعه وجود داشت؛ در همان ابتدا مدیران تازه منصوب شده دست به اقدامی ابتکاری زده و اعلام کردند که سایپا دیگر بدون ضابطه نیروی جدیدی استخدام نخواهد کرد و همچنین خود از سیاسی کاری و بازی های جناحی فاصله خواهد گرفت.
این اقدامات گرچه در ظاهر چندان به چشم نیامد اما منشا اثرات بسیار خوبی برای سایپا شد، چرا که پیش از آن همانطور که از اطراف و اکناف نیز خبر می رسید نیروهای زیادی از طریق روابط سیاسی و فردی در این خودروسازی استخدام شدند که هم بار مالی سازمان را به شکل اعجاب انگیزی افزایش دادند و هم موجب نارضایتی و سرخوردگی کارکنان قدیمی و بدنه سابقه دار و کارشناس این مجموعه شدند.
در این بین هیات مدیره سایپا نیز تغییر کرد و افرادی که در جابجایی سهام و تحمیل فشار به مجموعه نقش داشتند از آن خارج و به جای آن ها مدیران تولیدی و مدیران عامل چند شرکت زیرمجموعه گروه وارد هیات مدیره شدند و گام نخست را در خارج کردن سایپا از بحران برداشتند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و اعلام حمایت مدیران صنعتی دولت از صنعت خودروسازی و تایید برنامه های گروه خودروسازی سایپا، اقدامات جدیدی در این حوزه کلید خورد، از لغو قوانین دست و پاگیر در حوزه تولید، فروش و صادرات گرفته تا ساماندهی شرکت های زیرمجموعه و کنار زدن افراد غیر متخصص و اتوبوسی از جمله اقداماتی بود که در سایپا به مرحله اجرا درآمد.
رفته رفته تولید سایپا نیز جانی دوباره یافت و شرکت شیفت های کاری خود را به دو و در برهه ای به سه شیفت افزایش داد که رضایت کارکنان و بهبود وضعیت معیشتی آن ها را به همراه داشت.
سال ۹۳ که برنامه های سایپا به تدریج آثار خود را نشان داد، تولید خودرو در کل گروه به ثبات قابل قبولی رسید و در ماه های پایانی امسال سایپا با ۷۵ درصد از ظرفیت خود مشغول تولید خودرو است و صادرات که تقریبا در دو سال قبل از آن متوقف شده بود جانی دوباره گرفت و حضور محصولات تولیدی سایپا در بازارهای خارجی بسیار پررنگ تر شد.
اما مهم ترین برنامه تیم مدیریتی کنونی سایپا بدون شک توسعه محصول محسوب می شود، این برنامه که زمینه های اجرای آن با مطالعات اولیه سال ۹۱ و آسیب شناسی نقطه ضعف اصلی صنعت خودرو ایران یعنی تنوع محصولات آغاز شد در حال حاضر برگ برنده سایپا به شمار می رود چرا که ورود چند خودرو جدید در سال ۹۳ و آماده سازی تولید انبوه چندین محصول دیگر در سال ۹۴ از جمله اقداماتی است که در حوزه توسعه محصول به مرحله اجرا درآمده است.
راه اندازی خط تولید کیاسراتو به عنوان خودرو جایگزین زانتیا در سایپا یکی از این اقداماتی است که با افزایش تولید در سال آینده و بهبود مناسبات ایران با جهان می تواند به مرحله بلوغ کامل برسد، تولید خودرو تیبا۲ و وانت سایپا ۱۵۱ نیز در همین سال به اجرا درآمد، در کنار این ها برنامه تولید خودروهای آریو، ساینا، وانت ریچ، چهار خودرو بریلیانس و دو خودرو چانگان از دیگر برنامه هایی است که در سال ۹۴ در دستور کار قرار گرفته است.
انتقال کارخانه پلاسکوکار به شهرک صنعتی کاسپین و احیای این شرکت تولیدی ، هماهنگ سازی شبکه خدمات پس از فروش سایپا، تسریع در پرداخت مطالبات قطعه سازان به گونه ای که بیش از ۸۰ درصد از بدهی های سایپا به این شرکت ها پرداخت شده که زمینه رضایت آن ها را فراهم کرده است ، فروش اموال مازاد، راکد و غیرسودده سایپا از قبیل مستغلات و سهام، آماده سازی خطوط تولید جدید در سایپا، پارس خودرو، بن رو، سایپاکاشان و سایپاآذین و چندین شرکت دیگر، فعال سازی خط تولید سراتو و چندین اقدام بزرگ دیگر از جمله فعالیت هایی بوده که در زمان تیم مدیریتی کنونی اجرا شده است.
اما بدون شک پروژه ای که همگان آن را آرزوی دیرینه صنعت خودروسازی ایران نامیده اند در زمان تیم مدیریتی کنونی کلید خورد و آن پروژه طراحی پلت فرم اختصاصی سایپا با نام تجاری SP100 بود؛ این پروژه که با مشارکت یک شرکت معتبر جهانی که سوابق متعددی در زمینه طراحی خودروهای مختلف داشته در کنار مهندسین و کارشناسان مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا در حال اجرا است، از جمله طرح هایی است که تحسین کارشناسان را برانگیخته و بسیاری معتقدند در صورت دستیابی به اهداف خود می تواند انقلابی در زمینه تولید خودرو ایران محسوب شود، زیرا پروژه SP100 این امکان را به گروه خودروسازی سایپا می دهد که هم دانش طراحی خودرو را به طور کامل در اختیار گرفته و هم محصولات جدیدی با امکانات و قابلیت های روز دنیا تولید و عرضه کند.
کاهش تولید محصولات ایکس ۱۰۰ و افزایش تولید خودروهای پلت فرم ایکس ۲۰۰ یعنی تیبا و تیبا۲ از دیگر برنامه هایی است که با هدف توقف تدریجی تولید محصولات ایکس ۱۰۰ در حال حاضر به مرحله اجرا درآمده است.
افزایش تعامل با مجامع دانشگاهی و پژوهشی، افزایش همکاری با وزارت صنعت و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، تعامل مناسب با نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی، گسترش همکاری با نهادهایی نظیر سازمان حفاظت از محیط زیست، پلیس راهور، سازمان استاندارد و نهادهای مرتبط دیگر از جمله اقداماتی است که توسط گروه خودروسازی سایپا صورت گرفته و زمینه ایجاد آرامش و ثبات در مجموعه را فراهم کرده است.
توجه به مقوله بهره وری، پیاده سازی ارزش های سازمانی، ارتقا فرهنگ کاری، ترویج فرهنگ مشارکت و مسئولیت پذیری کارکنان، ایجاد فضای نشاط و صمیمیت میان بدنه مدیران، کارکنان و کارگران شاغل در گروه، برگزاری دیدارهای رودر رو با کارکنان، تاکید بر توجه به وضع معیشتی کارکنان آسیب پذیر و بسیاری اقدامات دیگر در حوزه منابع انسانی از دیگر اقداماتی است که در گروه خودروسازی سایپا به اجرا درآمد و رضایت عمومی مجموعه را به همراه داشت.
به هر رو، کلیه این موارد و بسیاری موارد دیگر که در این گزارش از قلم افتاد، نشان می دهد سایپا که می رفت تا با اتخاذ تصمیمات نادرست و غیر مسئولانه وارد فاز خطرناکی در حیات خود شود، با اقدامات و برنامه ریزی های تیم مدیریتی کنونی تا حدود زیادی از بحران خارج شد و به آرامش و ثبات دست یافت، این شرکت که پیش از آن تبدیل به باشگاه سیاسی و حیات خلوت مدیران دولت سابق شده بود بار دیگر شخصیت مستقلی پیدا کرد و تبدیل به تولیدکننده خودرو و یک بنگاه صنعتی گردید.