هفته گذشته محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با اعطای چک یک میلیارد دلاری به سازمان ملل، بطور غیرمستقیم از سکوت این سازمان در قبال جنایات حکام سعودی در یمن قدردانی کرد. آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد نیز قول داد این سخاوتمندی عربستان را به نحو شایسته جبران نماید. گوترش با ژست اسلام شناسانه، سخاوتمندی را از ارکان اسلام خواند و فراموش کرد که در مکتب اسلام، حفظ جان انسان ها یکی از اصول غیرقابل انکار است و امروز عربستان است که با بمباران مکرر خود، فاجعه ای انسانی در یمن آفریده که مصداق دقیق نسل کشی می باشد.
همدستی سازمان ملل با حکام سعودی برای تداوم جنایت در یمن، جای تعجب ندارد، چرا که این سازمان در بسیاری از مقاطع، در جهت منافع قدرت های بزرگ و کشورهای متمول عمل کرده و تصمیمات این نهاد بین المللی، از سیاست ها و برنامه های کشورهای بزرگ تأثیر پذیرفته است. بخصوص در زمان بانکی مون و جانشین وی یعنی گوترش، بسیاری از مفاهیم، همچون نقض حقوق بشر، استقرار صلح، عدالت جهانی، مطابق با خواست ها و سلایق آمریکا، رژیم صهیونیستی و اعراب مرتجع، تعریف شده و با سوء استفاده سیاسی همراه بوده است.
سازمان ملل متحد، یک سازمان حقوقی ـ سیاسی و یگانه سازمان قدرتمندی است که بر اساس منشور خود، وظیفه حفظ صلح و امنیت بین المللی و برانگیختن همه کشورها به رعایت حقوق بشر را به عهده دارد. در واقع منشور ملل متحد، وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی را به شورای امنیت محول کرده و بر اساس آن، شورا باید مراقب هرگونه اقدامی باشد که به حفظ صلح جهانی آسیب می زند. اما متاسفانه سازمان ملل و شورای امنیت در موارد متعدد از وظایف قانونی خود سرپیچی کرده و به ابزاری برای تأمین منافع کشورهای قدرتمند تبدیل شده اند. سکوت در برابر جنایت های مستمر صهیونیست ها علیه مردم مظلوم فلسطین، کشتار مردم بی گناه بوسنی ، سکوت در مقابل حمله نظامی آمریکا به افغانستان و حمله خودسرانه و غیرقانونی به عراق، ناتوانی در قبال رشد بی رویه تروریسم و گسترش ناامنی در جهان از جمله نتایج عملکرد ضعیف این نهاد در سال های اخیر است.
شورای امنیت سازمان ملل که حتی با توهم به خطر افتادن منافع یکی از کشورهای بزرگ، قطعنامه های شدید الحن صادر می کند، امروز در مقابل، تهاجم به ملت های مظلوم از جمله به زنان ، کودکان و غیرنظامیان یمن، سکوت اختیار کرده است. برای مثال بان کی مون در دوره فعالیت خود با اتخاذ مواضع ضعیف، از حکام سعودی حمایت کرد و پس از صدور بیانیه شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره جنایات عربستان در یمن و ضرورت انجام تحقیقات در این زمینه، مرعوب تهدید ریاض مبنی بر قطع حمایت های مالی خود از سازمان ملل متحد شد و این بیانیه را غیرواقعی خواند.
در گفتگوهای اخیر یمن نیز در مقاطع مختلف، نماینده سازمان ملل تحت فشارهای سیاسی قرار داشت و از شخصیتی مستقل در مذاکرات، بخصوص در جلسات ژنو برخوردار نبود.
اینک اعطای چک یک میلیاردی سعودی و در واقع معامله این کشور با سازمان ملل برای نادیده گرفتن نقض حقوق بشر در یمن، بیانگر نقش منفی سازمان ملل در یمن و قرار گرفتن آقای گوترش در کنار متجاوزان سعودی می باشد.
سکوت و بی اعتنائی کشورهای جهان نسبت به عملکرد منفی سازمان ملل در مسئله یمن و بخصوص معامله اخیر سعودی و گوترش، به مصلحت نظام بین الملل نیست و زمان آن رسیده که کشورهای جهان و نهادهای متولی دیپلماسی عمومی بخصوص اصحاب رسانه، لب به انتقاد از سیاست های سازمان ملل گشوده و عملکرد این نهاد بین المللی را زیر سئوال ببرند. امروز اگرچه تغییر عادلانه در ساختار این سازمان و انجام اصلاحات بنیادینی ، به دلیل نفوذ قدرت های بزرگ ممکن نیست؛ اما می توان با تمام امکانات رسانه ای بخصوص در فضای مجازی، با رویه اخیر این سازمان در قبال موضوع یمن مقابله کرد و طبعا انتظار است که جمهوری اسلامی ایران در این مسیر پیشقدم شده و انجام وظیفه نماید.