اتحادیه اروپا تلاش میکند آمریکا در رابطه، چندجانبهگرا عمل کند ولی در آمریکا حتی اگر ترامپ هم نخواهد، بخشهایی از نخبگان ساختاری جمهوریخواه سعی میکنند دولت آمریکا، چندجانبهگرا با تحمیل اقتدارآمیز تصمیمات آمریکایی عمل کند، یعنی آمریکاییها حق وتو را در بسیاری از امور داشته باشند.
باید توجه داشت که قدرت آمریکا هرگز به اندازه قدرت آنها در سال ۲۰۰۰ که بوشِ پسر آن را نمایندگی میکرد، نیست و این، حقیقتی غیرقابل انکار است. نه احمدینژاد توانست قطعنامهها را پاره کند، نه ترامپ میتواند برجام را پاره کند؛ تهدیدهای ترامپ هم درباره پارهکردن برجام، شبیه تهدیدهای احمدینژاد درباره پارهکردن قطعنامههای بینالمللی است چون هر دوی این موارد، جزء رژیم بینالمللی است و احمدینژاد و ترامپ، این توان و امکان را ندارند که این قرارداد بینالمللی را نادیده بگیرند و پاره کنند.
حتی اگر ترامپ هم برجام را پاره کند، ایران توانسته به بخشی از خواستههای خود درباره لغو تحریمهای بینالمللی برسد؛ بنابراین بههیچوجه ترامپ با پارهکردن ظاهری برجام هم نمیتواند اوضاع را به دوران تحریمهای ۱۱ ساله برگرداند و این عامل موجب میشود واقعگرایان او را به واقعگرایی در قبال قدرتی مانند ایران دعوت کنند.