اتفاق اول
آخرین ذخایر اکسیژن موجود در بدن تمام شده و فعالیت مغز همزمان با غیرفعال شدن اعصاب مغزی “افزایش چشمگیری” پیدا میکند. سپس ترشح هورمونهایی که عملکرد بدن را تنظیم میکنند، توسط مغز متوقف میشود.
آخرین منابع انرژی بدن نیز استفاده شده و اسفنکتر (عضله تنگ کننده) آزاد میشود. پس از آن، بدن ادرار و مدفوع داخلی را تخلیه میکند.
در ۱۵ تا ۲۵ دقیقه پس از مرگ، فقدان گردش خون موجب رنگپریدگی پوست میشود. ضربان قلب نیز متوقف شده و به همین دلیل، خون در بدن پمپاژ نمیشود. در نتیجه، خون موجود در بدن در قسمتهای پایینیِ تجمع میکند.
در طول ۱۲ ساعت پس از آن، پوست به بالاترین میزان رنگ زدایی یعنی رنگ بنفش مایل به قرمز میرسد.
کلسیم به سلولهای عضلانی رخنه کرده و با پروتئینها واکنش نشان میدهد که موجب انقباض ماهیچهای میشود. این کوفتگى عضلانى که به آن “جمود نعشی” یا “ریگور مورتیس” گفته میشود، در بین ۳ تا ۶ ساعت پس از مرگ آغاز شده و تا ۲۴ یا ۴۸ ساعت پس از آن ادامه پیدا میکند.
سلولهای مرده و دی اکسید کربن موجب افزایش سطح PH بافت پوستی میشود. این مسئله موجب تضعیف غشاء سلولی و باز شدن آن میشود. متعاقبا پروتئینها و آنزیمهای آزاد شده باعث تخریب بافتهای مجاور خواهند شد. این در واقع همان فرآیند تجزیه است.
میکروارگانیسمها شروع به تجزیه بدن میکنند. باکتریهای موجود در معده و روده، اندامهای داخلی را میخورند. این فرآیند “گندیدگی” نام دارد که «بوی تعفن» نیز به همان مربوط است.
تجزیه آمینو اسیدهای موجود در بدن نیز موجب پدید آمدن اسیدهای بدبوی دیگر میشود. برخی از حشرات که تمایل به تخمگذاری در بافتهای فاسد شده را دارند، جذب این اندامها میشوند. کرم حشره ظرف ۲۴ ساعت از تخمها خارج شده و به تدریج ۶۰ درصد از بافتهای بدن را در طول چند هفته مصرف میکنند.
سرانجام کرم حشره در گوشت فاسد شده بدن سوراخ ایجاد کرده که باعث تخلیه مایعات و گازهای ناشی از تجزیه میشود. در طول یک ماه و نیم پس از آن، سوسکها و قارچها بقایای بدن را میخورند. این فرآیند “پوسیدگی خشک” نامیده میشود که میتواند تا یک سال به طول انجامد. در نهایت، تمام بدن به تدریج تجزیه شده و چیزی از آن باقی نمیماند.