با تمام شدن آخرین فرصت ها برای تصمیم گیری جریان های سیاسی در خصوص فهرست نامزدهای مورد حمایت خود و آغاز شمارش معکوس تا هفت اسفند،جریان حامی دولت(بخوانید دولت) و اصلاح طلبان و بخشی از جبهه رهروان به این جمع بندی رسیدند که با فهرست مشترک وارد صحنه رقابت های دهمین دوره ریاست جمهوری شوند؛ رویدادی بی سابقه که جای تحلیل عمیق دارد و از فرا رسیدن دورانی جدید در آرایش سیاسی کشور حکایت می کند.
آنچه در این مجال می توان گفت،این است که نخست: جریان حامی دولت با پذیرش این ائتلاف، بر ادعای دو ساله جریان اصلاحات مبنی بر دست خالی روحانی از پایگاه اجتماعی صحه گذاشت و قبول کرد بدون یاری اصلاح طلبان از پس صندوق های رای بر نمی آید و برای تداوم خود نیازمند این جریان است.
رو شدن دست های خالی دولت،به همین جا خاتمه پیدا نمی کند و در صورت موفق شدن این فهرست در رقابت های انتخاباتی ،که البته احتمالش زیاد نیست،وام خواهی جریان اصلاحات از دولت، هم ادامه خواهد یافت و هم صریحتر و سنگین تر خواهد شد؛ اصلاح طلبانه که در پرونده خود سابقه عبور از خاتمی را هم به ثبت رسانده اند!
پذیرش این ائتلاف از سوی دولت همچنین نشان داد روحانی نه فقط در صحنه بینالملل که در سیاست داخلی هم در برابر تهدیدات حاضر به کوتاه آمدن و دادن امتیاز است و عارف با شناخت نسبت به همین روحیه روحانی،چند روز پیش وی را در صورت رای نیاوردن اصلاح طلبان،به یکدورهای شدن ریاست جمهوریش تهدید کرد!
اما دامن این ائتلاف،اصلاح طلبان را نیز خواهد گرفت و آنها که تا کنون تلاش می کردند فقط از فرصت دولت روحانی بهره مند باشند اما هزینه ای در برابر آن پرداخت نکنند،با این ائتلاف باید پاسخگوی کاستی ها و انبوه وعدههای عمل نشده روحانی نیز باشند. جریان اصلاحات دیگر نمیتواند از شیر شتر دولت یازدهم ارتزاق کند اما باری برای آن جابجا نکند.
و نکته آخر اینکه چند نفری که از قبل اصولگرایان نام و نشان پیدا کردند و تاچند روز پیش و با تسامح مفتخر به حضور در جبهه اصولگرایان بودند،با پذیرش قرار گرفتن در فهرست اصلاح طلبان، این سرمایه گرانسنگ خود را باید آسیب دیده بدانند و اگر راه علاجی برای آن نیابند چه بسا بر باد رفته!
انتخابات اسفند سال ۹۴، انتخاباتی است که چه بسا برف و بارانی برای برخی نداشته باشد اما سرمایش بعضی جریان ها و افراد را خواهد لرزاند!