تجربه نشان داده است که آمریکایی ها در مقاطع بحرانی از موضوع ایران هراسی به عنوان یک برگ برنده در فضای داخلی این کشور استفاده می کنند . در مقطع فعلی آمریکا سناریوهای متعددی را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته است. موضوع تمسخر آمیز اقدام تروریستی علیه سفیر عربستان و یا فشار به آژانس انرژی اتمی برای انتشار ادعاهای واهی سرویس های جاسوسی آمریکا در خصوص فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران به عنوان اسناد معتبر !!! از جمله اقداماتی است که مقامات آمریکایی در چند هفته اخیر به شدت بر روی آنها مانور داده اند . با این حال بسیاری از کارشناسان مسائل بین المللی بر این باورند که چنین سناریو پردازی هایی به دو دلیل عمده پیگیری می گردد.اول تخریب وجهه ایران به عنوان کانون بیداری اسلامی و دوم سرپوش گذاشتن بر جنبش وال استریت که به یک جنبش جهانی علیه نظام سرمایه داری تبدیل شده است.از همین رو گفتگویی با دکتر نجف محمودی کارشناس مسائل بین المللی انجام دادیم که شرح آن در ذیل از مد نظرتان خواهد گذشت.
جناب دکتر به نظر شما چه ارتباطی میان
سناریو سازی مقامات آمریکایی علیه ایران با
چالش های داخلی این کشور وجود دارد؟
تجربه نشان داده است که آمریکایی ها در مقاطع بحرانی از موضوع ایران هراسی به عنوان یک برگ برنده در فضای داخلی این کشور استفاده می کنند . طی سالهای اخیر نیز که پروژه ایران هراسی با آب و تاب بسیار بیشتری در فضای
رسانه ای آمریکا پیگیری شده است تاثیر پذیری مردم آمریکا از سناروی سازی های رسانه های خبری این کشور نیز افزایش یافته است. نگاهی به
فیلم ها و سریال های هالیوودی در چندین سال اخیر به وضوح نشان می دهد که آنان درصدند ایران را به عنوان دشمن اصلی ملت آمریکا معرفی کنند. حتی سناریویی که آمریکا علیه سپاه قدس ایران نیز نوشته بود بر اساس یک رمان داستانی در خصوص جنگ ایران و آمریکا بود.این موضوع برگرفته از نوشته های فردی به نام ژول روزنبرگ بود . این فرد تابعیت آمریکایی اسرائیلی دارد و مشاور نتانیاهو است.روزنبرگ در ابتدای رمان خود این سناریو را مطرح می کند که چند ایرانی برخی از مقامات عرب حاضر در آمریکا را ترور می کنند و پس از آن جنگ بین آمریکا و ایران رخ خواهد داد.
از این روست که می توان گفت آمریکایی ها در مقطع فعلی که فریاد های قیام وال استریت آنها را محاصره کرده بود سعی داشت تا روزنه فراری پیدا کند و به طریقی فضای جامعه آمریکایی را از تنش و نارضایتی ها خارج کند.
شما ارتباط این سناریو سازی ها را با تلاش برای مصادره انقلاب های منطقه چگونه ارزیابی می کنید؟!
به نظر من آمریکا در هفته های اخیر چندین سناریوی مختلف را با اهداف متعدد تنظیم و اجرا نموده است.همان گونه که شما اشاره کردید باید به دنبال ارتباط میان این سناریو سازی ها و تلاش غرب برای مصادره انقلاب های منطقه و تعبیر دقیق تر موج بیداری اسلامی پرداخت.
من معتقدم که آمریکا به دنبال تخریب وجهه الگویی نظام جمهوری اسلامی است. اگر ما نگاهی به تحولات اخیر در خاورمیانه بیندازیم به این نکته می رسیم که مقطع فعلی زمانی است که کشورهایی مانند مصر ، تونس و لیبی باید به سمت نظام سازی حرکت کنند . به طور کلی و با توجه به فرهنگ اسلامی کشورهای خاورمیانه بسیار بعید است که حکومت های آینده مانند دیکتاتورها دین ستیز باشند . اما در این میان آمریکا به شدت در تلاش است تا نظام های سکولار را در این کشور ها توسعه دهد و به شدت در صدد است تا ایران را یک الگوی افراطی و
پر خطر نشان دهد. اینکه به یکباره ما شاهد هستیم دستگاه دیپلماسی ایالات متحده روی ایران شیفت می کند و یکی پس از دیگری اقدام به جعل حقایق می نماید بدین معناست که کاخ سفید به شدت از توجه افکار عمومی به الگوی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نگران است و این نگرانی را نیز بارها نیز ابراز داشته است. البته بازخوردهایی که از این گونه تلاش های غرب به دست می آید آن است که این گونه اقدامات و سناریو سازی ها نه تنها افکار عمومی منطقه را نسبت به ایران بدبین نکرده است بلکه به افکار عمومی گوشزد می نماید که جمهوری اسلامی ایران الگوی کاملی از مبارزه با جبهه جهانی استکبار است است. یکی از اصلی ترین دلایل قیام های منطقه علیه دیکتاتورها وابستگی آنها به غرب و علی الخصوص آمریکا بود و مطمئنا امروز نیز ایستادگی ایران در برابر آمریکا
نمی تواند نشانه بدی برای ایران در دیدگان افکار عمومی و نخبگان منطقه باشد.
به قیام وال استریت بازگردیم. تحلیل شما از ماهیت این قیام چیست و آیا این سناریو سازی ها می تواند مقامات آمریکایی را از باتلاق نجات دهد؟!
خوب این روزها برخی سعی دارند تا قیام وال استریت را در حد یک نافرمانی مدنی تقلیل دهند و همه ماجرا را در یک اعتصاب صنفی خلاصه کنند.اما باید دانست که این قیام ریشه دار تر از این حرف هاست. قیام وال استریت ریشه در بیداری ملت آمریکا دارد. بیداری یعنی چه؟ یعنی اینکه مردم آمریکا به این نکته پی برده اند که نظام
سرمایه داری با تمام ادعا نمی تواند عدالت اجتماعی را بر قرار سازد و با ایجاد شکاف طبقاتی کار را به جایی رسانده است که مردم در روی پلاکاردها بنویسند که حقوق ۹۹ درصد از مردم در اختیار ۱ درصد قرار گرفته است.قیام وال استریت که امروز به یک قیام جهانی علیه نظام سرمایه داری تبدیل شده است و در برخی از کشور های اروپایی نیز بازتاب یافته است در حقیقت برآمده از ذات فاسد این نظام است. نظامی که در ویترین خود عدالت و توسعه را قرار داده بود و رفاه اجتماعی را فریاد می زد اما امروز در عرصه عمل تمام این شعار ها برعکس شده است.
در پایان اگر نکته ای باقی مانده است بفرمایید.
من در پایان می خواهم به این نکته مهم اشاره کنم که در برهه فعلی نظام جمهوری اسلامی ایران از نقش و جایگاه بسیار مهمی برخوردار است که نباید هیچ کس نسبت به آن کوتاهی کند.ما نباید اسیر توطئه های غرب شویم و مدام در جهت پاسخگویی به اتهامات غرب باشیم. قدرت اصلی ما در توان دفاعی و یا حتی موضوع انرژی
هسته ای نیست. آنچه باعث شده است تمام قدرت های فرامنطقه ای نسبت به ایران کرنش کنند و حتی فکر تعرض به ایران را نیز فاجعه بار بخوانند تئوری و فرهنگ غنی اسلامی است. این انقلاب اسلامی بود که خودباوری رابه ایران بازگرداند و به واسطه آن جوانان ما توانستند در زمینه های مختلفی مانند انرزی هسته ای ، سلول های بنیادین ، هوافضا ، نانو فناوری ، ابر رایانه هاو… به مرزهای علمی جهان دست یابند . ما امروز باید به دنبال تشریح ماهیت انقلاب اسلامی بپردازیم و
آرمان های اسلام ناب محمدی را برای مردم منطقه و جهان روشن سازیم. صدور انقلاب در مقطع فعلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . ما باید در تمام حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و…
نظریه پردازی کنیم و ماحصل آن را در برابر افکار عمومی جهان قرار دهیم.
باتشکر از شما که در این گفتگو شرکت داشتید
من هم سپاسگزارم
گفتگو از آرش طهماسبی