بعضا چنین جلوه داده میشود که با لغو تحریمها تمام مشکلات اقتصادی جامعه حل خواهد شد و یک باره کشور به توسعه اقتصادی خواهد رسید. حتی بعضی از شخصیتهای دانشگاهی، راه رسیدن به توسعه اقتصادی را وابستگی اقتصادی به خارج از کشور، به ویژه وابستگی به قدرتهای بزرگ معرفی میکنند.
این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان راز دستیابی کشورهایی مثل ژاپن به توسعه اقتصادی را، “مدیریت کارآمد”، “مردم سختکوش” و “فرهنگ استقلالطلبی” میدانند.
به عنوان مثال دو ملّت ژاپن و کره جنوبى نسبت به بهره گیرى از کالاهاى تولیدى کشور خودشان بسیار پافشارى مىکنند. به طوری که گفته شده است، بعد از جنگ جهانى دوم، کاخ امپراتور ژاپن را به همان شکل قبلى ساختند که تنها شیشه کم داشت و از حکومت خواستند اجازه دهد شیشه وارد کنند اما اجازه داده نشد و گفتند: اگر شیشه وارد شود، تلاش براى راه اندازى کارخانجات شیشهسازى کاسته مىشود! این گونه است که ژاپن سومین اقتصاد بزرگ جهان را از نظر تولید ناخالص داخلی دارد.
از این روست که رهبر انقلاب همواره در بیانات خود تأکید داشتهاند که میتوان به تحریمها به دیده فرصت نگریست و با تکیه بر خلّاقیتها و ابتکارات جوانان انقلابی و مؤمن، از این فرصت برای دستیابی به خوداتکایی و جبران نیازمندیها به خارج از کشور، بهره جست.
موکدا باید گفت بیانات مقام معظم رهبری در نامهای که به رئیس جمهور درباره الزامات اجرای برجام تقریر کردند، بسیار روشنگر و راهگشاست. ایشان در این نامه یادآور شدند: ؛ رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد.”
همچنین رهبر انقلاب بر لزوم جدی گرفتن “تقویت تولید ملّی” و جلوگیری از واردات بیرویه به ویژه “واردات مواد مصرفی از آمریکا” تأکید کردند.
لازم به توضیح است که واردات از خارج می تواند جنبههای گوناگونی داشته باشد. واردات کالاهای مصرفی صرفاً اقتصاد کشورها را پارو می کند و هیچ اثر مثبتی در اقتصاد کشورها ندارد، مگر ایجاد جو رقابت بین تولیدکنندگان داخلی و خارجی که می تواند به افزایش کیفیت محصولات تولید داخل منجر شود.
اما این تنها در صورتی رخ خواهد داد که تولیدکنندگان داخلی از حمایتهای کافی از جانب دولت و نیز از ظرفیتهای لازم برای رقابت پذیری برخوردار باشند. در غیر این صورت اقتصاد کشور به طور کامل ورشکسته خواهد. یعنی اگر هزینه تولید یک محصول در داخل بیشتر از هزینه تولید آن در خارج باشد، تولیدکننده داخلی توان رقابت با تولیدکننده خارجی را از دست میدهد و این، در شرایطی که کشور با واردات بیقید کالاهای مصرفی رو به رو باشد، یعنی سقوط!
نکته قابل توجه این است که حتی کشورهای اروپایی معمولاً از واردات محصولات فراوری شده و غیر خام که خودشان در داخل هم تولیدکننده آن هستند خودداری میکنند. برای مثال کشورهای اروپایی برای واردات کاکائوی خام از کشورهای آفریقایی تعرفه گمرکی بسیار اندکی در مقایسه با واردات کاکائوی بستهبندی شده و فراوری شده تعیین میکنند. به طوری که میتوان گفت اگرچه به شدت به واردات مواد خام از کشورهای جهان سوم علاقه دارند، اما رسماً اجازه ورود به کالاهای فراوری شده از کشورهای توسعه نیافته به کشورشان را نمیدهند!
در حالی که واردات کالاهای مصرفی معمولاً برای اقتصاد کشورها تهدیدآمیز است، این وجه تهدیدی در ارتباط با ورود کالاهای سرمایهای و واسطهای میتواند کمتر باشد، زیرا به ایجاد تولید و اشتغال در داخل کمک میکند و این احتمال وجود دارد که از این طریق فرصت برای ورود فناوری، از خارج به داخل کشور مهیا شود.
ربط دادنِ تمام مشکلات به تحریم ها، کارشناسانه نیست!
محمّد حسین فاتحی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، مربوط بودن تمام مشکلات اقتصادی کشورمان را به تحریمها، نفی و در این باره اظهار میکند: ما اغلبِ دوران بعد از انقلاب اسلامی را تحت شرایط تحریم به سر بردهایم. حتی شرایط خیلی سختتری را در دوران جنگ داشتیم. آن زمان رونقی را هم که در فروش نفت، در مدت هشت سال گذشته از آن بهرمند بودیم، نداشتیم. در عین حال خسارتهای زیادی را هم به علّت جنگ و هم به علّت شرایطی که اقتصاد کشور به خاطر جنگ تجربه میکرد، متحمّل میشدیم. شاید رشد شاخص قیمتها در آن زمان خوب نبود ولی رشد اقتصادی ما در آن زمان منفی هم نشد.
وی تصریح کرد : این که همه چیز را موکول کنیم به تحریمها و فکر کنیم که پس از تحریم اتفاق خیلی خاصی خواهد افتاد، کاملاً غلط است و حرف کارشناسانهای نیست. کسی که این حرف را میزند با اقتصاد ایران آشنایی ندارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: تحریمها قطعاً هزینههایی را بر کشور تحمیل و مشکلاتی را برای روابط خارجی اقتصادی ایجاد کردند. ولی اینکه تمام مشکلات را به آنها ربط بدهیم کار درستی نیست. اگر چنین است، بلافاصله پس از لغو تحریمها باید شاهد رشد و رونق فراوانی در اقتصاد کشور باشیم که قطعاً این اتفاق نخواهد افتاد و چنین ادعایی به مثابه یک چک بدون تاریخ است.
از سوی دیگر سید جواد میربابایی، دیگر کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، میگوید، کاملاً غلط خواهد بود که گمان کنیم توسعه و رونق اقتصادی فقط تحت تأثیر یکی از عاملهای داخلی یا خارجی است. به اعتقاد وی، این یک اشتباه استراتژیک خواهد بود که تمام مشکلات را فقط ناشی از سوءِ مدیریت یا فقط ناشی از تحریمها بدانیم.
در شرایط تحریم، به انباشت خوبی در تولید فناوری رسیدیم
میر بابایی، تحریمها برای موجودیت اقتصادی یک جامعه را به حمله ویروس به سیستم دفاعی بدن انسان تشبیه میکند. به عقیده وی اگر بدن انسان از مقاومت خوبی برخوردار نباشد حتی کوچکترین ویروسها هم میتوانند وی را از پا درآورند و بالعکس. تحریمها هم همین طور هستند. بنابراین اگر ما با کاربست مدیریت استراتژیک، مقاومت داخلی اقتصادمان را در مقابل تحریمها بالا ببریم، قطعاً تحریمها نه تنها تهدید نیست بلکه فرصت است.
در ارتباط با بحث تبدیل کردن تهدیدِ تحریم به فرصت، فاتحی با اذعان به اینکه تحریمها به نوعی برای ما فرصت بودند میگوید : بسیاری از پیشرفتهایی که در صنایعمان کردیم در زمانی بود که ما تحت تحریم و در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله بودیم. بسیاری از اختراعات و ابداعاتی که در داخل کشور ایجاد شد محصول همان دوران است. تحریمهای اخیر هم همین نتیجه را برای ما به ارمغان آورد و ما توانستیم بسیاری از کالاهایی را که به آنها نیازمند بودیم، خودمان تولید کنیم و خوشبختانه کشور ما در زمان تحریم در زمینه انباشت فناوریهای سطح بالا، پیشرفت خوبی داشته است.
سرمایه گذاران را دعوت به همکاری در حوزههای استراتژیک کنیم
کارشناسان با اذعان به اینکه در شرایط پس از برجام، لغو تحریمها ضمن ایجاد فرصت میتوانند تهدیدی برای اقتصاد کشورمان باشند، تأکید کردند اگر بتوانیم از شرایطی که با لغو تحریمها ایجاد میشود، کشور را به سمتی ببریم که از تکانههای خارجی مصون بماند و به نهادینه شدن صنعت متکی بر فناوری در کشورمان منجر شود، از این فرصت استفاده کردهایم. اما اگر این فرصت را تبدیل کنیم به واردات بیشتر کالاهای مصرفی و در اختیار قرار دادن بازار ۷۰ میلیونی کشورمان در اختیار شرکتهای خارجی، یا اجازه دهیم سرمایهگذاران صرفاً در حوزههای نفت، گاز، مواد خام و مواد معدنی سرمایهگذاری کنند، اقتصاد کشورمان را متوجه تهدیدی جدی ساختهایم! تهدیدی که فاتحی آن را منجر شدن به رکودی شدیدتر بعد از یک دوران مصنوعی مصرفی، معرفی میکند.
فاتحی با اشاره به تهدیداتی که پس از برجام اقتصاد ایران را تهدید می کند گفت: ما پیش از برجام هم، خیلی راحت میتوانستیم کالاهای مصرفی ساده را از خارج وارد کنیم و در این زمینه مشکلی نداشتیم. ضمن آنکه خودمان هم به اندازه کافی قطعهساز خودرو و تولیدکننده پوشاک و مواد غذایی در کشورمان داریم و در این زمینهها نیازی به تولیدات خارجی نداریم. چیزی که ما نیاز داریم و کشورهای دیگر هم در ارتباطات تجاری، آن را محور چانه زنیهایشان قرار میدهند، ورود تکنولوژیهای پیشرفته (Hightech) به صنعتشان است.
در این حوزه است که کشورهای جهان سوم، استثمار میشوند. زیرا شرکتهای چندملیتی بدون در اختیار گذاشتن فناوری تولید کالا، از بازار این کشورها برای فروش محصولات خودشان استفاده میکنند.
وی ادامه داد : اما اگر مسئولان ما از دلالی و تجارتی که معمولاً در این عرصه اتفاق میافتد و باند یا مافیایی که در این حوزهها به وجود میآید و باعث فساد میشود، صرف نظر کنند، و بتوانند با مدیریت صحیح، در ارتباط با شرکتهای خارجی، فناوری تولید کالا را ملی کنند، در آن صورت است که ما میتوانیم بگوییم که پس از برجام فوایدمان بیشتر از مضراتی بوده است که به ما تحمیل شده است.
وی خاطر نشان کرد : ما نباید خودمان را بر درآمد نفت متکی کنیم. اگر میخواهیم که در آینده از تکانههای خارجی مصون باشیم باید بتوانیم غیر از نفت، گاز و مواد خام و معدنی، محصولات دیگری هم، برای عرضه به بازارهای بینالمللی داشته باشیم. اتکا به صادرات مواد خام عاقلانه نیست. همان طور که دیدیم دیگران انحصار کالاهای ایرانی مثل فرش، زعفران و پسته را از دست ما درآوردند، در حالیکه ما خودمان نتوانستیم از صادرات این کالاها بهره لازم را ببریم.
فاتحی در اشاره به یکی از تهدیدهای پس از برجام، به بحث ورود مدیر خارجی اشاره کرد و آن را اظهار نظری غیرکارشناسانه دانست و اظهار داشت: ما اصلاً نیاز به مدیر خارجی نداریم. اگر این طور باشد پس باید وزیر هم از خارج بیاوریم. چون یکی از بزرگترین مدیریتهای اجرایی کشورمان، هیأت دولت و وزیران است.
شرکتهای چندملیتی؛ به نفع یا به ضرر ما؟
مسئله دیگری که توجه عدهای از کارشناسان را به خود جلب کرده است، بحث حضور سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای بینالمللی است که پس از برجام احتمال حضور آنها بیش از پیش تقویت خواهد شد. در این باره عدهای از کارشناسان معتقدند، درصد بسیاری از سرمایه گذاریهای بزرگ در کشورهای صنعتی انجام میشود و کشورهای صنعتی پیشرفته علاقه ای به سرمایه گذاری مستقیم در خارج از مرزهایشان ندارند؛ چون مایل نیستند فناوری های پیشرفت های که در اختیار دارند و برایش هزینه کرده اند به سادگی در اختیار دیگر کشورها قرار گیرد، بنابراین انجام سرمایه گذاری به همراه انتقال فناوری غربی ها در اقتصاد ایران پس از برجام یک چالش خواهد بود.
این شرکت ها در بهترین حالت به جای تولید بخشی از کالا در کشورشان با توجه به ارزانی انرژی و ارزان بودن نیروی کار در کشورمان، قسمتی از تولید را در کشورمان انجام می دهند و ما به مونتاژ کار تبدیل می شویم. این عده از کارشناسان معتقدند غربی ها در ایران صنایع استراتژیک ایجاد نخواهند کرد.
به این شرکتها امید نبندیم
میربابایی در این زمینه می گوید: این شرکت ها طبیعتاً فقط دنبال منافع خودشان هستند. شرکتی که برای به دست آوردن یک فناوری هزینه کرده است نمی خواهد آن فناوری را به راحتی به شرکت ها و کشورهای دیگر منتقل کند. و اگر هم این کار را بکند، فناوری دست سوم را منتقل می کند. از فناوری دست دوم که دارد پول در می آورد. از دست اول هم قرار است چند سال دیگر پول در بیاورد. اینکه ما چشممان به عملکرد این شرکت ها باشد چیز خوبی نیست.
وی تأکید کرد : ما نباید بازارمان را در اختیار این شرکت ها قرار دهیم. بلکه باید این شرکت ها را وادار به همکاری با خودمان کنیم.
این کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک ادامه داد : اگر در شرایط پسا تحریم آمدیم با شرکت های بین المللی، بر اساس سرمایه گذاری در همه عرصه ها از جمله R & D (تحقیق و توسعه فناورانه) و تحقیقات قرارداد بستیم آن موقع هست که می توانیم بگوییم که این شرایط پسا تحریم و رفع تحریم ها برای ما اثرات مثبت داشته است. اما اگر مثلاً در صنعت خودروسازی با آنها قرارداد مونتاژ بنز و بی.ام.و را منعقد کنیم، یا مثلاً خودرو را به صورت پیش ساخته وارد کنیم، نه تنها هیچ اثر مثبتی نخواهد داشت بلکه هم صنعتمان را هم وابسته خواهد کرد و هم مردممان مصرفگرا خواهند شد.
فاتحی معقتد است، اینکه بتوانیم در تعاملات با شرکت های بینالمللی، دست بالا را داشته باشیم، به مدیریتی بستگی دارد که دولت اعمال میکند.
واردات از آمریکا، تأیید ستمگر و کشتن روحیهی ظلمستیزی است
میربابایی در بحث ورود شرکت ها و سرمایه گزاران آمریکایی به اقتصاد ایران، پس از برجام اظهار داشت: اگر عملکرد آمریکا را در سال های معاصر در عرصه بینالمللی به ویژه در ایران، نظاره کرده باشیم، دیدهایم که برای این کشور هیچ چیز به جز منافع ملی خودش مهم نیست و دولتمردان آمریکایی این مسئله را بارها اعلام کرده اند. بازبینی عمق افکار استراتژیک آمریکایی ها نیز مؤید این موضوع است که خوی استکباری، از سیاستگزاران این کشور جدا شدنی نیست. بنابرین منطقی نخواهد بود که گمان کنیم با انعقاد معاهده، با آنها رفیق شده ایم!
وی ادامه داد : مخالفت با حضور شرکت های آمریکایی مثل مکدونالد در ایران از آن روست که اولاً، حضور این شرکت ها باعث می شود ناخودآگاه، روحیه مقاومت در برابر ظلم شکسته شود و ثانیاً این پیام را صادر میکند که آمریکاییها هر موقع که بخواهند، هر کار که بخواهند میتوانند انجام دهند و تمام ملّتها ناگزیرند در مقابل آنها سر تسلیم فرود آورند.
این کارشناس ارشد مدیریت استراتژِیک خاطر نشان کرد : رهبری در نامه ای که به رئیس جمهور نوشتند، واردات از آمریکا یا همکاری با شرکتهای آمریکایی را به شدت نهی کردند. این حرکت به خوبی مسیر را برای ما روشن میکند.
اقتصاد مقاومتی، تضمین کننده استقلال از شرق و غرب
میربابایی با ویژهتر دانستن مطرح شدن بحث اقتصاد مقاومتی، در شرایط پس از تحریم در مقایسه با قبل از آن می گوید : اقتصاد مقاومتی بر اساس شعارهای اصیل و انقلابی نظام – نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی- تدوین شده است. و تعریف آن هم این است که؛ در شرایطی که قرار است ما به شرق و غرب، وابستگی نداشته باشیم، باید برنامه ریزی راهبردی ما به سمت حمایت از تولیدات داخلی باشد. به سمت خودکفایی در همه عرصه ها.
وی تصریح کرد : متأسفانه مدیران ما هم در دولت قبلی و هم در دولت فعلی، اقدامات کارآمدی در زمینه دست یابی به اقتصاد مقاومتی نداشته اند.
فاتحی نیز در ارتباط با منشأ توسعه اقتصادی اظهار کرد: همه می دانند که ریشه مشکلات و خوشبختی هر کشوری در دست مردم و مدیریت آن کشور است. در بحث اقتصاد مقاومتی نیز تأکید بر آن است که ساختار اقتصادیمان را متکی به خودمان کنیم و تقصیر ایجاد مشکلات را به عوامل واهی نیندازیم اما متأسفانه تاریخ اقتصادی ما نشان داده است که مدیران ما تبحّر بسیار خوبی در فرصت سوزی دارند.
گزارش از مهسا اسفندیاری/ باشگاه خبرنگاران جوان