به گزارش خبرنگار سایرحوزهها گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران الهه احمدی موفقترین تیرانداز ایران در مسابقات آسیایی گوانگژو بود که با سه مدال به کارش در این رقابتها پایان داد.
وی در دومین مرحله از رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۱ سیدنی موفق به کسب سهمیه المپیک شد و با راه یافتن به مرحله پایانی عنوان ششمی را کسب کرد.
اکنون گفتگویی متفاوت با این بانوی موفق تیراندازی کشورمان داریم که در زیر میخوانید:
سین: متولد چه سالی و اهل کجا هستید؟
جیم: متولد ۱۰ خرداد ۱۳۶۱ تهران هستم.
سین: ازدواج کردید؟
جیم: بله سال ۸۸ ازدواج کردم و یک پسر دو ساله به اسم بابک دارم.
سین: میزان تحصیلات شما چقدر است؟
جیم: لیسانس تربیت بدنی دارم.
سین: از چه سالی تیراندازی را به صورت حرفهای شروع کردید؟
جیم: ازسال ۹۰ وارد عرصه حرفهای تیراندازی شدم و از سال ۸۲ تاکنون عضو تیم ملی هستم.
سین: چه طور شد که تیرانداز شدید؟
جیم: پدرم تیرانداز بود و از سال ۷۴ مربیگری را آغاز کرد و الان در تیم نیروی زمینی ارتش فعالیت میکند، من به خاطر حمایتهای پدرم ناخواسته تیرانداز شدم.
سین: چندخواهر و برادر دارید؟
جیم: یک خواهر و دو برادر دارم.
سین:از شیطنتهای دوران کودکی چیزی یادتان میآید؟
جیم: من دوران کودکی خیلی آرام و کم حرف بودم و حتی یک بار به خاطر همین آرام بودن گم شدم.
سین: وقتی بچه بودید از پدر و مادرتان کتک خوردهاید؟
جیم: نه، چون من بچه ساکتی بودم این اتفاق برایم پیش نیامده است.
سین: الان در چه باشگاه تیراندازی فعالیت میکنید؟
جیم: از ۱۹ سالگی زمانی که تیراندازی را شروع کردم به همراه پدرم در تیم نیروی زمینی ارتش بودم و از سال ۸۵ که لیگ برتر آغاز شد تاکنون عضو این باشگاه هستم.
سین: آیا به غیر از تیراندازی سابقه ورزشی دیگری دارید؟
جیم: نه، فقط تیراندازی را به صورت حرفهای کار کردم البته ایروبیک و بدنسازی درطور روز انجام میدهم برای آمادگی بدن اما رشتهای که بخوام در کنار تیراندازی ادامه بدهم تا الان نداشتم البته فرصتی برای این کار باقی نمیماند.
سین: آیا به تیراندازی علاقهای داشتید؟
جیم: نه اصلا حتی فکر نمیکردم که روزی یک تیرانداز ملیپوش شوم فقط به خاطر پدرم وارد این رشته شدم و دیگر نتوانستم از آن جدا شوم.
سین: اگر تیرانداز نمیشدید چه شغلی را انتخاب میکردید؟
جیم: رشته دبیرستانم تجربی بود و علاقه زیادی به زیست شناسی داشتم و یکی از آرزوهای بزرگم موفقیت در این رشته بود که متاسفانه با تیراندازی مسیر زندگیام به کلی تغییر کرد.
سین: اهل هنر هستید؟
جیم: نه علاقهای به کارهای هنری ندارم.
سین: اگر بخواهید کنسرت یا سینما بروید همراه چه کسی میروید؟
جیم: همیشه با همسرم به کنسرت میروم ولی سینما نه، فیلم زیاد نگاه نمیکنم از وقتی که پسرم به دنیا آمده است تفریحاتمان نیز خیلی کم شد، ترجیح میدهم زمانی که در اردو نیستم وقت بیشتری برای خانواده اختصاص دهم.
سین: تا حالا شده که دروغ بگویید؟
جیم: بله، دروغ گفتم البته دروغهای مصلحتی هر وقت هم این کار را هم انجام بدهم، همه متوجه میشوند ته حرفم دروغ بوده است در واقع دروغ گفتن بلد نیستم به نظرم بعضی مواقع دروغ گفتن لازم است.
سین: چقدر به مسافرت میروید؟
جیم: به غیر از مسافرتهای ورزشی درطول سال با خانواده، مسافرتهای طولانی نمیروم چون در طول سال همیشه در اردو یا اعزام هستیم حتی تعطیلات عید را هم در اردوی تیم ملی هستم مسافرتهای بیرون شهر چند سالی است که نرفتم.
سین: بهترین خاطره زندگیتان؟
جیم: قطعا برای هر ورزشکاری کسب مقام و مدال بهترین خاطره است، من در مسابقات آسیایی گوانگژو پرمدالترین ورزشکار بودم تاکنون در ورزش کشورمان این اتفاق برای یک خانم نیفتاده است، به همین دلیل این خاطره جزو معدود خاطرههایی است که از ذهنم پاک نمیشود.
سین: اگر تیرانداز نمیشدید، سراغ چه رشته ورزشی میرفتید؟
جیم: اگر تیرانداز نمیشدم اصلا به سراغ ورزش نمیرفتم، چون اصلا کار ورزشی را دوست نداشتم من در زیستشناسی خیلی قوی بودم، دوست داشتم این رشته را در مسیر زندگی قرار دهم اما خدا سرنوشت دیگری برای من رقم زد.
سین: چرا زیست شناسی را دیگر ادامه ندادید؟
جیم: یکی از دلایل آن نداشتن یک برنامهریزی درست بود، از طرف دیگر در آن دوران قبول شدن در دانشگاه ها به راحتی امروز نبود، به همین خاطر دیگر وقتی برای ادامه دادن تحصیل در این زمینه نشد.
سین: در تیراندازی با چه کسی دوستی بیشتری دارید؟
جیم: من با تمام بچهها رابطه خوب و صمیمی دارم حتی با تیراندازی که در تیمهای شهرستانی حضور دارند دوستیهای خوبی داریم اما با خانم هاشمی مربی سابق تیم ملی که الان در ایران نیستند رابطه خیلی خوبی داشتم شاید یکی از دلایل آن هم فکر و هم سن بودنمان بود الان هم با ایشان در ارتباط هستم.
سین: حضور چه کسی در زندگی به شما آرامش میدهد؟
جیم: حضور همسرم همیشه باعث آرامش زندگی من شده، چون او یک شخصیت آرام و متین دارد و به همین دلیل من از هم صحبتی با همسرم انرژی زیاد میگیرم، بعد وجود مادرم یک ستون محکم برای زندگی بود و در طول سالها حضور ورزشیام در تیراندازی کمک زیادی به من کرد.
سین: آیا اهل خرید هستید؟
جیم: بله، خرید کردن را خیلی دوست دارم یکی از تفریحات زندگی من خرید کردن است، حتی بیشتر مواقع خریدهای خانه مادرم را هم انجام میدهم.
سین: تا به حال عصبانی نشدهاید؟
جیم: به ندرت اتفاق میافتد که عصبانی شوم از وقتی که پسرم به دنیا آمد خیلی کمتر شد.
سین: وقتی عصبانی هستید، دیگران با شما چه برخوردی میکنند؟
جیم: تا الان کسی به من چیزی نگفته است. در واقع با شناختی که از شخصیت من دارند، ترجیح میدهند به سراغم نیایند.
سین: وقتی عصبانی هستید، دوست دارید چه کاری انجام میدهید؟
جیم: دوست دارم در این مواقع تنها باشم یا پیش مادرم میروم یا اینکه قدم میزنم، حتی یک بار وقتی خیلی عصبانی بودم، مسیر خیلی طولانی را پیاده رفتم.
سین: بهترین هدیهای که گرفتید، چه بود؟
جیم: یکی از بهترین هدیههایی که خیلی برایم شیرین بود، جایزه المپیک پکن که از مربیام به خاطر رکورد در رشته سه وضعیت زدم و به فینال رفتم، چون خیلی غیرمنتظره بود، همیشه در ذهنم هست. آن زمان آقای صولت ۱۰۰ دلار به خاطر حضور در فینال همان موقع به من داد که خیلی خوشحال شدم.
سین: وقتی به مسابقات میروید اولین نفر چه کسی با شما تماس میگیرد؟
جیم: همسرم، اولین نفر به من زنگ میزند چون مسابقات ما آنلاین هست، هر رکوردی که میزنم، همسرم یا زنگ میزند یا پیام ارسال میکند که باعث دلگرمی من می شود.
سین: بهترین آرزوی شما در زندگی چیست؟
جیم: در عرصه ورزشی، کسب مدال طلای المپیک آرزویم است اما در زندگی شخصی به عنوان یک مادر و همسر آرزوی سلامتی و موفقیت برای خانواده و همسرم دارم.
سین: نظرتان درباره پول چیست؟
جیم: پول خیلی خوب است و یکی از رکنهای اصلی زندگیست اما هیچ وقت نشد که به خاطر به دست آوردن پول چیزهای مهم زندگی را از دست بدم. نمیتوان به پول دل بست، میتوان راحتتر زندگی کرد.
سین: دوست داشتید پولدارترین زن دنیا بودید؟
جیم: نه، پول زیاد دردسر هم دارد اما دوست داشتم پولدار باشم و به ایدهها و آرزوهایی که در ذهنم هست، برسم اما همه زندگی پول نیست. چیزهای مهمتری هم وجود دارد مثل آرامش.
سین: آیا آدم خَیری هستید؟
جیم: اگر در توانم باشد، کمک میکنم.
سین: چه کسی در زندگی بیشتر از شما حمایت کرده است؟
جیم: پدرم از هر لحاظ فکری، روحی، مالی به من کمک کرد، به خصوص در این یک سال که خیلی افت کردم، اگر پدرم نبودند، تیراندازی من هم تعطیل میشد. پدرم همیشه تکیهگاه محکمی در زندگی من بود.
سین: در تیراندازی چقدر از روشهای پدرتان استفاده کردهاید؟
جیم: اگر در تیراندازی به این جایگاه رسیدم به خاطر آموزش و همراهی پدرم بود از همه جنبههای اخلاقی، ورزشی و فکری از ایشان کمک گرفتم و خوشبختانه نتایجش در زندگی خیلی موثر بود.
سین: در زندگی مدیون چه کسی هستید؟
جیم: مدیون مادرم هستم، چون در کنار سالها زحمتی که برایم کشید، حتی در دوران ورزشیام خیلی کمک کرده است که زندگی مشترکم سرپا بماند، اگر مادرم نبود باید از تیراندازی خداحافظی میکردم.
سین: چه فصلی از سال را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
جیم: فصل بهار، اردیبهشت ماه را خیلی دوست دارم. هرچند خودم متولد خرداد هستم، شاید به خاطر آب و هوای مطبوع و حس خوبی که این ماه به ما میدهد.
سین: مردم در ارتباط با شما چگونه رفتار میکنند؟
جیم: محبتهای مردم همیشه یک انگیزهای برایم در تیراندازی بود، رفتار مردم با احترام و محبت همراه است. امیدوارم با عملکردمان جوابگوی محبت آنها باشم.
سین: چه سالی گواهینامه رانندگی گرفتید؟
جیم: سال ۸۷
سین: رانندگیتان خوب هست؟
جیم: بله، خداراشکر، تا الان اتفاقی برام نیفتاده است.
سین: نظرتان درباره مادرشوهر و خواهرشوهر چیست؟
جیم: خواهرشوهر ندارم، مادرشوهرم خیلی سن بالا نیست، چون برای همسرم زحمت کشیدند و چنین فرزندی تربیت کردند، برایشان احترام زیادی قائل هستم، حتی برای خودم زحمات زیادی کشیدند، حق زیادی به گردن ما دارند و وجودشان نعمتی بزرگ در زندگی است.
سین: الگوی شما در زندگی کیست؟
جیم: من همیشه در همه کارها به مادرم نگاه میکنم، اما در زندگی ورزشی، خانم خیراللهزاده که الان عضو هیأت تیراندازی تهران هستند، الگوی من بودند. همیشه سعی میکردم که رکوردهای او را بزنم و روشهای او را دنبال کنم و ایشان زمانی که ورزشکار بودند، رابطه خوب با من داشتند و همیشه تجربیاتش را در اختیار ورزشکاران قرار میداد، اما در بین تیراندازان خارجی، تیراندازی چینی الگوی من برای پیشرفت در این رشته است.
سین: بدترین خصوصیت اخلاقی شما چیست؟
جیم: زودرنج بودنم بدترین خصوصیت اخلاقی من است، البته در این سالها کنترل میکنم.
سین: در این مواقع دوست دارید، با چه کسی صحبت کنید؟
جیم: سعی میکنم با یکی از دوستانم که از شرایط من با خبر نیست، صحبت کنم.
سین: آشپزی شما چطور است؟
جیم: آشپز خوبی نیستم، علاقهای به آشپزی هم ندارم اما به دکوراسیون خونه علاقه زیادی دارم و نظرات زیادی میدهم.
سین: آیا لقب خاصی دارید؟
جیم: به من جاده صاف کن، میگویند چون اولینهای رکوردها را در نتایج تیراندازی من به دست آوردم، به خاطر همین اولینها این لقب را به من دادند تا راهگشای یک اولین در این رشته باشم.
سین: چقدر اهل مد هستید؟
جیم: به روز نیستم ، از هر چیزی که خوشم بیاید میخرم و چیزی که مد باشد اما دوست نداشته باشم، استفاده نمیکنم.
سین: چقدر اهل مطالعه هستید؟
جیم: همسرم خیلی اهل مطالعه است. در منزلمان کتابخانه با کتابهای بسیار زیادی دارد من هم علاقهام به مطالعه زیاد است، اگر فرصتی پیش آید به سراغ کتاب میروم و اوقات بیکاری را با مطالعه سپری میکنم اما این روزها اصلاً فرصتی برای مطالعه و تفریح ندارم.
سین: حرف پایانی؟
جیم: از شما و همه مردم میخواهم که در این ایام مبارک برای ما دعا کنید تا سهمیه المپیک را بگیریم.
گفتگو و تنظیم از فاطمه بهنام