به گزارش
افق نیوز، با وجود آنکه توزیع سفر یکی از مهمترین دغدغههای مسئولان گردشگری است. اما آنچه برای عرضه به بازار ارائه میشود بسیار محدود است و فقط به چند بسته سفر به کشورهای همسایه اکتفا شده است. به طور معمول مدیریت در متن فضای رسمی – یا سازمانها انجام میشود. درون سازمانها از کسب و کارهای کوچک گرفته تا بنگاههای چند ملیتی، مردم در میان عناصری که در حال مدیریت هستند زندگی میکنند.
در زمینه کسب و کار، سازمانها از برآیند روابط متقابل و پیچیده مردم، اهداف و پول ایجاد میشود تا تولید و توزیع کالاهای مصرفی و خدمات مورد نیاز مردم و کسب و کارهای دیگر را میسر سازد.
اهمیت سازمانها در گردشگری بر پایه میزان تواناییشان در زمینه تحقق اهداف عمومی مشخص میشود مانند فروش تعطیلات به گردشگران برای کسب سود. به طور مثال فعالان گردشگری در ایران، بستههایی برای تعطیلات به فروش میرسانند که اغلب توسط چند آژانس تهیه و تدارک دیده شدند و سایر دفاتر خدمات مسافرتی فقط فروشنده این بستههای سفر هستند و خود به تنهایی هیچ خلاقیتی در تعریف بستههای سفر ندارند.
گشتی در آگهی روزنامهها یا پیامهای کوتاهی که ارسال میشود، مخاطب را به این نتیجه میرساند که تورهایی مانند آنتالیا، ترکیه، روسیه و ارمنستان در صدر بستههای سفرهای پیشنهادی برای تعطیلات جای دارند و همواره با نرخهای متنوع از ۹۰۰ هزار تومان تا ۴ میلیون تومان ارائه میشوند.
این درحالی است که مسائل مربوط به عرضه گردشگری بیانگر این است که بخش گردشگری در فضای کسب و کار به شکل پویا عمل میکند و همواره به پیروی از سلیقهها و علاقههای گردشگران که همان مصرف کنندگان هستند و همچنین محیط قانونی که گردشگر در چارچوب آن عمل میکند، دچار تغییر و تحول میشود. با این وجود شاهد حضور بازارهای جدید در عرصه گردشگری نیستیم چراکه فقط چند بسته محدود برای این حوزه تعریف شده و وجود دارد.
به گزارش CHN، نبود آژانسها یا مراکزی که بتوانند بستهها و مسیرهای جدید تعریف کنند از یک سو و نبود ساز و کاری که بتواند این مهم را مدیریت کند از دیگر سو سبب شده تا مقاصد مسافران ایرانی به ترکیه، روسیه، دُبی و گاها مالزی و تایلند محدود شود. البته نمیتوان از هزینههای هنگفت سفرهای اروپایی و آفریقا برای عدم تحقق این مهم چشم پوشی کرد با این وجود همچنان در تعطیلاتی مانند عید فطر، نیمه شعبان و … شاهد پررنگ شدن تبلیغات سفرهای خارجی بهخصوص سفر به کشورهای همسایه هستیم.
نباید فراموش کرد که جهان امروز و محیط کسب و کار در معرض تغییرات سریع و مداوم قرار دارد، بنابراین وجود مدیریتی کارآمد، پاسخگو و راهبردی هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی حیاتی است، تا بتوانند با تمرکز بر خواستههای واقعی مصرف کنندگان توانایی رقابت پذیری خود را در بازار جهانی تقویت کنند. بهره گیری مناسب از روشهای کاهش هزینه و استراتژیهای رشد میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
قطعاً تقاضا یکی از مهمترین عناصر در تعیین مقصد گردشگری است. این مهم نه تنها در تعریف بستههای سفرهای خارجی تاثیرگذار است بلکه در تعریف بستههای سفرهای ورودی نیز تاثیر بسزایی دارد.
عوامل تاثیرگذار بر بازار گردشگری را میتوان به دو بخش عوامل تعیین کننده و انگیزهها تقسیم کرد. در واقع، عوامل تعیین کننده به عوامل بیرونی که تقاضای کلی برای گردشگری را در درون جامعه یا در بین جمعیت خاص شکل میدهند، باز میگردد. این گونه عوامل برای همه مناطق جهان یکسان هستند. از دیگر سو انگیزههای نیز به عوامل شخصی باز میگردد که به طور مستقیم به افراد مرتبط میشود. خواستهها و آمال گردشگران را بیان میکند و میتواند تحت تاثیر ویژگیهای درون فردی مانند میزان آگاهی و شخصیت افراد و سایر ویژگیها مانند نوع فرهنگ، سن و جنسیت قرار گیرد.
تقاضای اوقات فراغت نیز برآیند عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، جمعیت شناختی و روانشناختی و فردی است. اما قطعاً عوامل دیگری مانند سیاست
دولت، ارتباطات، رسانهها، بازاریابی، مسائل اجتماعی، تحولات اقتصادی، تکنولوژی، دانش و… نیز بر این مهم تاثیرگذار است.
در چنین شرایطی است که با وجود انتشار خبرهایی از بمب گذاری و نا امنی در ترکیه، باز شاهد تبلیغ بستههای سفر به استانبول و آنتالیا آن هم با قیمتهای باور نکردنی ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومان میشویم. یا با وجود حملات انتحاری در عراق، بازهم شاهد تبلیغات گسترده در حوزه اعزام زائران به عتبات عالیات هستیم.
عوامل اجتماعی و عقیدتی از یک سو و عوامل اقتصادی و سیاسی از دیگر سو تاثیرات شگرفی در حوزه مدیریت و عرضه گردشگری دارند. تاثیراتی که منجر به تعریف بستههای سفر و محدودیتهایی در این حوزه برای گردشگران میشود. حال آیا بستههای سفرهای ایرانیها تنها باید در قالب آنچه تاکنون ارائه شده است محدود شود یا میتوان ساز و کار نوینی برای آن تعریف و عرضه کرد؟