پرسپولیس در دو سال گذشته نتایج خوبی گرفته و توانسته یک قهرمانی و یک مقام نایبقهرمانی به دست بیاورد. با این وجود همه چیز صرفا روی صفحه اسکوربورد خلاصه نمیشود و برکات ثبات تیمی قرمزها، در بقیه شئونات باشگاه هم خودش را نشان میدهد. به عنوان مثال یکی از دردناکترین اتفاقاتی که در سالهای گذشته برای پرسپولیس رخ داد، رسیدن بازوبند کاپیتانی این تیم به بازیکنان کمتجربه با متوسط بود؛ جایی که تغییرات وسیع در بخشهای مدیریتی و فنی تیم و به دنبال آن دگرگونیهای پیاپی در ترکیب بازیکنان باعث میشد میراث امثال پروین و عابدزاده و محرمی به کسانی برسد که واقعا در این قوارهها نبودند. حالا شاید نام بردن از این بازیکنان چندان کار درستی نباشد و باعث دلخوری شود؛ اما حتما خود شما هم به یاد میآورید مثلا بازیکنی را که بازوبند کاپیتانی پرسپولیس بزرگ را روی مچ دستش بست و دل میلیونها هوادار را شکست، یا مثلا گلر متوسطی را که در ۲۰سالگی کاپیتان این تیم شد! گاهی اوضاع از این نظر در پرسپولیس به شدت افتضاح میشد؛ آنقدر که مثلا جلال حسینی مجبور شد در اولین بازی رسمیاش برای قرمزها در لیگ دوازدهم مقابل نفت آبادان بازوبند کاپیتانی این تیم را به دست ببندد!
ستارهها سابقهدار میشوند
در این سالها اما پرسپولیس با مدیریت خوبی که بر آن حاکم است رفته رفته رو به ثبات گذاشته و همین مساله باعث شده بازیکنان اصلی این تیم به تدریج سابقه پیدا کنند و خودشان را در قوارههای کاپیتانی تیم ببینند. الان جلال حسینی که کاپیتان اول است، پنجمین فصل حضورش در پرسپولیس را پشت سر میگذارد. حسین ماهینی به عنوان کاپیتان دوم وارد چهارمین فصل حضورش در این تیم شده و اگر مساله خدمت سربازی برایش پیش نمیآمد، احتمالا کاپیتان اول تیم بود. در میانه میدان محسن مسلمان چهارمین فصل حضورش در این تیم را آغاز کرده و یک نیمفصل هم از گذشته (لیگ سیزدهم) سابقه بازی دارد. حتی یکی مثل مهدی طارمی هم وارد چهارمین فصل حضورش در جمع قرمزها میشود و اگر در این تیم ماندنی باشد، بعدها گزینه جدی کاپیتانی است. به هر حال این مساله در یکی، دو دهه گذشته برای پرسپولیس در مقایسه با استقلال یک نقطه ضعف بزرگ محسوب میشد که حالا به تدریج در حال رفع است. فقط مشروط بر اینکه دوباره ثبات را از این تیم نگیرند و مثل همه این ۱۰سال بین مدیران مختلف آوارهاش نکنند.
همشهری ورزشی