فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری رای ندادم و این تنها دورهای هم بود که رای ندادم.
به گزارش افق آنلاین ، بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین در دولت دوران جنگ، در گفتگوی تفصیلی با فارس به مباحثی چون برجام، افزایش قیمت ها، و هشدار امام درباره گروگانهای آمریکایی اشاره کرده است.
بخش هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*اظهارات شما در مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران عنوان شده است و شما گفتهاید که باید با ژاپن، کره جنوبی، چین و روسیه ارتباط خودمان را حفظ کنیم.
نبوی: بله. این بخشی از صحبتهای من است. من بعد از روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا معتقد بودم که باید در برجام بمانیم و روابط خودمان را با بقیه امضاکنندگان برجام یعنی روسیه، چین و البته اروپاییها حفظ کرده و گسترش دهیم.
همه طرفین برجام در خصوص تعهدات خود بدعهدی کردهاند
*اشاره درستی به این موضوع داشتید که کشورها به فکر منافع خودشان هستند و قطعاً ایران نیز در این مسیر منافع خود را دنبال میکند. مسئلهای که در این زمینه وجود دارد اروپاییها هستند چرا که آنها قرار بود همانگونه که شما هم به آن اشاره داشتید کانال مالی و بانکی با ایران ایجاد کنند و این کار هم در راستای برجام بود. اما در عمل دیدیم هیچ اتفاقی نیفتاد و مدام بدعهدی میکنند.
نبوی: این بدعهدیها از سوی همه طرفهای برجام صورت میگیرد. مثل تودهاییهای سابق که روسیه را تافته جدا بافته دانسته و بقیه را بد میدانستند، اروپا، چین و روسیه را از هم جدا نکنید.
روحانی نباید به اروپاییها دو ماه مهلت میداد
*البته رویکرد کلی نظام هم خروج از برجام نیست.
نبوی: نمیدانم، اما خود آقای روحانی هم شاید تحت فشار، تا جایی پیش رفت که به اروپاییها دو ماه فرصت داد. البته شاید ایشان برای کاهش فشارها برای خروج از برجام میخواست راهی پیدا کند تا دو ماه خروج از برجام را عقب بیندازد.
آمریکا میخواهد ایران را به مرحله «نفت در برابر غذا» بکشاند
این رفتارها به اقتصاد خود آمریکا هم لطمه وارد میکند. البته در آمریکا اقتصاد خصوصی است اما کنترلی که از سوی دولت صورت گرفته سبب شده که هیچ شرکت آمریکایی حق معامله با ایران را نداشته باشد. اگر ما بتوانیم در داخل از نظر اقتصادی، مقاومت کنیم و به گونهای حداقل نیازهای ارزی و کالایی کشور را تامین کنیم، موفق خواهیم بود. آنها میخواهند که ایران را به مرحله «نفت در برابر غذا» بکشانند. ما باید بتوانیم این مشکل را حل کنیم. باید با اتخاذ و اجرای سیاستهایی در داخل کشور حداقل نیازهای مردم را با قیمتی ثابت تأمین کرده و با اتخاذ سیاست خارجی عاقلانه و مدبرانه، آمریکا را در عرصه بین المللی، منزوی نگه داریم و در این صورت است که آمریکا مجبور به عقب نشینی خواهد شد.
*منظورتان از “تامین حداقل نیازهای مردم” این است که به مردم کوپن بدهیم؟
نبوی: شاید امروز بتوان با روشهای جدید و حتی کارت ملی هوشمند این سیاست ها را به راحتی اجرا کرد. به هر حال وضع معیشت مردم روز به روز بد و بدتر شده و قدرت خریدشان کاهش مییابد. من هر هفته که به فروشگاه شهروند برای خرید مایحتاج منزل میروم، فیشهای خرید را نگه میدارم. با مقایسه فیشها متوجه میشوم قیمتها دائم در حال افزایش است. با این روند قدرت خرید مردم بسیار کاهش یافته و پول بیارزش میشود. بنابراین باید در زمینه نیازهای اساسی مردم، به نوعی رابطه پول و کالا را قطع کنیم.
لازم نیست دولت به مردم کوپن بدهد
من شبی که به ضیافت افطاری آقای روحانی با فعالان سیاسی دعوت شده بودم سر میز افطار به آقای روحانی پیشنهاد کردم، ۲۰ الی ۳۰ قلم کالای ضروری را به میزان حداقل نیاز و با قیمت قابل قبول در اختیار مردم قرار دهید. لازم نیست مثل زمان ما کوپن روغننباتی، قند و شکر را به مردم اعلام کنید، اما میتوان تعدادی اقلام و کالا را با قیمتی مناسب و معین توسط یک کارت هوشمند در اختیار مردم قرار داد و این ۲۰ الی ۳۰ قلم کالا نیز باید از کالاهای اساسی و مورد نیاز عموم مردم مانند گوشت، برنج، مرغ و… باشد. باید نیازهای اساسی مردم تأمین شود تا مردم ما بتوانند سرپا بایستند. البته برای تامین همین حداقلها هم ارز لازم است، بالاخره یکی باید پیدا شود که کالا به ما بفروشد. در همان ضیافت افطار برخی شرکت کنندگان به آقای رئیس جمهور میگفتند: گرچه شرایط بدی داریم اما بدتر از شرایط دوران جنگ که نیست. به نظرم آقای روحانی درست پاسخ داد که شرایط خیلی بدتر از زمان جنگ است.
بازرگان میگفت باید در مورد سازمان مجاهدین خلق سیاست جذبی داشت
*مقولهای را اشاره کردید و فرمودید با نهضت آزادی تفاوت نگرش و عقیده داشتید. امروز یک نزدیکی بین جریان چپ و اصلاحطلب با نهضت آزادی میبینیم. نهضت آزادی از مواضعش عدول کرده یا اصلاحطلبان خودشان را به آنها نزدیک کردهاند؟
نبوی: زمانی در دولت موقت، مرحوم بازرگان معتقد بود که با مجاهدین خلق باید با سیاست جذبی برخورد کنیم. نه اینکه مهندس بازرگان نامسلمان و منافق باشد، کسی در مسلمانی بازرگان تردیدی نداشت، ولی ما به مهندس بازرگان میگفتیم این جریان را عمیقتر از شما در سالهای زندان شاه، شناختهایم و میدانیم که با سیاست جذبی مشکل حل نمیشود. نگاه این جریان به جمهوری اسلامی و انقلاب، نگاهی است که حزب بلشویک به دولت کرنسکی ملیگرا در روسیه بعد از انقلاب فوریه ۱۹۱۷ داشت. دنبال این است که یک انقلاب اکتبری بیاید و حکومت بلشویک جای حکومت ملیگرای کرنسکی را بگیرد. این شناخت را طی سالها همبندی در زندان و گفتوگو و بحثهای طولانی با آنان، بدست آورده بودیم.
مرحوم مهندس بازرگان براساس شناخت قبلی، اعضای سازمان را فرزندان خودش و امثال محمد حنیفنژاد، سعید محسن و بدیعزادگان را که در نهضت آزادی دوزانو جلویش مینشستند و برایشان تفسیر قرآن میگفت و سخنرانی میکرد، میدانست. البته آن موسسین هم بعدها از نظر فکری تغییر کردند، ولی مرحوم بازرگان، ایشان تا آخرین روز حیات و اعدام ندیده بود. تصورش این بود که میشود در مورد مجاهدین خلق سیاست جذبی داشت و حتی به شورای انقلاب پیشنهاد شهرداری تهران را برای مسعود رجوی داده بود.
ماجرای دیدار شهید رجایی و بهزاد نبوی با امام و هشدار درباره گروگانهای آمریکایی
* البته مقداری جنبه امنیتی هم داشت و در مورد مداخلات نهضت آزادی در حوزه جنگ گفته بود که از پشت خنجر میزنند.
نبوی: شاید وزیر کشور (علی اکبر محتشمیپور) مصلحت ندیده بودند موضوع را در دولت طرح کنند. به هر حال تا آنجا که به خاطر دارم در ماجرای آزادی گروگانها دوبار به اتفاق شهید رجایی به دیدار امام(ره) رفتیم و هر دو بار امام(ره) به دیدار خود با مرحوم دکتر سحابی اشاره کرد. امام(ره) از قول دکتر سحابی میگفت: «پیرمرد در حال گریه میگفت اینها (شهید رجایی و من) بنا ندارند ماجرای گروگانها را حل کنند». امام(ره) این داستان را دوبار برای شهید رجایی و من که به ملاقاتشان رفته بودیم نقل کرد. بحثم این است که امام(ره) خیلی مثبت و با اعتماد در مورد دکتر سحابی صحبت فرمودند و به طور غیر مستقیم در مورد نظراتش به ما هشدار میدادند. خلاصه بگویم که امام (ره) دکتر سحابی و همفکرانش را قبول داشت و آنان را ضد انقلاب و نظام نمیدانست. شنیدم ایشان در پاسخ به یکی از دوستان که گفته بود آنان ضد انقلاب و نظام هستند، گفته بودند که انها مخالف نظام و انقلاب نیستند بلکه مخالف من و شما هستند. به هر حال اختلاف و نزدیکی اصلاحطلبان و نهضت آزادی، جنبه استراتژیک داشته است.
سال ۹۲ به روحانی رای ندادم چون اصلا در انتخابات شرکت نکردم
*به آقای روحانی رای ندادید؟
نبوی: اصلاً در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری رای ندادم و این تنها دورهای هم بود که رای ندادم. بنابراین متوجه میشوید که تعصب خاصی در دفاع از دولت روحانی ندارم. متاسفانه مشکلات امروز کشور ما آنقدر بزرگ هستند که قویترین دولتها هم در حل آنها به سادگی توفیق نخواهند یافت. امروز تنها راه، حفظ وحدت ملی و حمایت همهجانبه از هر دولتی است که بر کشور حاکم است تا بتواند بر بحرانهای موجود غلبه کند. واقعا شرایط سختی داریم و در این شرایط سخت قویترین و بهترین دولتها هم برای اداره کشور دچار مشکل میشوند؛ یعنی اگر آقای روحانی نبود و آقایان قالیباف، ولایتی، سعید جلیلی یا رئیسی هم رئیس جمهور بودند، معجزه خاصی نمیتوانست به وقوع بپیوندد. همه باید کمک کنیم تا در شرایط بحرانی فعلی بتوانیم از مشکلات عبور کنیم. باید دقت هم بکنیم که دولت به تنهایی ادارهکننده کشور نیست. شما وقتی در مورد عملکرد دولت در سیاست خارجی، سوال میکنید، باید پاسخ دهید اصولاً دولت چهقدر در سیاست خارجی نقش دارد؟