مذاکره از نگاه دولتهای آمریکا وسیلهای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکاییها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کرده است.
به گزارش افق آنلاین ، روحانی، شنبه شب در دیدار با ورزشکاران و قهرمانان ملی گفت: «ما اهل منطق و مذاکره با کسی هستیم که با احترام سر میز بنشیند، نه اینکه فرمان مذاکره صادر کند».
به فاصله کوتاهی پس از این اظهارنظر، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با ایگنازیو کاسیس، همتای سوئیسی خود گفت: واشنگتن برای مذاکره بدون پیششرط با ایران آمادگی دارد.
پمپئو در حالی از آمادگی واشنگتن برای مذاکره بدون پیششرط با ایران صحبت کرد که در ادامه همچنان بر تلاشهای آمریکا درخصوص آنچه که تغییر رفتار ایران خواند، تأکید کرد.
وی تصریح کرد که واشنگتن همچنان به تلاشهای خود برای تغییر اساسی فعالیتهای بدخواهانه ایران و سپاه پاسداران ادامه خواهد داد.
نکته قابل توجه اینجاست که رسانههای ضدانقلاب از جمله بیبی سی فارسی با ذوقزدگی پیشنهاد وزیر خارجه آمریکا درخصوص مذاکره بدون پیش شرط را در صدر اخبار خود قرار دادند.
عقبنشینی فریبکارانه
در هفتههای اخیر مقامات آمریکایی در ابتدا به لاف زنی و گزافه گویی درباره حمله نظامی به ایران پرداختند.
رسانهها و مقامات آمریکایی در قالب عملیات روانی تقلا کردند تا به خیال خام خود با لافزنی درخصوص حرکت ناو آمریکایی آبراهام لینکلن به سمت خلیج فارس و پرواز هواپیمای «بی ۵۲» و نصب سامانه ضدموشکی پیشرفته در منطقه و… با هراسافکنی، ایران را وادار به پذیرش خواستههای خود کنند.
پس از آنکه این ترفند نخ نما با واکنش قاطع مقامات نظامی و سیاسی کشور مواجه شد، دولت آمریکا از لاف زنی خود عقبنشینی کرده و پیشنهاد مکالمه تلفنی را مطرح کرد. در همین راستا ترامپ اعلام کرد که یک شماره تلفن را برای تماس مقامات ایرانی با وی در اختیار سفارت سوئیس قرار داده است. در روزهای بعد چندین بار پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ مطرح شد. پس از آن نیز پمپئو موضوع مذاکره بدون پیش شرط را مطرح کرد.
تغییر موضع واشنگتن از یکسو نشان داد که لاف زنی درباره حمله نظامی صرفاً ابزاری برای عملیات روانی علیه مردم و مقامات ایرانی بود و خود آمریکاییها نیز به خوبی میدانند که گزینه نظامی در واشنگتن به هیچ عنوان روی میز نیست. این تغییر موضع همچنین نشانهای از یک عقبنشینی تاکتیکی بود. ترفندی که با عملیات روانی بزک کنندگان توافق- در ایران و خارج از ایران- اینگونه تلقین کند که آمریکا با تمام وجود خواهان رفع اختلافات با ایران است.
به عبارت دیگر، آمریکا به مرگ (جنگ) گرفت تا ما را به تب (مذاکره مجدد) راضی کند.
کلاه گشاد «تظاهر به احترام»
آقای روحانی گفته که «ما اهل منطق و مذاکره با کسی هستیم که با احترام سر میز بنشیند»؛ این اظهارنظر در حالی است که احترام به طرف مقابل، شرط لازم برای مذاکره هست، اما شرط کافی نیست. بدون احترام، مذاکره و تعامل معنا ندارد، اما فایده مندی مذاکره، فقط به احترام نیست.
دولت اوباما با تظاهر به احترام پای میز مذاکره آمد. بر همین اساس بود که آقای روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت «اوباما را فردی مودب و باهوش یافتم»! همین «تظاهر به احترام» و تاکید مقامات ارشد دولت مبنی بر اینکه «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است» موجب شد تا کلاه گشاد برجام بر سر دولت ایران برود.
اوباما با حیلهگری میکوشید تا با استفاده از دروغها و مکرهای متعارف خویش، چهرهای زیبا از هیولای بدسیرت آمریکا به نمایش بگذارد، چهرهای که میتوانست سادهدلان و خوشخیالان را خام کند و فریب دهد. اما پس از پایان مذاکرات و امضای توافق و اجرای پیش دستانه تعهدات ایران توسط دولت، ماجرا وارد فاز تازهای شد. البته منتقدان دولت پیش از آن با مستندات متعدد، درخصوص حیلهگری دولت اوباما هشدار داده بودند اما از سوی دولتمردان به جهنم حواله داده شدند!
در دولت اوباما، از ورود نماینده ویژه دولت روحانی به سازمان ملل ممانعت به عمل آمد و کاخ سفید نماینده دولت روحانی را تروریست! نامید. تحریم آیسا تمدید شد. قانون وضعیت اضطراری علیه ایران تمدید شد و ۲ میلیارد دلار از اموال مردم ایران نیز غارت شد. در دولت اوباما و با همکاری کنگره این کشور حدود ۸۰ طرح ضدایرانی تصویب شد.
دیوانگی مذاکره
وزیر خارجه آمریکا گفته است: «واشنگتن برای مذاکره بدون پیششرط با ایران آمادگی دارد». حال دو طیف ماموریتدار و سهل اندیش میگویند که آمریکا از ۱۲ شرط خود عقبنشینی کرده است و اکنون بهترین زمان برای مذاکره است!
این ادعای مضحک در حالی است که محاسبه تیم ترامپ این بود که میتواند به موازات زدن زیر میز برجام، شرطهایی را پیش بکشد و سپس عقبنشینی از همین موهومات را به عنوان امتیاز، برای ایران فاکتور کند.
دولت ترامپ توافق قبلی (برجام) را زیر پا گذاشته و تقلا میکند تا توافق جدیدی با محتوای کاملتر (دائمی کردن برجام و تعمیم برجام به حوزههای موشکی و منطقهای) را دیکته کند. این نامش مذاکره نیست، بلکه محاکمه ایران و تحمیل خواستههای سلطه گرانه و به عبارتی همان اجرای ۱۲ شرط است.
روحانی پیش از این و با اشاره به عهدشکنیهای مکرر آمریکا گفته بود: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلاً بستیم، فعلاً قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید».
همانطور که روحانی به درستیاشاره کرده بود، مذاکره مجدد با آمریکا دیوانگی است. نباید عقبنشینی تاکتیکی ترامپ ما را به این دیوانگی بکشاند.
مذاکره از نگاه دولتهای آمریکا– هم دموکرات و هم جمهوری خواه- وسیلهای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکاییها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کردهاند.
دولت میبایست در شرایط فعلی با اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و تلاش برای رونق تولید، واشنگتن را در اجرای نقشههای شوم ضدایرانی، بیش از پیش ناامید کند.