فراتاب – گروه دیپلماسی: روابط ایران و اقلیم کردستان چه فرصت ها و چه چالش هایی دارد؟ طرفین به یکدیگر چگونه می نگرند؟ ظرفیت های باقیمانده و بلااستفاده در این روابط چه هستند؟ در حوزه فرهنگی با توجه به اشتراکات قابل توجه و بعضاً ناگسستنی تاریخی و … سطح فعلی روابط و تعاملات چگونه است؟ اینها محورهای اصلی پرونده ۲۱م فراتاب با عنوان «ایران- اقلیم کردستان؛ فرصتی برای دوستی بیشتر» است که فراتاب کوشیده است با انجام گفت و گوهای اختصاصی با مقامات و نیز فعالین حوزه های مختلف در هردو سوی مرز مورد کنکاش و بررسی قرار دهد. در این بین بهرام ولدبیگی ،روزنامه نگار و نویسنده کتاب بر تارک طوفان که مدیریت انستیتو فرهنگی کردستان در تهران را نیز بر عهده دارد، یکی از کسانی است که طی دو دهه اخیر کوله باری از تجربه های مختلف در این حوزه داشته است و تا کنون چندین هیات فرهنگی و اخیراً پژوهشی از ایران را به اقلیم کردستان برده است. آنچه که در ادامه خواهد آمد متن کامل گفت و گوی فراتاب با سردبیر سابق روزنامه آشتی است، کسی که معتقد است اقلیم کردستان به نوعی ادامه تمدنی ایرانی -آریایی بوده و با توجه به یکصدسال روابط متفابل میان طرفین همچنان راه زیادی برای رسیدن به وضعیت مطلوب میان طرفین وجود دارد و باید در این راستا مقامات سیاسی طرفین اراده جدی تری بکار ببرند بخصوص وقتی پای رقبای جدی مانند ترکیه هم در بین است.
فراتاب – جناب ولدبیگی شما اخیراً کتابی با عنوان «برتارک طوفان» که در خصوص زندگی و مبارزات سیاسی ملامصطفی بارزانی از دریچه نگاه مطبوعات ایرانی است را منتشر کرده اید، و البته پیش از این هم از منظر تاریخی به روابط میان ایران و اقلیم کردستان کارهای چندی ارائه کرده اید، لطفاً به عنوان نخستین سوال بفرمایید بگویید که قدمت و روابط میان ایران و اقلیم کردستان عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
ولدبیگی: رابطهای به قدمت حدود یک قرن که به روزگار حکومت شیخ محمود حفید تا سال ۱۳۲۴ و سپس با ورود بارزانیها و حضور ملامصطفی بارزانی در ایران و تحولات بعدی چون جنبش ایلول ۱۳۵۴-۱۳۴۱ و سپس بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و جنگ ۸ سالهی ایران و عراق ۱۳۶۸-۱۳۵۹ برمیگردد. از زاویه ای دیگر نیز باید گفت نوعی هم زمانی انقلاب مشروطه در ایران با جنبش کردستان عراق که تاریخی همسان و نزدیک بهم دارند.
از آغاز سال ۱۳۷۰ که جبههی کردستانی در ایران توسط آقایان مسعود بارزانی و جلال طالبانی تشکیل شد و با همکاری ایران وارد کردستان عراق شدند و سپس با تشکیل اولین حکومت فدرال و تشکیل پارلمان کردستان تا به امروز روابط بین دو ملت و دولتهای ایران قبل و بعد از انقلاب وجود داشته است.
بعد از سقوط حکومت صدام حسین در سال ۱۳۸۲ این روابط وارد فاز جدیدی از دنیای دیپلماسی شد سفرهای مکرر آقایان طالبانی به عنوان رئیس جمهور عراق و مسعود بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان به تهران و سفر دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و منوچهر متکی و جواد ظریف وزراء خارجه ایران به عراق در کنار سفرهای سیاسی و امنیتی هیأتهای مختلف دو طرف این روابط را به عالی ترین سطح روابط سیاسی و دیپلماسی ارتقاء داده است.
امروز اشغال چند استان عراق توسط داعش و همکاری های نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و حکومت اقلیم کردستان در مبارزه با طاعون داعش این روابط را تعریف نوینی بخشیده است. و کردستان عراق به عنوان جبههی اول مبارزه با داعش در تأمین امنیت حدود ۱۲۰۰ کیلومترمربع مرز مشترک ایران با کوردستان، نقش تاریخی ایفاد نموده است. بنظرم این وحدت نظر و همکاری امنیتی میتواند برای آینده ایران و کردستان و به ویژه در راستای امنیت ملی ایران بسیار مفید و قابل توجه باشد و به عنوان سرمایه ای تاریخی روی این پیوند و همکاری تداوم داشته باشد.
البته گاهاً افرادی در تهران سخنانی به زبان میآورند که نوعی کم لطفی در حق کردستان عراق و این تاریخ مشترک میباشد و این سخنان ناشی از گزارشهای بیاساسی است که توسط مخالفان حکومت اقلیم کردستان به تهران منعکس میشود. در حالی که حقیقت غیر از این نوع تحلیلها میباشد و در اندیشهی رهبران احزاب کردستان و حکومت اقلیم نگرش منفی نسبت به ایران وجود نداشته و آنها اعتقاد به این تاریخ و همکاریهای طولانی این سالها دارند و عملاً هم ثابت کردهاند که هیچگاه تهدیدی علیه ایران نبوده و اجازه ندادهاند دیگران هم این روابط را مخدوش نمایند و در مجموع هوشمندی مسئولان ایران و کردستان عراق مانع این افکار منفی در دو طرف قضیه شده است. البته بحران بغداد و از هم پاشیده شدن سیستم حکومت و پارلمان با بیکفایتی مالکی و آمدن داعش و همراهی اهل سنت در عراق با داعش و ایجاد جبههای علیه شیعیان و کردها عواملی بود که گاهاً به این تحریکات سیاسی دامن میزد.
حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران ایرانی در همایش استراتژیهای جنگ با داعش در اربیل -پاییز ۱۳۹۵
فراتاب – با توجه به آنچه که شرحش دادید در کل ظرفیتهای روابط جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان عراق را چگونه میبینید و چالشهای این روابط و ظرفیتهای دو طرف را چه می دانید؟
ولدبیگی: ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی دو عامل مهم و استراتژیک بین ایران و کردستان میباشند که تاکنون به دلایل مختلفی دو طرف نتوانستهاند از آن به خوبی بهره برداری نمایند که در ادامه آنها را بصورت دسته بندی شده خدمت شما عرض می کنم:
الف ـ ظرفیت فرهنگی: سالهاست به مسئولان کشور گفته ایم که ظرفیت فرهنگی کردستان عراق فرصتی تاریخی برای ایران محسوب میشود و به تعریفی دیگر مرزهای فرهنگی ایران نه تا کردستان عراق بلکه تا قامیشلو و کوبانی و کردستان سوریه هم تاریخی معنادار دارد تاریخچه ی وجود زبان فارسی در یک قرن اخیر در کردستان عراق و ریشه های مشترک تاریخی زبان های فارسی و کردی و وجود صدها اندیشمند، شاعر، نویسنده و مترجم پارسی گوی در کردستان که جایگاه فرهنگی حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی را در دنیای چاپ و نشر و مراکز فرهنگی کردستان ماندگار نمودهاند، پارامترهایی هستند که میتوانند پایه های مستحکم این ظرفیت و پیوند تاریخی باشند. متأسفانه جمهوری اسلامی در این زمینه ضعیف عمل کرده است و دستگاههای فرهنگی ایران نتوانستهاند از این ظرفیت فرهنگی استفاده کافی و مناسب نمایند و بودجه های فرهنگی کافی برای این امر اختصاص پیدا نکرده است و از این سرزمین فرهنگی به گفته استاد کاوه بیات؛ این دولت کوچک ایرانی نژاد غفلت شده است. خوشبختانه اخیراً دانشگاه های ایران با دانشگاههای کردستان عراق توافقنامههایی پیرامون ایجاد روابط علمی برای تبادل استاد و دانشجو آغاز کردهاند که گامی است ارزشمند و قابل ستایش برای نزدیکی و نگاه علمی به فرهنگ و دانش آموختن و دانشآموختهگان و اهالی دانشگاه و در نتیجه نزدیکی و همگرایی فرهنگی و علمی را به همراه دارد. این را برای تاریخ بگویم در سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ که در دانشگاه آزاد سنندج بودم آقای دکتر جاسبی ریاست وقت دانشگاه با دو پروژه مهم و پیشنهاد ما موافقت کرد یکی تدریس دو واحد زبان کردی در دانشگاه آزاد سنندج که دو ترم این واحدها در دانشگاه ارائه شد و با استقبال دانشجویان روبرو شد که متأسفانه از سوی دستگاههای دیگر مانع ادامه ی تدریس زبان کردی شدند. دومی موافقت ایشان با تأسیس دانشگاه آزاد در کردستان عراق بود. آقای نیچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان هم موافقت کردند و علاقمندی نشان دادند که حمایت جدی داشته باشند. و راهاندازی واحد زبان و ادبیات فارسی برای مردمانی که حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر آنها که متولد ایران هستند و حدود نیم میلیون نفر با زبان فارسی میتوانند صحبت کنند و با آن بنویسند حداقل برای حفظ زبان فارسی و ماندگاری آن در کردستان عراق. این مورد هم متأسفانه به دلایل سیاسی از سوی دانشگاه آزاد به انجام نرسید. نشان به آن نشانی امروز چندین شعبه دانشگاهی از کشورهای ترکیه، لبنان، انگلیسی، فرانسوی و … در کردستان عراق تأسیس و مشغول فعالیت هستند اما از شعبات دانشگاههای ایرانی خبری نیست!
ب ـ ظرفیت اقتصادی: در این زمینه از طریق بازارچه های مرزی اقدامات مبادله ی کالا سالهاست ادامه دارد و تأثیر مثبت در دو سوی مرز هم داشته است اما در بخشهای کلان اقتصادی ایران میتوانست در کردستان عراق در بخشهای مختلف سرمایهگذاری نماید که متأسفانه اینگونه نشد و رقبای ایران به ویژه ترکیه در کردستان بسیار موفقتر عمل نمود و توانست از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ سالانه حدود ۱۲ میلیارد دلار از کردستان عراق درآمد برای شرکتهای مختلف خود کسب نماید و سهم شرکتهای ایرانی اصلاً قابل مقایسه نیست.
فراتاب – مهمترین نقاط ضعف موجود برای گسترش روابط و استفاده از ظرفیتهای باقیمانده را چگونه تحلیل میکنید؟
ولدبیگی: به نظرم در زمینه های فرهنگی و اقتصادی جمهور اسلامی نتوانسته است از ظرفیتهای موجود استفاده نماید و به همین دلیل هم در مقابل کشور رقیب ایران در کردستان یعنی ترکیه به موفقیتهایی دست یابد چرا که دولت ترکیه بعد از سقوط صدام حسین در یک برنامهریزی اقتصادی شرکتهای خود را به کردستان گسیل نمود و در همهی زمینه ها توانست حضوری فعال و با برنامه داشته باشد.
در مساله ی نفت کشورهای خارجی بیش از ۲۵ میلیارد دلار در نفت و گاز کردستان عراق سرمایه گذاری کردهاند که متأسفانه در میان شرکتهای خارجی نامی از یک شرکت ایرانی وجود ندارد در حالیکه مساله نفت و گاز در کردستان عراق برای شرکتهای نفتی ما به ویژه در دوران تحریمها میتوانست بسیار مؤثر واقع شود و البته هنوز هم دیر نشده است مساله نفت و گاز کردستان عراق را نباید نادیده انگاشت. باید سیاست همکاری های عملگرایانه تری در پیش بگیریم شما ببینید در سال ۲۰۰۵ رجب طیب اردوغان به بهانهی اینکه PKK در کردستان عراق است و امنیت ترکیه را تهدید میکنند صدها تانک به شهر سلوپی در مرز زاخو و کردستان عراق فرستاد و تهدید کرد تا اربیل میآید. آقای مسعود بارزانی شخصا به شهر زاخو رفت و رسماً اعلام کرد که تانکهای ترکیه بایستی از روی جنازه من عبور کنند تا وارد خاک کردستان شوند. این تهدید بارزانی پایانی بود بر همهی تهدیدهای ترکیه و عقبنشینی ارتش ترکیه از مرز کردستان. در ادامه دو طرف با یک دیپلماسی معقول مبتنی بر منافع مشترک و تأکید بر همکاریهای اقتصادی را راهبردی کردند و به مرور لوله های نفت کردستان جای تانکها را در مرز کردستان عراق و ترکیه پر کردند و اکنون دو طرف با سرمایه گذاری مشترک اقتصادی بهترین روابط را دارند. لذا لازم است مسئولان ما هم اقتصاد و منافع مشترک را مدنظر قرار دهند و از موقعیت موجود در کردستان عراق به نفع ایران و اقتصاد کشور بهرهبرداری کنند.
در بخشهای دیگر اقتصادی ترکیه بسیار از ایران موفقتر عمل کرده است و امروز ما بازسازی کردستان عراق با نقشه و راهبرد اقتصادی شرکتهای ترکیه را به وضوح میبینیم و کالاهای با کیفیت این کشور ذائقه ی کردها را نسبت به کالاهای ایرانی تغییر داده است. عدم حضور شرکتهای بزرگ ایرانی در بخشهای مختلف اقتصادی این خلاء را به وجود آورده که ترکها بیشترین سرمایه گذاری و در نتیجه بیشترین درآمد را داشته باشند. در این زمینه استانداران ما هم در همسایگی کردستان عراق نتوانستهاند این پل ارتباطی را برقرار و برنامه برای توسعه و گسترش روابط داشته باشند. همچنین عدم برنامه ریزی کلان در تهران برای سرمایه گذاری و حضور در کردستان عراق شاید اساس این عدم موفقیت باشد.
نکته دیگر که قابل ذکر است این است که در این سالها خیلی علیه حرکت اقلیم کردستان تبلیغات شده که نفت کردستان توسط ترکها صادر میشود. این طبیعی است به دلیل نزدیکی جغرافیای کردستان و ترکیه به دریا، لولهی نفت کردستان با توافق حکومت اقلیم کردستان و ترکیه به وسیله لوله از طریق کشور ترکیه صادر میشود. برای جمهوری اسلامی هم چنین پروژهای وجود دارد که بخشی از نفت کردستان از طریق ایران به خلیج فارس برسد و در سفر آقای رستم قاسمی وزیر وقت نفت در کردستان روی این پروژه با حکومت اقلیم به توافقهایی رسیدند اما متأسفانه تاکنون به مرحله ی عمل در نیامده است. تازه مسئولان اقلیم کردستان در برابر ارسال نفت از طریق ایران درخواست صادرات گاز ایران برای کردستان میباشند. و در این راستا حقیقت این است برخی در جمهوری اسلامی نوعی نگاه سیاسی به مساله کردستان عراق دارند در حالیکه نزدیکترین کشور به کردستان بوده و در کمک به کردستان عراق بیشترین سهم را دارد این سرزمین صدسال است برای دموکراسی و حقوق شهروندی مبارزه میکند و بمباران شیمیایی حلبچه و انفال ۱۸۲۰۰۰ نفری را در پرونده خود دارد و حق آنهاست که آمال و اهداف شان را در عراق طبق خواست خود و مردم شان پیگیری کنند و ما به عنوان همسایه و همراه آنها در این سالها بایستی بیشترین حضور را در این زمینه داشته باشیم. که متأسفانه در خلاء عدم حضور ما ترکیه در دیگر کشورها این خلاء را پر کرده و بصورت زیرکانه تری به تحولات منطقه مینگرند و طبیعی هم هست بیشترین بهرهبرداری را میکنند و …
فراتاب – تا چه حد ارتباطات منسجم رسانهای و نیز آکادمیک (پژوهشگران) را در گسترش روابط طرفین مؤثر میدانید در کنار دغدغههای مشترک و فرصتهای مشترک؟
ولدبیگی: جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان هم دغدغههای مشترک دارند و هم فرصتهای مشترک برای روابط و پیوندهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، که با کمال تأسف در این سالها کمتر از آن بهره گرفته اند و این فرصتها وارد گفتگو و برنامههای راهبردی نشده است و هنوز نوعی بیاعتمادی حاکم بر این برنامه ریزی هاست. ما مدتی است با جمعی از اساتید مراکز مطالعات راهبردی در تهران گفتگوهایی را آغاز کردهایم که در زمینه های فرهنگی و مطالعات راهبردی نشستهایی با مراکز راهبردی کردستان عراق داشته باشیم. تا با گفت و گو و دیالوگ تنشهای دو طرف را کم کنیم در یک ماه اخیر جمعی از اساتید مرکز مطالعات خاورمیانه و مراکز راهبردی و دانشگاهی بنا به دعوت کردستان عراق در دو کنفرانس پژوهشی که توسط مرکز پژوهشهای سیاسی رووداو و انستیتوی میری در اربیل برگزار شد شرکت کردیم و اساتید ایرانی در پانلهای مخصوص به ایران حضوری بسیار معنادار و ارزشمند داشتند که مورد توجه پژوهشگران دیگر کشورها قرار گرفت و این اولین بار بود که پژوهشگران دانشگاهی ما در این کنفرانسها در کردستان حضور پیدا میکردند. همچنین دیدارهایی با مسئولان سیاسی کردستان داشتند و روابط جمهوری اسلامی و اقلیم کردستان را مورد بازخوانی و گفتگو قرار دادند.
با برنامهریزی هایی که صورت گرفته تلاش خواهیم کرد این برنامهها را تداوم بخشیم تا با حضور پژوهشگران دو طرف در تهران و کردستان عراق بتوانیم سطح روابط فرهنگی و مطالعاتی را بالا ببریم و حساسیتهای سیاسی موجود را کمرنگ کنیم چرا که آنچه که در رسانهها گفته میشود با واقعیتهای موجود در کردستان عراق فاصله دارد و ما معتقدیم کردستان عراق و تحولات موجود برای جمهوری اسلامی فرصت است نه تهدید چرا که همسایگی دو ملت ریشه های تاریخی و فرهنگی دارد و سالها روابط سیاسی احزاب کوردستان با ایران و جبهههای مشترک تاریخی در جنگ ایران و عراق و مبارزه با داعش پارامترهای مهمی هستند که میتوانند در این مسیر کمک کننده باشند.
البته حکومت اقلیم کردستان هم در روابط دیپلماتیک با چالش بزرگی با جمهوری اسلامی روبرو است با آنکه دفتر حکومت اقلیم کردستان در تهران وجود دارد که بیشتر تبدیل به رفت و آمدهای حزبی و ارتباطات حزبی شده است. که لازم است حکومت اقلیم دیپلماسی با جمهوری اسلامی را از سطح احزاب عبور دهد و به سطح کلان حکومتی ارتقاء بخشد و مانع سوءاستفاده دیگران از این روابط مشترک شود.
چشم انداز و آینده این روابط را چگونه تجزیه و تحلیل مینمائید؟
ولدبیگی: با نگاهی واقع بینانه به گذشته، حال و آینده اعتقاد دارم مسئولان جمهوری اسلامی و اقلیم کردستان آنقدر به هم نزدیک هستند و تحولات را آنگونه که هست مدیریت مینمایند و اجازه نمیدهند پتانسیلهای مشترک و اشتراکات تاریخی و مبارزات مشترک سالیان دور علیه حکومت بعث عراق و سالیان نزدیک در جبههی مشترک علیه داعش توسط دیگر بازیگران منطقه مورد سواستفاده واقع شود. ایران به خوبی واقف است که کردستان عراق در آیندهای نه چندان دور به احتمال زیاد یک کشور نفت و گاز در منطقه تبدیل و به رقبای نفتی خاورمیانه میپیوندد و از منافع اقتصادی فراوانی در آینده برخوردار خواهد بود و مرکزی می شود برای شرکتهای اقتصادی ایران تا در کنار جنوب عراق تکمیل کنندهی این منافع اقتصادی برای ایران باشند.
از سویی جایگاه بینالمللی اقلیم کردستان در تحولات منطقه و شخص مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان در کنار قدرت چانه زنیاش در دیپلماسی بینالمللی و فرمانده موفق جبهه جنگ جهان علیه تروریسم (داعش سنی) در استحکام امنیت مشترک شیعه و کرد در عراق را توسط ایران نادیده گرفته نمیشود. همچنین حضور پررنگ کردها در بغداد در دوران ریاست جمهوری جلال طالبانی و فواد معصوم و سالها مدیریت دیپلماسی خارجی عراق توسط هشیار زیباری و بودن حکومت اقلیم کردستان با مدیریت دو حزب قدرتمند دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی هم پیمانان سالهای دور و نزدیک جمهوری اسلامی و استراتژی مشترک سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی و اقلیم کردستان در تأمین امنیت ملی ایران در تنها اقلیم مسلمان و اهل سنت کردستان در منطقه که هم پیمان شیعیان در عراق و ایران میباشد پارامترهای مهمی هستند که ایران آنها را به خوبی درک میکند.
چنانکه ایران به وضعیت منطقهی خاورمیانهی آغشته به سلفیت وهابی و سلفیت جهانی واقف است و تلاش خواهد کرد تا همراهی کردها و شیعیان در عراق را که به بخشی از امنیت ملی ایران هم پیوند خورده است را همچنان حفظ نماید تا تحولات کردستان در عراق ناامن و سوخته در جنگ و تروریسم همچنان امن و به عنوان نقطه مثبت در عراق مورد حمایت ایران بماند. از سویی دیگر ایران با حمایت از اقلیم کردستان تلاش خواهد کرد تا افکار عمومی ۴۰ میلیون کردزبان منطقه را در کنار ایران حفظ کند تا از رقبای ترک و عرب به ویژه ترکیه و عربستان در مساله کردها به خوبی استفاده کند و اقلیم کردستان که دولتی کوچک و ایرانی نژاد است در کنار ایران همچنان دوست و همسایه بماند به قول جناب جلال طالبانی که در سالهای گذشته مصاحبهای با ایشان داشتم میگفتند که ما کردهای عراق در کوهستانها و در مبارزه با حکومت عراق دوست ایران بودهایم و امروز هم که به کردستان بازگشتهایم در اداره حکومت محلی هم برای همیشه در کنار ایران و دوست ایران باقی خواهیم ماند.