به گزارش نامه نیوز،بلافاصله بعد از اظهارات ترامپ در مورد گفتوگوی بدون پیششرط با تهران، باز هم شرط گذاشت و گفت: ایران باید قبل از مذاکره مواضع خود را به طور اساسی تغییر دهد. قبلا زیاد درمورد شکاف موجود در واشنگتن در مورد نحوه کار با ایران نوشته و صحبت کردهام. مجدد هم تاکید میکنم که در شرایط فعلی واشنگتن، نظامیها و ترامپ خواستار جنگ با ایران نبوده و گفتوگوی بدون پیششرط را ترجیح میدهند. اما سیاستمداران مهمی مثل جان بولتون، مشاور امنیت ملی و پمپئو، وزیر خارجه ته ذهنشان تغییر رژیم، حمله نظامی و عدم گفتگو با ایران است؛ لذا نباید تردید کرد که اعلام آقای ترامپ در مورد گفتوگوی بدون پیششرط با همتای ایرانی خود یک تحول قابل توجه به نفع ایران است، اما نهتنها با چالشهای جدی در واشنگتن مواجه بوده بلکه محور تلآویو- ریاض- ابوظبی را دیوانه میکند.
در چنین شرایطی اگر من جای آقای
روحانی بودم با تصمیم شورای عالی امنیت ملی و موافقت مقام معظم رهبری در پاسخ به پیشنهاد آقای ترامپ، به ایشان پیشنهاد میکردم به تهران سفر کند و قبل از گفتگوهای کاری چند برنامه ایرانشناسی برای او میگذاشتم.
۱- دیداری برای او با خانوادههای شهدای جنگ، قربانیان سلاحهای شیمیایی صدام، قربانیان هواپیمای مسافری ایران بر فراز خلیج فارس و بازدید از موزه جنگ میگذاشتم تا آقای ترامپ عواقب نمونههایی از سیاستهای امریکا بعد از انقلاب اسلامی در ایران را از نزدیک لمس، علت بیاعتمادی ایرانیها را درک و با فرهنگ مقاومت ایرانیها نیز آشنا شود.
٢- از
سردار سلیمانی خواهش میکردم اوضاع واقعی منطقه را برای وی تشریح کرده و اسناد و مدارک و شواهدی که اثبات میکند امریکا نقش مهمی در بیثباتی منطقه داشته و از گروههای تروریستی حمایت کرده را برای ایشان توضیح و یک فایل کامل و مستند هم به ایشان بدهد تا برای ایشان روشن شود که چه کشوری عامل بیثباتی منطقه بوده و هست. چون ترامپ خواهان خروج نیروهای امریکا از افغانستان و عراق است سردار میتواند راههای خروج آبرومندانه امریکاییها از باتلاقهایی مثل افغانستان و عراق را به او نشان داده و راههای حل و فصل صلحآمیز بحرانهای منطقه را به او معرفی کند.
٣- بازدیدی از تاسیسات هستهای ایران میگذاشتم و از دکتر صالحی خواهش میکردم که خلاصهای از تاریخچه هستهای ایران قبل و بعد از انقلاب همراه با اسناد و مدارک برای ایشان تشریح کند تا هم از ماهیت صلحآمیز هستهای ایران اطمینان حاصل کند و هم با استانداردهای دوگانه امریکا قبل و بعد از انقلاب آشنا شود.
۴- بازدیدها، شواهد و مدارکی که نشان دهد تحریمهای امریکا علیه مردم ایران است را روی میز میگذاشتم تا درک کند که طرفداری آنها از مردم ایران با سیاستهای اعمالیشان کاملا مغایرت دارد و مردم ایران قربانی تحریمها هستند.
۵-بازدیدی از آثار چند هزار ساله تمدن و تاریخ ایران برای او تنظیم میکردم تا از نزدیک لمس کند که با ملتی روبهروست که ریشه ٧٠٠٠ ساله درتاریخ و تمدن بشری دارد و نه باکشوری که سابقه پیدایش آن از عمر خود آقای ترامپ هم کمتر است.
۶-درمرحله آخر سه توافقنامه بین ایران و امریکا، معاهده مودت بین ایران و امریکا قبل از انقلاب و قرارداد الجزایرو توافق هستهای بعد از انقلاب را به عنوان مبنای گفتگو پیش روی آقای ترامپ میگذاشتم.
معاهده مودت و قرارداد الجزایر دارای اصول کلیدی مورد نظر ایران همچون اصل احترام متقابل، اصل عدم مداخله و روابطی برابر است. این سه توافق را به عنوان مبنای مذاکره با ترامپ قرار میدادم. اما در مورد عواقب این دعوت: *اگر ترامپ این دعوت را رد کند، توپ به زمین طرف امریکایی شوت خواهد شد، چون ترامپ میخواهد به مقامات و افکار عمومی جهان تلقین کند که او خواهان گفتوگوو حل و فصل اختلافات از طریق دیپلماسی است و این ایران است که مخالفت میکند. *اگر ترامپ بپذیرد و به تهران سفر کند، بخشی از خواسته او تامین میشود. او میخواهد فردی تاریخساز تلقی شود. نفس سفر او به تهران، امکان این مانور را به او خواهد داد بدون اینکه هزینهای برای تهران داشته باشد.
درنهایت هم دوحالت بیشتر متصور نیست؛ اینکه در جریان این سفر پیشرفت قابل ملاحظهای به دست آید یا خیر. حتی درصورتی که توافقی هم حاصل نشود، این ترامپ است که ریسک سفر را پذیرفته و دست خالی برگشته و تهران چیزی را از دست نخواهد داد؛ ضمن اینکه نفس سفر رییسجمهور امریکا به تهران برای حل مشکلات با ایران، حاکی از عزت و اقتدار ایران خواهد بود.