به گزارش افق نیوز، در ادامه به اهم سخنان اشاره شده است که میخوانید:
* اصلا یک بُعد جریان اصلاح طلبی، تکثر و چندصدایی است. اگر ما اصلاحات را به معنای تک صدایی معنا کنیم که این اصلاحات از معنا و مفهوم خودش خارج شده. بنابراین بنده معتقدم که اولا چند صدایی را باید در جریان اصلاحات بپذیریم همانطور که در سطح کشور هم باید بپذیریم و پذیرفتیم و قانون هم این مسئله را تائید کرده است.
* نباید در کشورمان با عنوان اصلاحات و به بهانه وحدت اصلاح طلبان، احزاب را به حاشیه برانیم.
*شورای هماهنگی احزاب که باهم می نشینند و تبادل نظر می کنند ولی هر حزبی کار خودش را انجام می دهد به صورت مستقل در آن جلسه و شورا با هم هماهنگی می کنند که این اشکالی ندارد. اما اگر ما یک نهاد غیرقانونی یا هیاتی را جایگزین احزاب کنیم و یا آنها برای احزاب تصمیم گیری کنند، این معنا صددرصد به استبداد سیاسی می انجامد.
* بدتر از همه این است که برخی شخصیتها در احزاب دخالت می کنند. خودشان خارج از گود باشند ولی دست اندازی کنند و احزاب را بهم بریزند یا افراد را در احزاب جابه جا کنند یا اینکه تصمیم گیرنده نسبت به احزاب باشند. اینکه بدتر از هرگونه دیکتاتوری است.
*شورای عالی سیاستگذاری اگر در حد ائتلاف احزاب باشد، قابل قبول است آن هم نه همیشه و فقط در دوره انتخابات.
*معتقدم اصلا در بین اصلاح طلبان هیچکس رهبر جریان اصلاحات نیست. اصلاح طلبان همه عاقل و هوشیار هستند باید بنشینند و نظر دهند. نظر جمع و خرد جمعی مهم است.
*(در واکنش به عدم هماهنگی فراکسیون امید با سایر فراکسیونها در مجلس شورای اسلامی):اینها همه میوه های تلخ شورای عالی سیاستگذاری است. آنچه در مجلس به وجود آمد و آنچه در انتخابات ۹۴ مجلس به وقوع پیوست در بخش اثباتی که نمایندگانی وارد مجلس شدند و لیستی تهیه شد، میوه تلخ شورای عالی سیاستگذاری است.
* اگر از بنده بپرسند که شایسته ترین فرد بین اصلاح طلبان چه کسی است؟ ۳، ۴ نفر را نام می برم که یکی از آنها قطعا آقای خاتمی است. کمااینکه قبلا هم خود من پیشنهاد کردم که حدود ۵ نفر دور هم جمع شوند و پدری کنند و نه رهبری.
*جناب آقای خاتمی، مرحوم آیت الله هاشمی، آقایانی که در حصر هستند و آقای عارف همگی شخصیت های بسیار ارزشمندی هستند ولی هیچکدامشان حق ندارند خودشان را رهبر منحصر به فرد اصلاح طلبان بدانند و انتظار داشته باشند که دیگران از آنها تبعیت کنند.
* همه اصلاح طلبان باید نظر دهند و اظهارعقیده و اظهار نظر کنند و در بعضی موارد از آنها رای آزاد و انتخابات آزاد گرفته شود و نه انتخابات فرمایشی.
*خدا رحمت کند مرحوم آیت الله هاشمی که به ما گفت «من معتقدم باید احزاب قدرتمند در کشور بوجود بیاید و جایش خالی است و اگر بعد از انتخابات ۹۶ بودم، خودم یک تنه وارد صحنه می شوم و تلاش می کنم چند حزب قدرتمند را تشکیل دهم که اینها با هم بتوانند رقابت کنند» که اجل مهلت نداد و دست ما از ایشان کوتاه شد.
*در سال ۷۶ مردم آمدند و شخصیتها را وارد صحنه کردند و اصلاحات را بوجود آوردند نه اینکه شخصیتها اصلاحات را وارد صحنه کردند. مردم از جریانات انحصارطلبانه به تنگ آمده بودند و در دوم خرداد وارد صحنه انتخابات شدند و به نیروهای خط امام و به کاندیدای خط امام رای دادند.
*تفکر ما، تفکر دموکراسی و خردجمعی و تحزب است و با هرگونه فردگرایی حتی نسبت به خودمان به شدت مخالفیم. هرکسی به بنده بگوید که رهبر ۴ نفر هستم، من نفی می کنم و می گویم که من رهبر خودم هم نیستم تا چه رسد به رهبر دیگران! ما باید عقل و دانش محدودمان را کنار دانش دیگران بگذاریم و با تضارب افکار و تعامل بتوانیم راه خودمان و جامعه را تشخیص دهیم.