کمی آن طرفتر نیز مرد ۴۰ سالهای سیگار به لب عصبانیتش را سر سیگارش خالی میکند با آن پک های عمیقی که میزند.
غرق تماشای پسر جوان بودم که صدای بلند التماس کردن مرد جوانی توجهم را جلب کرد: «آخه چرا؟ من که خلاف نکردم! مدارکم که کامله گواهینامه هم دارم چرا آخه؟». داشت با مأموری حرف میزد که جلوی موتورش را گرفته بود و بعد از توقف سوییچ موتور را بسته و برداشته بود.
آنقدر التماس و اصرار کرد که مأمور راهنمایی و رانندگی به حرف آمد و گفت: کلاه سرت نیست. پسر جوان کلاهی که دستش بود را نشان میداد و میگفت کلاه دارم اما هوا گرم بود نگذاشتم.
هر چه اصرار کرد فایده نداشت و موتورش روی کفی رفت. رفت کنار خیابان تاکسی سوار شود و به مسیرش بدون موتور ادامه دهد.
موتورهای زیادی روی کفی بودند و مأموران به هر بهانهای سعی میکردند موتورهای در حال حرکت را متوقف و به روی کفی بفرستند.
البته آنها تقصیری ندارند و مجری قانون هستند. همراه داشتن مدارک، به سر داشتن کلاه ایمنی و داشتن گواهینامه همه مواردی هستند که قانون تأکید کرده با آن دسته از افرادی که فاقد آنها هستند برخورد شود.
کمی آن طرف تر ، سر چهار راه بعدی هنوز صدای التماس کسانی که موتورشان توقیف شده بود میآمد اما یک نفر به راحتی بدون کلاه در خیابان ویراژ می داد و هیچ مأموری با او کاری نداشت چرا که لباسش و پلاک موتورش هر دو سبز بودند.
او مأمور نیروی انتظامی بود که خودش در حال قانون شکنی بود آن هم درست جایی که مأموران دیگران را به همان علت جریمه میکردند.
مسئولان ارشد نظام بارها تأکید کرده اند که قانون برای همه افراد یکسان است و هر کس که تخطی کند باید مجازات شود. اما متأسفانه بارها مشاهده شده که متورسواران نیروهای نظامی بدون کلاه ایمنی در میان خودروها ویراژ میدهند و هیچ کس هم آنها را مأخذه نمی کند که چرا قانون را رعایت نمیکنند.
مگر نه اینکه این افراد مردان قانون هستند و به عنوان مظهر قانون باید با قانون شکنان برخورد کنند؟ اینکه مأموران نظامی خودشان قانون شکنی میکنند در حالیکه باید الگوی جامعه باشند نکته ای است که باید مورد رسیدگی قرار بگیرد.