ندای انقلاب: مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا در مطلبی ضمن تحلیل شرایط کنونی جهان و احتمال تغییرات ژئو استراتژیک، به تئوریزه کردن دلایل اصلی آمریکا برای حضور در کشور عراق پرداخت. مگان OSullivan معاون مشاور امنیت ملی بوش از سال ۲۰۰۵تا ۲۰۰۷ که هم اکنون استاد امور بین الملل در دانشگاه هاروارد و عضو ارشد […]
ندای انقلاب: مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا در مطلبی ضمن تحلیل شرایط کنونی جهان و احتمال تغییرات ژئو استراتژیک، به تئوریزه کردن دلایل اصلی آمریکا برای حضور در کشور عراق پرداخت.
مگان OSullivan معاون مشاور امنیت ملی بوش از سال ۲۰۰۵تا ۲۰۰۷ که هم اکنون استاد امور بین الملل در دانشگاه هاروارد و عضو ارشد شورای روابط خارجی میباشد در مطلبی تحت عنوان «چرا نیروهای آمریکایی باید در عراق بمانند؟»، به بررسی نقش عراق در جلوگیری از بحران جهانی انرژی در سالهای آینده اشاره کرد و نوشت در صورتیکه عربستان دستخوش ناآرامیهای سیاسی شود، این عراق خواهد بود که یک عنصر تعیین کننده برای مداخلات استراتژیک آمریکا در حوزه اقتصاد جهانی تبدیل خواهد شد.
متن کامل این مقاله که در سایت شورای روابط خارجی آمریکا منتشر شده به این شرح میباشد:
شورای روابط خارجی آمریکا ۳ راه را برای عراق در مورد حضور نیروهای آمریکایی محتمل دانسته است.
اول اینکه، عراق یک توافقنامهای ارائه دهد که بر طبق آن قدرت در این کشور به حکومتی واگذار شود که مسئولیت پذیرتر بوده و در دراز مدت موفقیت بیشتری در منطقه کسب کرده باشد. مزیت عراقیها هم دراین است که این نکته را تعمیم دهند که به کمک نیروهای خارجی رژیم قبلی خود را حذف نکردهاند. اما آنها پس از این جنگ هشت ساله با چالشهای زیادی مواجه خواهندشد:
۱) چگونه اعضای مسئول رژیم سابق را برای بازسازی کشور حفظ کنند و از تجربیاتشان استفاده کنند؟
۲) چگونه انتقال قدرت سیاسی را در میان فشار رقابتهای موجود برای دستیابی به نتایج فوری و فرآیندهای فراگیر مدیریت کنند؟
۳) چگونه با عناصر مصمم رژیم سابق که میخواهند نظم جدید را از بین ببرند، مقابله کنند؟
عراقیها – و ما آمریکاییها – در روبرو شدن با این چالشها مرتکب اشتباهاتی شدهایم. اما تجربیات عراقیها میتواند برای سایر کشورهای جهان عرب در انتقال ملایم و موفقتر قدرت کمک کننده باشد. حتی قبل از شکوفایی جهان عرب، روشنفکران عرب به دنبال تجربیات عراق برای درک کردن بهتر چالشهای موجود در کشور خود بودند.
در حال حاضر عراق یکی از کشورهای خاورمیانه است که بهترین موقعیت را برای حفظ روابط با غرب و مخصوصا ایالات متحده دارد. هشت سال از زمان سقوط صدام حسین گذشته و طی این مدت آسیبهای زیادی به عراق و آمریکا وارد شده است. اما در طی این مدت، این تجربه مشترک، روابط وحس همدردی عمیقی در بین این دو ایجاد کرده است. آمریکایی که از انجام مداخلات ایالات متحده در عراق ناراضی بودند باید بدانند که کشور آنها در این زمینه یک سرمایه گذاری بزرگ انجام داده، که در نتیجه یک ارتباط مداوم با عراق منافع زیادی عاید آنها خواهد شد.
دیدگاه ایالات متحده اما نسبت به عراق بسیار پیچیده است. با وجود عصبانیت مردم، مقامات عراق تداوم روابطشان با آمریکا را برای ثبات و شکوفایی کشورشان در آینده لازم میدانند. در توافقنامهٔ که در سال ۲۰۰۸ بین عراق و آمریکا تصویب شد،، ایالات متحده متعهد شده است که، همکاریهای غیر نظامی بین دو کشوررا برای مدت طولانی تری ادامه دهد. این روابط نزدیک سرمایه مهمی برای عراق محسوب میشود و سایر کشورهای منطقه را از ایالات متحده دور میکند.
در نهایت و در قانع کنندهترین گزینه، نقشی است که ممکن است عراق در جلوگیری از بحران جهانی انرژی در سالهای آینده بازی کند. رکود اقتصادی جهان باعث کاهش عرضه منابع نفتی شده و منجر به ثبات قیمت انرژی در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ شده است. اما ازسال ۲۰۱۰، به میزان ۲، ۸ درصد، مصرف جهانی نفت افزایش یافته در حالیکه تولید جهانی نفت خام ۲، ۵ درصد کاهش یافته است. اگر تقاضا همچنان بیشتر از عرضه باشد در طی چند سال آینده منابع نفتی تمام خواهند شد ـ در این بین یکی از مهمترین شاخصها افزایش قیمت نفت است ـ افزایش قیمتها بازارها ی جهانی را متلاطم میکند. با فرض اینکه جهان در این باتلاق رشد اقتصادی فرو نرود، این مسئله میتواند منجر به یک ناآرامی سیاسی در عربستان سعودی و یا یک رویارویی نظامی با ایران شود.
عراق یکی از کشورهایی است که میتواند سریعا تولید نفت را با یک قیمت معقول در جهان افزایش دهد. در واقع، نهادهای عمده انرژی و شرکتهای نفتی بین المللی فرض را بر این گذاشتهاند که در دهه آینده، عراق تولید نفت خود را بطور قابل توجهی افزایش خواهد داد. آژانس بین المللی انرژی انتظار دارد که عراق در دهه آینده به میزان دو برابر استخراج نفت خود را افزایش دهد، و مقدار آن را از حدود ۲، ۵ میلیون بشکه در روز به ۴، ۸ میلیون بشکه در روز برساند.
اینکه در سال ۲۰۰۳ گفته شد، عراق برای بازسازی خود از منابع نفتی استفاده میکند، چندان دقیق نیست؛ نزدیک به شش سال است که عراق برای حفظ تولیدات خودش برای بازسازی زیرساختهای از کار افتادهاش در تلاش است. اما در طی دو سال گذشته، عراق در توسعه منابع نفتی خود پیشرفت چشم گیری داشته در یازدهمین قراردادی که با شرکتهای نفتی بین المللی امضا کرده عرضه نفت را به میزان بیش از چهار برابر، به بیش از ۱۲ میلیون بشکه در روز افزایش داده ـیعنی بیش از تولید روزانه عربستان سعودی. تعداد زیادی از تحلیل گران به علت موانع سیاسی و مشکلات زیر بنایی انتظار نداشتند عراق به چنین پیشرفتی دست یابد، اما بسیاری هنوز انتظار افزایش بیشتری را دارند، و آنها تصدیق میکنند، اقتصاد جهانی بدون افزایش تولید نفت قطعا دچار مشکل خواهد شد.
اگر درسهای آموخته شده از تجربیات دشوار عراق به ثبات منطقه کمک کند، و عراق در شمار یکی از کشورهای در حال زوال باقی بماند و بطور علنی و خصوصی با ایالت متحده همکاری کند، و توسعه منابع نفتی عراق بتواند از بحران انرژی جهان پیشگیری کند، ممکن است دوباره بتوان روی مداخلات استراتژیک آمریکا در عراق حساب کرد.
این کمکهای بالقوه استراتژیک موارد قانع کننده و فوریای برای تداوم حمایت آمریکا از عراق ایجاد میکند. عراق دیگر نیازی به کمکهای مالی، سیاسی و نظامی ایالت متحده ندارد. اما، به عنوان یک دولت ضعیف موسسات آن هنوز هم آسیب پذیرند، عراق میتواند با سرمایه گذاریهای مداوم و کوچک منابع خود سود زیادی ببرد.
هر چندکه بخش نظامی این سرمایه گذاریها محدود است، اما تا حد زیادی میتواند به تقویت نیروهای مسلح نو پای عراق در مقبل تهدیدات افراطیون کمک کند. وآمریکا میتواند پشتیبانی خود از عراق را در مسیر تازهای به نمایش بگذارد و از نهادهای سیاسی و امنیتی عراق هم حمایت کند.
دولت اوباما و رهبران عراق به این فکر میکنند که آیا طبق موافقتنامه امنیتی، نیروهای آمریکایی باید تا پایان سال ۲۰۱۱ عراق را ترک کنند یا تعدادی از آنها ـ شاید ۱۰۰۰۰ـ در عراق بمانند و به آموزش نیروهای عراقی و مقابله با چالشهایی بپردازند که عراقیها هنوز توانایی رسیدگی به آنها را ندارند.
گزارشهای خبری اخیر نشان میدهد که دولت اوباما در حال حاضر تصمیم گرفته تعداد نیروهای آمریکایی را در عراق محدود کند و در حال حاضر شمار آنها به کمتر از ۳۰۰۰رسیده است. این مسئله ناامید کننده است. اولا، تعداد نیروهای نظامی آمریکا در عراق باید بر اساس مذاکراتی باشد که در طی ماموریتهای ضروری با عراق تنظیم شده – نه به عنوان پشتوانهای بر مبنای سیاستهای داخلی از واشنگتن برای عراق-.
دوما، اینکه چطور یک نیروی ضعیف میتواند به اهداف خود دست یابد در حالیکه هنوز باید از خودش حمایت کند و نهایتا، درک وفهم دولت اوباما از استفاده از فرصتهای ارائه داده شده توسط عراق زیر سوال میرود.